خبرنامه دانشجویان ایران: علی اسکندری// انتقال به نسل آینده: به راحتی می توان این مساله را در میان مردم عراق مشاهده کرد که تمامی اعضای جامعه با همکاری به استقبال و میزبانی می روند که در میان آن ها پیر و جوان و زن و مرد و بچه و کودک مشاهده می شود پیر ها زائران را دعوت میکنند جوانان کار های یدی را انجام می دهند زن ها طبخ غذا می کنند و مرد ها خرید و بچه ها آب تعارف می کنند و دستمال کاغذی میدهند و... خلاصه هر که هر کاری از دستش بر می آید انجام میدهد حتی در پیاده روی هم می بینیم که بچه ها شرکت دارند و همچنین زنان که متاسفانه در میان جامعه ی ما به دلایل مختلف که می شود یکی از آن ها را زن سالاری و بچه سالاری که بدون هیچ پشتوانه ای باب شده را علت دانست و این باعث می شود که دیگر کارهای ما به نسل آینده انتقال پیدا نکند.
در راه پیشرفت اسلام ناب:
بچه هیئتی های عراق هستند و کمتر انقلابی های تیر در بین آن ها دیده می شود البته با نگاه طیفی قطعا همه ی برادران عراقی که این همه همت میکنند انقلابی هستند البته به جز شیعه های انگلیسی ولی خب آن چیزی که باعث بشود عراق با توجه به آرمان های اسلام ناب پیشرفت کند در این جا دیده نمی¬شود البته این اتحاد خیلی خوب است ولی باید از آن در راه های پیشرفت اسلام ناب استفاده بشود.
در راستای اهداف اسلام:
موکب های مردمی ایرانی خوب کم ندیدیم مثل موکب شباب المقاومه بچه های امام صادق و همچنین موکب بچه های دانشگاه شریف که واقعا عالی بود حتی میشود گفت بهتر از بچه های امام صادق کار کردند و هم چنین هیئت های مردمی از شهر های مختلف اما با توجه به این که مسئولین جمهوری اسلامی هنوز به مردم اعتماد کافی را ندارند خود وارد اجرا می شوند کار را از مردمی بودن در می آورند مثل موکب های شهرداری های تهران و کار های شهرداری مشهد و موکب امام رضا و ... که آسیب این امر می شود اتفاقی که برای جمهوری اسلامی افتاد که مردم دیگر شور کافی را نداشته باشند وقتی ببینند دولتی و ... با بودجه ی کافی و بی زحمت دارند همان کار را انجام میدهند و خیلی هم شیک تر از مردم دیگر انگیزه ی کافی نمی ماند برای مردم و همچنین حضور حاکمیتی و حکومتی باعث تغیر فرهنگ میشود چون کار را از سادگی مردمی در می آورد مثلا موکب امام رضا که هم خیلی بزرگ است و هم خیلی تجملاتی حتی موکب های عتبه های امام حسین و حضرت عباس هم همین وضع را داشتنند.
یکی از بهترین نمونه های نمود جمهوریت و امامت امت:
یکی از اهدافی که حضرت امام برای جمهوری اسلامی ترسیم می کند این است که خود مردم باید مدیریت و پیشرفت کنند که تعبیر "امامت امت" را به کار میبرند و یکی از مولفه های جمهوریت این است که خود مردم برنامه ریزی کنند و خودشان در کار ها وارد بشوند اگر دقت کنیم در جمهوری اسلامی هرجایی که مردمی پیش رفت، جلو افتاد حتی خود ارگان هایی که حضرت امام تاسیس کرد مثل کمیته امداد حضرت امام، بنیاد مستضعفین، بسیج، کمیته و جهاد سازندگی و ... و هرجایی که مردم وارد نشدند پیشرفت نکردیم مثل فرهنگ و اقتصاد که دولت ها باور نداشتند که مردم می توانند خودشان کار هارا جلو ببرند.
