تاریخ انتشار: 03 بهمن 1388 - 00:00:00
کد خبر: 4952

دفاع محسن رضایی از خودش

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به عدم تمکین برخی نامزدهای انتخاباتی به فرایند نظارت شورای نگهبان، گفت: رفتار من با بقیه نامزدهای انتخاباتی متفاوت بود و برای خودم معیار قانون را انتخاب کردم و به همه افرادی که به من رای داده بودند گفتم که نتیجه قانون هرچه باشد ما به آن تمکین می‌کنیم.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از فارس،

محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و یکی از نامزدهای دور دهم ریاست جمهوری در مصاحبه‌ای با پرس تی وی که روز چهارشنبه در برنامه Face to Face این شبکه پخش شد، به نقد و بررسی علل، عوامل محرک و نقش رسانه‌های داخلی و خارجی در حوادث پس از انتخابات پرداخت که متن کامل این پرسش و پاسخ بدین شرح است:

* علت اصلی رویدادهایی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران پیش آمد، چه بود؟

بعد از انتخابات، مشاجراتی در صحنه انتخابات بوجود آمد که این مشاجرات از دوره قانونی که برای آن در نظر گرفته شده بود، فراتر رفت، درحالیکه می‌توانست در همین دوره قانونی به پایان برسد و با اعلام شورای نگهبان در حقیقت تمام شود.

دلایل فراوانی وجود دارد که چرا این روند ادامه پیدا کرد، بخشی از آن به عوامل داخلی و فعالان سیاسی بر می‌گردد و بخشی از آن از تحریک نیروهایی که در بیرون از ایران نشات‌ می‌گیرد.
محرک‌های خارجی خود دو دسته می‌شوند: دسته اول، نیروهای ایرانی ناراضی که بیرون از ایران بودند و با داخل ایران ارتباط داشتند، این افراد در حوادث قبلی از جامعه سیاسی ایران جدا شده بودند و در خارج از کشور اپوزیسیون درست کرده بودند و دومین دسته از عوامل خارجی مربوط به رسانه‌های خارجی می‌شد که فکر می‌کردند که باید بر موج اعتراضات سوار شوند.

* همه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران با توجه به این که توسط شورای نگهبان تایید و وارد رقابت‌های انتخاباتی شدند، شورای نگهبان را قبول داشتند، چه شد که بعد از انتخابات ریاست جمهوری، ناگهان مشروعیت شورای نگهبان زیر سؤال برده شد؟

رفتار من با بقیه نامزدهای انتخاباتی متفاوت بود. من برای خودم معیار قانون را انتخاب کردم و به هواداران و همه افرادی که به من رای داده بودند گفتم که نتیجه قانون هرچه باشد ما به آن تمکین می‌کنیم، ولو ممکنه عده‌ای از دوستان من هم نتیجه اعلام شده از شورای نگهبان را قبول نداشته باشند، اما چون ما اعتقاد داریم که باید بر اساس قانون عمل کنیم تا منافع جامعه و منافع ملی و نظم و آرامش در کشور برقرار باشد، بنابراین بر قانون تمکین خواهیم کرد، بنابراین وقتی نتیجه انتخابات را اعلام کردند، دوستانم هیچ کدام در صحنه تظاهرات خیابانی شرکت نکردند.

اما نامزدهای دیگر انتخاباتی از همان ابتدا در فرایند نظارت شورای نگهبان وارد نشدند، یعنی شورای نگهبان از آن‌ها تقاضا کرده بود که به شورای نگهبان بروند و حرف‌های خود را بیان کنند، اما نرفتند، بعد یک کمیته مشاوره‌ای برای شورای نگهبان تشکیل شد که برخی از شخصیت‌های کشور و فعالان سیاسی عضو آن کمیته بودند، اما باز نامزدهای انتخاباتی معترض به آن کمیته وارد نشدند.
شاید فکر می کردند که می‌توانند با تظاهرات خیابانی انتخابات را ابطال کنند اما به نظر من هدفگذاری که کردند، هدفگذاری واقعی نبود، برداشت آنها واقعی نبود. کسی که می‌خواهد اعتراض کند باید هدفی را انتخاب کند که قابل دستیابی است، اگر معترضین در هر کشوری اهدافی را برگزینند که دست یافتنی نباشد، نتیجه این خواهد بود که با وجود زحماتی که در اعتراض می‌کشند، یا سرمایه گذاری که در اعتراض می‌کنند، بدون دستیابی به هدف بر می‌گردند.

