به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ نوروز فرصت مغتنمی برای مطالعه است اما نوروز ۹۹ به دلیل شرایط ویژهای که دارد فرصت فراغت بیشتری را در اختیار افرادی که میخواهند در خانه بمانند قرار میدهد. اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که قصد دارید در این نوروز قرنطینهای آثار مهمی را مطالعه کنید با ما همراه باشید. ما برای شروع کتاب «طاعون» آلبر کامو را به شما معرفی میکنیم.
حتما شما هم این روزها بیش از پیش این کتاب را در بسیاری از صفحات مجازی دیدهاید که به عنوان اثر مناسب مطالعه این روزها معرفی میشود. نکته جالب این است که این کتاب بعد از شیوع کرونا در اروپا، جزو پر فروشترین آثار کشورهای فرانسه و ایتالیا بوده است.
«طاعون» یکی از پرفروشترین آثار آلبرکامو نویسنده فرانسویِ الجزایرایالاصل است. آثار آلبر کامو را از حیث درونمایه میتوان تقسیمبندی کرد که مهمترین طبقه بندی شامل چرخه پوچی و دوره عصیان است. کامو با اعتقاد به پوچ بودن هستی، ناامیدی را راه چاره نمیداند و معتقد است با پذیرش اینکه جهان پوچ و عبث است باید راهی برای بهتر زندگی کردن یافت، نتیجه همین تفکر، سازنده دوره عصیان او در آثارش است. «طاعون» حاصل دوران عصیان نویسنده است.
داستان این کتاب در شهر اران الجزایر رخ میدهد. در ابتدای داستان ما شاهد حمله موشها و مرگ آنها در جای جای شهر هستیم و در پی وقوع این رخداد مرض طاعون در شهر شیوع مییابد. طاعون به سرعت شهر را در برمیگیرد و مقامات کشوری مجبور به قرنطینه کردن شهر میشوند.
اتفاقاتی که در دوران قرنطینه در شهر میگذرد درونمایه اصلی داستان را تشکیل میدهد.
زبان داستان سوم شخص یا دانای کل است که از زبان یکی از شخصیتهای اصلی داستان روایت میشود که در پایان داستان خود را معرفی میکند. ما در رمان طاعون با چند شخصیت رو به رو هستیم که هریک در جایگاه خود قابل پردازش و تحلیل است.
محوریترین شخصیت این رمان «دکتر برنار ریو» است. پزشکی که شاهد تلاشهای خستگیناپذیرش در طول داستان هستیم. او خداناباور است و عقیدهدارد تنها انسانیت است که جهان به آن نیاز دارد.
«دکتر ریو» به دلیل شرایط قرنطینه از همسرش که در شهری دیگر در بیمارستان بستری است دور میشود اما این مسئله به هیچوجه بر تلاشهای او در راستای ریشهکن کردن طاعون اثر نمیگذارد.
کامو با به تصویر کشیدن «دکتر ریو» یک نمونه کامل انسانی را که جهان بدان نیاز دارد معرفی میکند.
شخصیت دیگری که در کنار «ریو» به کرات میبینیم «ژان تارو» مسافریست که در طول اقامتش در اران، طاعون فراگیر شده و او مجبور به ماندن در آن شهر میشود. «تارو» نیز نمونهای مجسم از انسانیت است که کامو در طاعون خلق کردهاست. او پیوسته در کنار «دکتر ریو» به کمک طاعونزدگان میشتابد و پیشنهاد راهاندازی یک سازمان بهداشتی داوطلب برای مقابله با بیماری را مطرح میکند و خود پس از راهندازی سازمان بیوقفه به کار کمک به بیماران مشغول میشود. «تارو» اهل اران نیست، او مسافریست که در این شهر حبس شدهاست اما انسانیت را مرزبندی نمیکند و در قبال جان انسانها احساس وظیفه دارد.
