به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، جمعی از فعالین فرهنگی دانشگاه شریف طی نامهای به محمود فتوحی سرپرست دانشگاه نسبت به چالشهای فرهنگی پیش آمده در دانشگاه انتقاد کردند.
متن نامه بشرح زیر میباشد:
به نام خدا
جناب آقای دکتر فتوحی
ریاست محترم دانشگاه صنعتی شریف
با سلام و احترام
دیماه سال 95، زمانی که با حکم شما آقای دکتر سیدحسن حسینی به معاونت فرهنگی دانشگاه منصوب شدند، موجی از امید و خوشبینی در میان عموم فعالین فرهنگی دانشگاه- با هر گرایش فکری و سیاسی- ایجاد شد. بسیاری از فعالین فرهنگی امیدوار بودند با انتصاب ایشان، معاونت فرهنگی در جایگاه مدیریت عرصهی فرهنگی دانشگاه، فضای فعالیت را برای گروههای مختلف دانشگاه باز کند و در جایگاه یک نهاد تنظیمگر، به رشد کمّی و کیفی فعالیتهای فرهنگی در شریف کمک کند. این فضای پر از امید بود که باعث شد در تیرماه سال96، بسیاری از گروههای فرهنگی، علمی و سیاسی دانشگاه با طرح ادغام دو معاونت دانشجویی و فرهنگی مخالفت کنند و تمامقد حامی ادامه فعالیت معاونت فرهنگی باشند. اتفاق بیسابقهای که برای معاونت فرهنگی دانشگاه یک سرمایهی دانشجویی بزرگ فراهم کرد.
نوآوریهای فرهنگی و ایدهپردازی برای اعتلای فرهنگ شریف، در کنار جلسات مثبت و امیدبخش با فعالین گروههای مختلف دانشگاه، بسیاری از دانشجویان را به مسئولین معاونت فرهنگی امیدوار نگه داشت و فضای فرهنگی دانشگاه، روزهای پرنشاطی را تجربه کرد. اما رفتهرفته، در روندی که علل شکلگیری آن برای بسیاری از فعالین فرهنگی شریف مبهم است، نحوهی تعامل دکتر حسینی با بسیاری از گروههای دانشجویی، تغییر کرد. ایجاد حلقهای بسته از دانشجویان همراه با معاونت فرهنگی و سپردن بسیاری از مسئولیتهای مهم به ایشان، یکی از اتفاقات عجیب در مدیریت فرهنگی دانشگاه بود. موضوعی که بسیاری از گروههای فرهنگی دانشگاه را آزردهخاطر کرد. رفتهرفته و با گذر زمان، به نظر میرسید معاون فرهنگی تمایلی به ایجاد فضای مناسب برای فعالیت گروههای دانشجویی ندارند و قصد دارند با مدلهای ذهنی مد نظر خود، و با گسیل امکانات و تسهیلات به جمع محدودی از دانشجویان، خودشان و تیم نزدیکانشان را به بازیگر اصلی عرصهی فرهنگ در شریف تبدیل کنند. مروری گذرا بر ترکیب برگزارکنندگان اردوی زیباکنار 97 به خوبی نشاندهندهی وجود این نگاه انحصارگرا در معاونت فرهنگی است. اردویی که مسئولین و برنامهریزان آن از میان دانشجویان نزدیک به معاونت فرهنگی انتخاب میشوند و بخشی از مطالب مطروحه در آن، از فیلتر این معاونت عبور میکند. این اردو به جای آنکه فرصتی برای مفاهمهی گروههای مختلف دانشگاه باشد، متاسفانه به فضایی برای ارائهی نظرات معاون فرهنگی و مشاوران ایشان تبدیل شده است. هزینهی قابل توجه از بیتالمال برای برگزاری چنین اردویی که با وضع موجود، آوردهی چندانی برای فضای فرهنگی شریف ندارد، برای جمعی از فعالین فرهنگی شریف پرسشبرانگیز است.
