به گزارش خبرنگار«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ تابستان سال 1385 در یک نظر سنجی انجام شده در مصر سیدحسن نصرالله ، خالد مشعل رییس جنبش مقاومت اسلامی فلسطین و محمود احمدی نژاد سه چهره محبوب خاورمیانه به انتخاب مردم بودند.
البته برای اثبات این محبوبیت می توان نظرسنجی های دیگری را نیز مروز کرد؛ نظرسنجی دانشگاه مریلند آمریکا در سال های 2008 تا 2010 نشان می داد محمود احمدی نژاد در خاورمیانه و شمال آفریقا چه محبوبیتی دارد و همواره در جایگاه های برتر و بین سه نفر اول رهبران جهان در نگاه مردم قرار داشت.
برای سنجش محبوبیت مردمی داخلی او نیز کافیست انتخابات 84 و 88 را مقایسه کرد و نتیجه گیری کرد و یا میزان محبوبیت وی را تا انتخابات 96 رصد کرد.
چرا احمدینژاد محبوب خاورمیانه بود؟
بدون استثنا در نظرسنجی های مختلف خاورمیانه، همواره شخصی از سران کشورها که بیش ترین زاویه، موضع گیری و مخالفت ها و تهدیدها را علیه رژیم غاصب صهیونیستی می گیرد، چهره محبوب سال می شود و در نظرسنجی های نامبرده نیز چهره های مقاومت به دلیل مبارزه با رژیم منحوس صهیونیستی و مواضع ضدآمریکایی و ضدامپریالیستی در صدر توجه و محبت ملت های منطقه قرار دارند.
شاید هرگز تصاویر استقبال مردمی از محمود احمدی نژاد در جنوب لبنان از یاد و خاطره ها فراموش نمی شود، تصاویری از علاقه وافر و شورانگیز مردمی به دو هویت از یک شخص: 1. رئیس جمهور ایران و برآمده از انقلاب اسلامی 2. محمود احمدی نژاد شخصیت ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی
محبوبیت احمدینژاد در داخل کشور
از سال 84 و ورود احمدی نژاد در بالاترین سطح ممکن، مردم چهره ای ساده، مردمی، بی آلایش به یاد داشتند، چهره ای که فارغ از محافظه کاری های عرفی در جمع سران بازی قدرت اصولگرایی و اصلاح طلبی را بهم ریخته و با شعار دلچسب عدالت وارد فضایی شده بود که پس از دولت هاشمی و خاتمی به شدت علیه عدالت شده بود و خیل عظیمی از مردمی که تشنه عدالت بودند.
وی با سهام عدالت، یارانه ها و مسکن مهر سعی کرد در مسیر عدالت گام بردارد و با فعالیت های شبانه روزی در این مسیر «عدالت» و چند تایید از سمت رهبری پشتوانه عظیمی از محبوبیت مردمی را برای خود اندوخته بود، پشتوانه ای که بیش از آن که سرمایه ای برای وی بماند، دلیلی برای سقوط وی شد.
باردیگر دلایل کلی محبوبیت احمدینژاد را مرور کنیم:
ضدآمریکایی و ضد صهیونیستی ، عدالت محور بودن و پرچم دار گفتمان عدالت، مقابله با دایره محدود قدرت اصولگرایی و اصلاح طلبی، حمایت رهبری
ورق احمدینژاد چگونه برگشت؟
وی که پس از آگوست ۲۰۱۵ (96)همواره از نظر مطلوب در میان بیش از ۶۰ درصد ایرانیها برخوردار بوده بعد از رد صلاحیت توسط شورای نگهبان، با بیشترین کاهش محبوبیت مواجه شده است.
رد صلاحیت شدن، بازی با مشورت رهبری در نیامدن به انتخابات و هوچی گری برخی هواداران و چهره های نزدیک به او روز به روز از محبوبیت او کم می کرد، فرصت پرداختن به ریشه این رد صلاحیت در این مجال نیست اما شاه کلید این موضوع یک شخص است: اسفندیار رحیم مشایی
فارغ از همه این ها نامه جریان احمدی نژاد به خاتمی، حمله به شورای نگهبان، تبریک تولد مایکل جکسون، طعنه های متعدد به رهبری و نامه های عجیب به ایشان و تا همین کلیپ اخیر و صحبت در مورد ترانه ها و خواننده های لس آنجلسی، صحبت از مذاکره با آمریکا«پس از شهادت سردار سلیمانی»، مصاحبه با شبکه های معاند و سعودی، تحصن در شاه عبدالعظیم، نامه به بن سلمان و ... همه و همه از احمدی نژاد 92 به بعد تصویری ساخت که کاملا با احمدی نژاد مردم متفاوت بود!
حتما این سوال پیش می آید که مثلا صحبت از خواننده ها یا نامه به خاتمی چه موردی دارد؟
کنار هم گذاشتن موارد فوق پازلی ایجاد می کند که نشان می دهد احمدی نژاد در این پازل دیگر در نقش ضدصهیونیست و ضدآمریکایی خودش نیست، او مبارز مسیر مقاومت نیست و از طرفی در سیاست داخلی هم دیگر مرد عدالتخواه نیست و سعی می کند در پارادایم آزادی آن هم در حد نامتعارف و غیر ضرورش نقش بازی کند بلکه بتواند اقشار مختلفی که در 84 و 88 علیه او بودند را به خود جذب کند درحالیکه نه تنها این مهم محقق نشد بلکه همان آورده و سرمایه عدالتخواهی را از دست داد، او دیگر خودش نبود بلکه به ضدخودش تبدیل شدف کسی که هیچ شباهتی به خودش ندارد.
یکبار دیگر دلایل محبوبیت رئیس جمهور سابق را مرور کنیم:
ضدآمریکایی و ضد صهیونیستی ، عدالت محور بودن و پرچم دار گفتمان عدالت، مقابله با دایره محدود قدرت اصولگرایی و اصلاح طلبی، حمایت رهبری
حال این موارد را در کنار پازل تغییرات و اقدامات عجیب احمدی نژاد جدید بگذارید، زاویه 180 درجه ای می گیرد. احمدی نژاد محبوبیت را همه بخاطر شخص خودش می د انست و نه جایگاه او و نه گفتمان او و نه حمایت های رهبری؛ همین فرمان باعث شد امروز احمدی نژاد به اینجا برسد.
*نویسنده: حمزه دستیار