اشکال اساسی این بود که رهبران معترضین نتوانستند هدف گذاری درستی را انجام دهند که در اثر این اعتراضات بتوانند به آن اهداف دسترسی پیدا کنند.

*معمولا در کشورهای جهان، وقتی مناقشه‌ای درباره نتیجه انتخابات آغاز می‌شود، افراد شاکی، ابتدا نتایج را می‌پذیرند و بعد از طرق قانونی، اقدام و شکایات خود را مطرح می‌کنند، فکر می‌کنید چرا چنین روندی در ایران روی نداد؟

دلیل این است که مردم سالاری و دموکراسی دو روی سکه دارد؛ یکی مشارکت کردن و دیگری اعتراض کردن.

جامعه سیاسی ایران، قواعد مشارکت را خوب فرا گرفته و به خوبی می‌تواند از مزیت مشارکت در دموکراسی استفاده کند یعنی اینکه چگونه نامزدهای انتخاباتی تعیین شوند، چگونه تبلیغات کنند، چگونه آرای مردم را جذب کنند، اینها را جامعه سیاسی ایران خوب یاد گرفته است، ولی جامعه سیاسی ایران هنوز قواعد اعتراض کردن را خوب تمرین نکرده است.

نهادهای دولتی ما هم همینطور هستند، نهادهای دولتی ما هم حقوق مردم را در مشارکت خوب می‌دانند و به قواعد مشارکت عادت کرده‌اند، می‌دانند که یک نامزد انتخاباتی از چه حقی برخوردار است و چه باید بکند، لذا حمایت‌هایی هم که از مشارکت می‌کنند، حمایت‌هایی نهادینه شده است، ولی نهادهای دولتی هم در حقیقت تجربه کار با اعتراضات گسترده را فرا نگرفته بودند، مثلا این که چگونه باید اغتشاش‌گران را از معترضین جدا کرد، این یک تمرین فوق العاده‌ای می‌خواهد، چون هر دو گروه در یک صف حرکت می کنند، این که کجا باید از معترضین دفاع کرد و کجا باید با اغتشاش‌گران مقابله کرد، کار بسیار سختی است و نیاز به مهارت‌ها و تجارب بالایی برای نیروهای امنیتی‌، انتظامی و نیروهای سیاسی دارد.

این حوادثی که اتفاق افتاد، می تواند تبدیل به امکانی شود تا هم جامعه سیاسی و فعالان سیاسی قواعد لازم را در اعتراضات بیشتر یاد بگیرند. مثلا اینکه رهبران یک اعتراض باید بدانند چه شعارهایی باید داده شود و چه شعارهایی نباید داده شود، رهبران اعتراضات باید یاد بگیرند که باید برای هر اعتراضی هدفگذاری‌های قابل دستیابی انجام دهند، رهبران اعتراضات باید در حقیقت یاد بگیرند که خطوط قرمز یک جامعه و یک نظام را چگونه باید رعایت کنند و هم از این طرف دولت مردان یا نهادهای حکومتی یاد بگیرند که از حقوق معترضین چگونه باید دفاع کنند و صف اغتشاش‌گرها را چگونه تفکیک کنند و این که باید با هر کدام از آنها با نوعی استراتژی و برنامه خاص مقابله کنند.

*شما درباره نظام دموکراسی در ایران سخن گفتید و این که روند دموکراسی در ایران درحال رشد است، فکر می‌کنید، رویدادهای پس از انتخابات، بخشی از روند رشد در دموکراسی ایران به شمار می‌آید یا اینکه نوعی وقفه در روند دموکراسی ایران داشته است؟

من معتقدم این حوادث دموکراسی را در ایران فوق العاده تقویت خواهد کرد و ما ابعاد دیگری از دموکراسی را که تاکنون از آن استفاده نکرده بودیم، مثل اعتراض کردن، در آینده نهادینه خواهیم کرد.

به این ترتیب دموکراسی آینده ایران، نوعی دموکراسی است که همانطور که مشارکت پذیری در آن وجود خواهد داشت، اعتراض کردن هم در آن وجود خواهد داشت، اما اعتراض کردنی که قاعده‌مند شده، در آن صورت طرفین حادثه می‌دانند چگونه باید قواعد را رعایت کنند که هم خواسته‌های مردم بیان شود و هم دولت پاسخگو باشد، به نظر من ما می‌توانیم از این حوادث در آینده فرصت بزرگی برای تقویت دموکراسی بسازیم.

*به نظر شما نقش و سیاست کشورهای غرب آنها در روند انتخابات ریاست جمهوری ایران چگونه بود؟

به نظر من، رسانه‌های بین‌المللی در ارتباط با قواعد بین‌المللی تخلفات بسیاری انجام دادند و ایران می‌تواند در دادگاه‌های بین‌المللی علیه برخی از رسانه‌ها به اتهام دخالت در روند دموکراسی ایران، شکایت کند.

در حال حاضر در سازمان‌های بین‌المللی مقرراتی وجود دارد که می‌توان طبق آن کشورهایی را که در فرایند دموکراسی دیگر کشورها دخالت می‌کنند، مورد پیگرد قرار داد.

البته من معتقد نیستم که رسانه‌های خارجی نباید در دفاع از حقوق مردم ایران دخالت کنند، رسانه‌های خارجی هم آزادند که از حقوق انسان‌ها دفاع کنند، اما اگر این دفاع به نحوی باشد که در قواعد شناخته شده بین‌المللی، اخلال بوجود آورد، دیگر دفاع از حقوق ملت‌ها تلقی نمی‌شود و در حقیقت تخریب حقوق ملت‌هاست.

فکر می‌کنم رسانه‌های خارجی در پوشش حوادث بعد از انتخابات از بسیاری از خطوط قرمز بین‌المللی و قواعد بین‌المللی عبور کردند و به تحلیل و تحریک و تشویق نبردهای خیابانی پرداختند.

*چرا ؟

فکر می‌کنم دو دلیل دارد: یک دلیل اعتقادی و فرهنگی است، بسیاری از کشورهای دیگر مردم سالاری دینی را قبول نکرده‌اند و نمی‌خواهند اینگونه دموکراسی را بپذیرند، آنها عادت کرده‌اند دموکراسی خاص را قبول داشته باشند.

عامل دوم اعتقادی نیست و از روی برنامه ریزی است. سازمان‌های جاسوسی خارج و افرادی که ضد انقلاب بودند، فکر کردند که یک بار دیگر تست کنند ببینند آیا می توانند از اعتراضات اجتماعی، یک پتانسیل سیاسی علیه نظام درست کنند.

اعتراضات مردم، دقیقا اجتماعی بود، معترضین در رابطه با اداره کشور حرف داشتند، درباره نحوه زندگی خود حرف داشتند، در ارتباط با مشکلات مربوط به گرانی و بیکاری و مسائلی از این قبیل حرف داشتند، اینگونه مسائل سیاسی نیست و اگر یک رسانه خارجی سعی کند از این گونه مسائل اجتماعی یک فشار سیاسی علیه نظام درست کند، معلوم است که حرکتی برنامه ریزی شده دارد.

