خبرنامه دانشجویان ایران: یوسف بیوکخان*// مسئولان، مدیران یا فعالان اجتماعی و رسانهای در مقابل وقایع مختلف یا برای طرحها و مطلوبیتهای موردانتظار خود، دو نوع برخورد با مسئله را سرلوحه کار قرار میدهند.
اغلب مدیران و مسئولان وضعیت را عادی جلوه میدهند یا به قولی نیمه پر لیوان را میبینند؛ درمقابل فعالان اجتماعی و رسانهای رویکرد مقابل مدیران را انتخاب کرده و نیمه خالی لیوان را میبینند. انتقادی که فعالان اجتماعی و رسانهای انجام میدهند، سبب پیشرفت عملکرد مسئولان میشود، این تقابل میتواند با سنجش شاخصهای اجتماعی یا مقایسه با وضع مطلوب، شناخت وضع موجود را برای جامعه آسان کند.
وقوع سیل، پیشامد زلزله یا شیوع ویروس کرونا تفاوتی در رویکرد برخی جریانهای سیاسی یا پیاده نظامهای اجتماعی آنان ایجاد نمیکند. اولین واکنش طبیعی این جریانات به رخدادهایی چون اپیدمی جهانی کرونا، سیاهنمایی است. به نحوی که این برخورد مزید برعلت برخی ناکارآمدیها، مدیریتی شده و روند رسیدن به آرامش پس از بحران را مختل میکند. این رویکرد، ناشی از نوع نگاه به جامعه و رویدادهای آن است؛ نگاهی که اغلب سمتوسوی اصلاح یا حل مشکل را ندارد و مانند کسی است که «کنار گود نشسته و میگوید: «لنگش کن.»
نوع نگاهی که جلال آن را در کتاب غربزدگی خود اینگونه میداند: «چیزی است، بیرابطه با گذشته و بیهیچ درکی از آینده. نقطهای در یک خط نیست. بلکه یک نقطه فرضی است برروی صفحهای، یا حتی در فضا، عین همان ذره معلق»
تفاوتی بین سیاستمدار دانه درشت و خرده فعال فضای مجازی هم نیست، تنها خروجی این است که «عین پیرزنهای خانواده که بر اثر گذشت عمر و تجربه سالیان، از هرچیزی مختصری میداند و البته خاله زنکیاش را، آدم غربزده هم از هرچیزی مختصر اطلاعی دارد.»
ابزاری که این افراد برای فروش حرفهای بعضاً کممایه از آن استفاده میکنند نیز بیتاثیر نیست .استفاده مفرط از شبکههای اجتماعی که فقط در شش ماه اول امسال بیش از پنجاه هزار پرونده شکایت داشته است،سبب شده تا تولیدکننده و مصرفکننده محتوای آن، اقبال به کلاهبرداری، سطحینگری و همذاتپنداری به جای همزادپنداری روی بیاورند.
همذاتپنداری
«زمانی که شخص یا گروهی سعی میکنند تا خود را به هر نحو شبیه به شخصیت یا گروه ایده آل خود کنند، همانندسازی یا همذات پنداری مفهوم خود را به دست میآورد.» البته نه آن تقلیدی یا الگوبرداری که باعث پیشرفت میشود؛ بلکه شخصیت، باخته، مرعوب و مانند ماری در مقابل خرگوش افسون میشود.
همانطور که گفته شد دریچهای که برخی افراد از آن به جامعه نگاه میکنند پنجره غرب و رسانههای غربی است. این نگاه و همذاتپنداری و افسون شدن افراد سبب میشود تا سهم بزرگی از کیک امید جامعه، تلخ شود. امام خمینی (ره) جامعهای که به غرب روی بیاورد را به جامعه بیمار تعبیر میکنند. وقتی جامعه از تغییر و اثرگذاری ناامید شود قهرا از حمایت دست میکشد و جامعهای که امید و حمایت مردم را از دست بدهد، انگیزهای برای تغییر، رشد و عبور از بحران ندارد. همچنین بنیانگذار انقلاب اسلامی آن جامعه را جامعهای زلزلهزده میخوانند.
عبور از این باتلاق اجتماعی نیازمند مراحل رشد است؛ اول اینکه افراد جامعه از سطحینگری دست بردارند و محتوای بدون سند را به رسمیت نشناسد .دوم، عبور از افراد سطحینگر است، جامعه باید بتواند برای پیشبرد همه اهداف خود در سطوح مختلف به مراجع فکری و رسانه معتبر مراجعه کنند .مرحله سوم تعیین وضعیت است، یعنی جامعه باید بتواند وضع موجود را در همه ابعاد شناسایی کند و دنبال حل و رسیدن به وضع مطلوب باشد. اما اصلی ترین مرحله همزادپنداری است.
همزادپنداری از افسانه تا حدیث پیامبر
یکی از افسانههایی که از گذشته نقل شده است، موجودی خیالی است، که هرانسان، یک همزاد مخصوص به خودش را دارد و ارتباط روانی و عاطفیِ تنگاتنگی بین این دو برقرار است. بهطوریکه اگر انسانی ناراحت، خوشحال یا خشمگین شود، همزادش هم در همان لحظه و بدون دلیل خاصی، ناراحت، خوشحال، خشمگین میشود و نشان از همبستگی و همسرنوشتی انسان با همزاد خود دارد.
به همین ترتیب همه اقشار جامعه از بزرگان سیاسی و دولتی تا خرده فعالان اجتماعی و مجازی باید خود را بخشی از مسئله جامعه بدانند و همزادپنداری کنند به همان وجه که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «ألا کُلُّکُم راعٍ و کُلُّکُم مَسؤولٌ عَن رَعِیَّتِه»
با این نوع نگاه، حمایت، امید و انگیزه حل مسائلی چون ویروس کرونا، سیل یا زلزله بیشتر میشود و عبور از بحران راحتتر است.
*دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی