با این همه بی‌اغراق می‌توان گفت که بیشترین تغییرات در عرصه اقتصادی کشور مربوط به تغییر و تحولات صورت گرفته در میان مدیران نظام بانکداری کشور بوده است. تغییراتی که از ابتدای سال آغاز شد، هنوز ادامه دارد و شنیده‌ها حکایت از ادامه‌دار بودن آن دارد. بانک‌های « سرمایه »، « شهر »، « کشاورزی »، « پست بانک »، « قوامین »، « مهراقتصاد »، « حکمت ایرانیان »، « سینا » و «انصار» و همچنین موسسسه اعتباری « کوثر» مشمول این تغییرات مدیریتی شدند که اخبار رسمی آن نیز در رسانه های سراسری کشور نشر یافت.
نکته قابل توجه در این میان اما آن است که ترکیب مدیران جدیدی که بر روی بالاترین صندلی بانک‌ها نشسته‌اند نشان می‌دهد در انتخاب‌های صورت گرفته تا اندازه زیادی معیار «جوانگرایی» مورد توجه قرار گرفته است. اما سوال اصلی این روزها این است که ایستگاه تغییر مدیران بانکی بالاخره کجا ازحرکت بازمی‌ایستد؟
هرچند که از ابتدای سال 98 تاکنون قطار تغییر مدیران بانکی کشور ایستگاه‌های متعددی را پشت سر گذاشته است و طی تنها شش ماه ، 11مدیرعامل بانک های کشور جای خود را به نفرات جایگزین و اغلب جوان تر داده اند، اما شنیده‌ها حکایت از این دارد که این قطار نه تنها از حرکت بازنایستاده است بلکه ایستگاه‌های دیگری را هم پیش روی خود دارد تا مدیران جدیدی را بر سر بانک‌های کشور بنشاند. در این میان برخی شنیده ها حکایت از این دارد که ایستگاه بعدی این قطارتغییرات، بانکی است که بیش از یک دهه است تغییراتی را در راس خود تجربه نکرده ... از زمزمه ها آنگونه بر می آید که قرار است «مجید قاسمی» مدیرعامل بانک پاسارگاد که حالا نزدیک به 14 سال است مدیریت بانک پاسارگاد را برعهده دارد نیز دراین موج تغییرات، جابجا شود. البته گویا مسیرهای دیگری نیز برای توقف این قطار وجود دارد اما باید دید که ایستگاه نهایی این تغییرات به بانک پاسارگاد ختم می‌شود یا ریل دیگری را در پیش می گیرد؟