در مقابل «تارو» ما با روزنامهنگاری به نام «رامبر» رو به رو هستیم که او نیز مسافر است و برای تهیه گزارش به اران میرود اما با آغاز اپیدمی و قرنطینه مجبور به ماندن میشود، او دلباخته دختری در خارج از اران است و با وضعیت قرنطینه خود را زندانی میپندارد.
«رامبر» از هیچ راهی برای فرار از شهر دریغ نمیکند اما درست وقتی که شرایط رفتنش فراهم شد، مغلوب انسانیت میشود و در شهر میماند و در کنار «ریو» و «تارو» به کمک بیماران میشتابد.
شخصیت دیگری که در رمان طاعون به چشم میآید کشیشی است به نام «پدر پانلو» است او معتقد است طاعون بلاییست برای مردم و راههای رهایی از آن را بیشمار میداند. اما در نهایت در مقابل نظرات «دکتر ریو» سر تسلیم فرود میآورد. سخنرانیهای کشیش در طول داستان از بخشهای چالشی کتاب است که ذهن مخاطب را درگیر میکند.
از دیگر شخصیتهایی که بخشهای مهمی از داستان پیرامون افکار او میگردد «کتار» است. مردی که پیش از اپیدمی به دلیل اوضاع نابهسامان زندگیاش دست به خودکشی میزند و نجات مییابد. او که در خانهاش مشروبات الکلی میفروشد پس از شیوع طاعون (به علت میل مردم به فراموش کردن وضعیت هولناک شهر و گرایش بیشتر به مشروبات) زندگیاش دگرگون میشود.
«کتار» از معدود افرادیست که از شیوع طاعون راضی است و هرگز دلش نمیخواهد اوضاع پایان یابد. اندیشههای «کتار» در مقابل نگرش شخصیتهایی چون «تارو» و «ریو» تضادهای جوامع انسانی را در مقابله با بحران به خوبی نمایان میکند.
خلق شخصیت «کتار» از سوی کامو، طاعون را به سمت تاکید بر اخلاقیات پیش میبرد. کامو سعی دارد اخلاق و انسانیت را از مهمترین ملزومات جهان برای دستیابی به سعادت معرفی کند.
کامو میخواهد بگوید آنچه بشر را از چرخه پوچی و ابتذال نجات میدهد فضائل اخلاقی است و آنچه بشریت را به ورطه هلاک میبرد نه طاعون. که رذایل اخلاقیست. او میخواهد بگوید رذیلتهای اخلاقی از طاعون کشندهتر و فضیلتهای اخلاقی از طاعون قویتر هستند اما این تمام حرف کامو نیست.
ما در پایان کتاب شاهد این هستیم که با کمک تک تک افراد شهر و تلاشها و جانفشانیهایشان طاعون از بین میرود. این بدان معناست که از بین بردن زشتیها، پلیدیها و رذایل، کمک جمعی میطلبد. کامو در این اثر برخلاف رمان «بیگانه» بر همراهی تمام افراد جامعه تاکید میکند. او انسانیت و فضایل اخلاقی را در صورت تجلی جمعی پیروزی بخش و قدرتمند میداند، چنانچه در طاعون نیز شاهد رجحان جمعی انسانیت بر زشتی و پلیدی هستیم.
کتاب طاعون در عین رئال بودن به شدت نمادگرا است و اساسا خود «طاعون» نماد هر گونه زشتی سیاهی است. کامو میخواهد بگوید که طاعون در درون همه ما وجود دارد و منتظر فرصت بروز است. همانگونه که در «کتار» نمایان شد.
آلبر کامو خود در رابطه با رمان طاعون در نامهای به رومن رولان نویسنده فرانسوی اینگونه میگوید: «در مقایسه با رمان بیگانه، طاعون بیگفتگو گذاری است از سرکشی انفرادی به جهان اجتماعی، اجتماعی که باید در مبارزههایش شرکت کرد. اگر از بیگانه تا طاعون راهی در راستای تحول باشد، این تحول در جهان همبستگی و مشارکت است.»
در جهان همبستگی و مشارکت میتوان به کارهای بزرگی دست زد.
* گزارش از لادن عظیمی