نحوهی تعامل تیم معاونت فرهنگی با برگزارکنندگان دو اردوی ورودیهای 97 و 98 نیز شاهدی دیگر انحصارگرایی معاونت فرهنگی دانشگاه است. اردوی ورودیهای سال97 با مشارکت کمنظیر دانشجویان برنامهریزی شد و به جای آنکه یکی از کارگزاران معاونت فرهنگی از سوئد آن را مدیریت کند، جمعی از دانشجویان اداره آن را بر عهده گرفتند. اما در کمال تعجب، معاونت فرهنگی به کلی دستاوردهای سال97 را، پس از پایان آن اردو نادیده گرفته و برای سال98، در سازوکاری که گروه های دانشجویی را کنار زده بود، راساً مسئول اردوی ورودیها را از میان دانشجویان نزدیک به خود انتخاب کردند. اما تصدیگری معاونت فرهنگی آنقدر شدید شد که همین تیم هم نتوانست اردوی ورودیهای سال98 را به سرانجام برسانند و با ادبیاتی آشنا و نزدیک به منتقدان معاونت فرهنگی، در اقدامی کمسابقه از برگزاری اردوی ورودیها استعفا داد! حتی در چنین شرایطی نیز دکتر حسینی به جای بازگشت به ظرفیتهای فعالین فرهنگی دانشگاه، شخصاً وارد عمل شده و تیمی دیگر را بدون سازوکاری شفاف و مشخص، برای برگزاری اردو به کار گمارده اند.. نکته پرسشبرانگیز در این ماجرا آن است که معاون فرهنگی، هیچ کسی را برای مسئولیت اردوی ورودیها معرفی نکردهاند! اتفاقی که شائبهی مسئولیت مستقیم ایشان یا یکی از مشاورانشان را در اردوی ورودیها تقویت میکند. جای شگفتی است در دانشگاهی که تعداد فعالین توانمند فرهنگیاش زبانزد دانشگاههای کشور است، معاون فرهنگی نمیتواند حتی یک نفر را برای مسئولیت اردوی ورودیها- به عنوان یک پروژهی همیشه دانشجویی- انتخاب کند و خود مسئولیت اردو را به عهده میگیرد! آیا این یک فاجعه برای دانشگاهی با این ظرفیت و استعداد نیست؟
جناب آقای دکتر فتوحی
قصهی پرغصهی اردوی ورودیها و اردوی زیباکنار، تنها بخشی از ماجرای تاسفانگیزی است که این روزها در فضای فرهنگی دانشگاه جریان دارد. مسئولین بسیاری از برنامههای فرهنگی دانشگاه، با سازوکاری مبهم و بر اساس ذائقهی معاون فرهنگی انتخاب میشوند. شمار قابل توجهی از گروههای سیاسی، علمی و فرهنگی دانشگاه از فرآیند تصمیمگیری برای رویدادهای مهم فرهنگی شریف کنار گذاشته شدهاند و در مواردی که فعالیتی خودجوش و دانشجویی مانند جشنواره نشریات شریف شکل میگیرد، نزاع علنی و کارشکنیهای آشکار معاونت فرهنگی در مقابل برگزارکنندکان رویداد، نقل محافل دانشجویی میشود. همچنین تلاش برای اختلافافکنی میان گروههای دانشجویی و ایجاد تنش میان آنها، مساله دیگری است که به وضوح در کنشگریهای اخیر معاونت فرهنگی احساس میشود و بسیاری از فعالین فرهنگی دانشگاه را نگران کردهاست. وجود اختلاف نظری و عملی در میان گروههای گوناگون دانشگاه امری طبیعی است اما دامن زدن به این اختلافات و تلاشهای پیدا و پنهان برای شکلدهی و یا تشدید تنشها، آنهم توسط معاونت فرهنگی دانشگاه، امری تاسفبار است که توسط معاونت فرهنگی دانشگاه، دنبال میشود.
علاوه بر همهی این مطالب، برخی از پیامها و واکنشهای شخص معاون فرهنگی و دو مشاور ایشان در شبکههای اجتماعی هم، زخم دیگری بر پیکر تعاملات ایشان با گروههای دانشجویی است. دکتر حسینی و دو مشاورشان، متاسفانه به یکی از اضلاع جدلهای آشکارِ توییتری پیرامون دانشگاه شریف تبدیل شدهاند. این بحثها و تنشها در فضایی غبارآلود، چالشهای فرهنگی دانشگاه را بیشتر کرده و این چالشها را در معرض دید اهالی رسانه قرار داده است. ثمرهی این مجادلات آشکار در فضای مجازی، چیزی جز ریختهشدن آبروی دانشگاه شریف در میان افکار عمومی و افزایش حساسیت رسانهها نسبت به دانشگاه ما نیست.
ریاست محترم دانشگاه
به نظر میرسد در فضای فعلی دانشگاه، معاونت فرهنگی بیش از آنکه راهحل مشکلات باشد و به عنوان یک نهاد تنظیمگر، فعالیتهای فرهنگی دانشگاه را سامان بدهد و در جایگاه یک پدر، تمام گروههای دانشجویی را تحت پوشش داشته باشد؛ خود بخشی از مشکل فضای فرهنگی دانشگاه است. متاسفانه تیم مستقر در معاونت فرهنگی، در جایگاه یک تشکل یا گروه قرار گرفته و با منتقدینش، برخوردهایی تند و دور از شان انجام میدهد.
ما امضا کنندگان این نامه معتقدیم وضعیت موجود در فضای دانشگاه، نشانههای یک «انسداد فرهنگی» را دارد. فضای فرهنگی دانشگاه بسته شده و امکان کنشگریِ آرام و بیحاشیه از بسیاری از گروهها و افراد اهل فرهنگ سلب شده است. ما معتقدیم گذر از این انسداد به چارهاندیشی نیاز دارد. فضای فرهنگی شریف، این روزها حال خوبی ندارد و درگیر دستوپنجهنرمکردن با گرههای کوری است که بازشدنشان به دست شما میتواند امید را به فضای فرهنگی دانشگاه بازگرداند.
و من الله توفیق