ترس از نقد:
مردم عراق همچون بعضی از مردم جامعه ی خودمان آدم های مسرفی هستند که چه بسا یکی از دلایل پیشرفت نکردن عراق همین باشد در طول مسیر میبینید که مقدار زیادی نان و غذا ریخته گوشه ای از موکب ها یا عادت داشتن به این که حتما باید لیوان آب ویا چای را پر پر کنند که مقداری از آن بیرون بریزد البته یکی از فرهنگ های بسیار خوب مردم عراق کوچک بودن استکان های چای و کوچک بودن ظرف های غذا و نان های کوچک آن ها است که واقعا اگر مردم خود را به آن عادت بدهند همان مقدار کافیست و خوب است مردم ما یاد بگیرند وزیاد بودن موکب ها و خوراکی ها از اصل مطلب حواس خیلی ها را پرت میکند که متاسفانه میبینیم برای غذا گرفتن صف می ایستند و ...
جامعه ی آرمانی شیعه: همه چیز برای یک زندگی در اختیار همه است؛ خیاطی، درست کردن کالسکه لباسشویی، اتوشویی، کفش دوزی، حتی پخش پوشک بچه بین خانواده هایی که بچه دارند و تمامی نیاز های زندگی روزمره را میشود در این جا پیدا کرد و قطعا تنها سفری می تواند باشد که دغدغه هیچ مسئله ای را نداشته باشید.
نمود برادری برای جامعه ی آرمانی که کمتر جایی پیدا میشود و باید و باید در همه ی عرصه ها و همه ی زمان ها پیاده بشود: واقعا برای هم دلسوزی میکنند و باهم برادری میکنند و هوای همدیگر را دارند حتی از خود و خانواده ی خود میزنند و برای دیگران که یک شب یکی از برادرای عراقی پتو را از روی بچه های خودش برداشت و روی زائرا انداخت این یعنی آن چیزی که ائمه می خواستند از شیعه و مسلمین که برای هم دل بسوزانند که حدیث داریم از امام صادق (علیه السلام) میفرمایند اگر میخواهید حق برادر دینی خود را ادا کنید، اگر نصف کل مالتان را بدهید تازه کاری نکردید و مساوی شده اید حالا فرض کنید اگر در همه ی مسائل اجتماعی این تبصره پیاده بشود دیگر نیازی به بانک و بیمه و ...ونمونه های غربی و سرمایه داری که شکست خورده هم هست نیازی نیست؟؟؟؟
اقتصاد مقاومتی:
فقط برای همین یک جریان شما فرض کنید که مسلمانان کشورهای دیگر را تحریم کنند و از توان مسلمین استفاده کنند می شود نتیجه گرفت که اگر مسلمین با همین وحدت تمامی نیاز های خود را خود تامین کنند و به هیچ جایی خود را وابسته نکنند قطعا میتوانند روی پای خود بایستند قطعا از مصادیق قاعده ی نفی سبیل است که بر همه ی مسلمین واجب است، والله قسم مسئولین کشور های اسلامی دارند دست و پای الکی میزنند که چشم به خارج دوختنه اند و قطعا باید جوابگوی این وقت طلف کردن ها باشند.
وحدت جامعه ی اسلامی: همه با هم با زبان ها و رنگ ها و فرهنگ های گوناگون و مختلف کنار هم جمع شده اند برای یک هدف واحد که زیارت سید الشهدا است حال فرض کنید همان جمله ی حضرت روح الله را که میگفت اگه هر مسلمان یک سطل آب بریزند اسرائیل را آب میبرد و این جا باید به آخوند ها، واقعا هدف زیارت و هدف نهضت را نمیگویند به مردم خورده گرفت که اگر به جای پرداختن به مسائل بی اهمیت و بی اولویت در این همه سخنرانی به اصول انقلاب اسلامی و مسائل امت اسلام می پرداختند چه اتفاق هایی که نمی افتاد در واقع برای خود من که سواله چرا ما بعد این همه زیارت و شبهای قدر و دو ماه محرم و صفر و مراسمات مختلف چرا هنوزکه هنوز است این همه آسیب های اجتماعی داریم.
در اخر باید بگویم راز ادامه ی این حرکت پیاده شدن برکات آن همانند برادری و اخلاص و ... در تمام زوایا وایام زندگی عادی و روزمره است.