*به نظر شما آیا عملکرد رسانه‌ها و سیاستمداران خارجی در قبل و بعد از انتخابات متفاوت بود؟ و اگر بود، علت این تفاوت رویکرد چه بود؟

-به نظر من رسانه‌های خارجی تا قبل از انتخابات، خود را با محیط سیاسی ایران تطبیق داده بودند، یعنی در حقیقت از برخی کاندیداها حمایت می‌کردند، حتی افرادی را به طرفداری از دولت به رسانه‌های خود دعوت می‌کردند که از دولت حمایت کرده و نامزدهای دیگر را به چالش می‌کشاندند، اما بعد از انتخابات، کاملا استراتژی رسانه‌های خارجی عوض شد، یعنی بعد از روز دوشنبه روز آغاز اعتراضات استراتژی آنها حالت براندازی به خود گرفت.

*آیا عملکرد رسانه‌های داخلی هم قبل و بعد از انتخابات متفاوت بود؟

به نظر من صدا و سیمای جمهوری اسلامی تا قبل از انتخابات خوب عمل کرد، یعنی ابتکار مناظرات، یک ابتکار کاملا جدیدی بود، هرچند اولین کسی که این را از صدا و سیما تقاضا کرد، خود من بودم.

باید چون این اولین بار بود که این گونه امکان تبلیغی در ایران شکل می‌گرفت، نامزدهای انتخاباتی نتوانستند خوب از این امکان استفاده کنند و از یک حد و مرزهایی عبور کردند و از قواعدی در مناظرات عبور کردند که به پیامدهای سیاسی اجتماعی منجر شد و همان پیامدها در حقیقت بعد از انتخابات ظهور و بروز پیدا کرد، ولی اصل مناظره ابتکاری خوب بود، در ابتکار مناظرات، صدا و سیما در حقیقت به برخی از کاندیداها که دارای منابع مالی نبودند، فضای تبلیغ داد.

البته درباره نقش صدا و سیما بعد از انتخابات اختلاف جدی وجود دارد، اینکه آیا صدا وسیما بعد از انتخابات توانست به رسالت خود عمل کند یا نه؟ یعنی صدا و سیما در جدا کردن مرز بین معترضین و اغتشاشگران خیلی دیر عمل کرد، ابتدا صدا و سیما طوری صحبت می‌کرد که خیلی از معترضین فکر می‌کردند صدا و سیما دارد به آنها اهانت می‌کند و آنها را اغتشاشگر می‌داند، درحالیکه آنها باور داشتند معترض هستند نه اغتشاشگر، به نظر من صدا و سیما بعد از انتخابات می‌توانست بهتر عمل کند.

* آیا فراخواندن مردم به خیابانها عمل درستی بود؟ آیا دعوت از مردم برای راه انداختن اعتراضات خیابانی برای دستیابی به این گونه مطالبات سیاسی، درست بود؟

به نظر می‌رسد در تظاهرات روز دوشنبه پس از انتخابات چون خودجوش بود، نمی‌توان اشکالی وارد کرد، اما از روز دوشنبه به بعد، باید از حضور مردم در صحنه‌های خیابانی و درگیری‌های خیابانی جلوگیری می‌شد و نامزدهای انتخاباتی معترض باید مردم را به صبر و حوصله فرا می‌خواندند و از طریق قانونی این کار را دنبال می‌کردند، اما چون این طور نشد، تظاهرات خیابانی به حرکتی خودجوش بدون هدفگذاری و سرپرستی تبدیل شد.

*شما گفتید که آنها (معترضان) باید در مسیر قانونی حرکت می‌کردند این درحالیست که مجوزی برای برگزاری تظاهرات داده نشد، چرا بعد از انتخابات برای برگزاری دست کم تظاهرات قانونی مجوزی داده نشد؟

من فکر می‌کنم نهادهای دولتی غافلگیر شدند یعنی چنین تظاهراتی را با شعارهای اعتراضی ندیده بودند و تا آمدند خود را با این حادثه غیرقابل پیش بینی تطبیق دهند، مدتها طول کشید.

*دیدگاه شما درباره جنبش سبز چیست؟

به نظر من جنبش سبز که اکنون در ایران راه افتاده است، دارای تعریف واحدی نیست، چون گروههای مختلف با انگیزه‌های مختلف و شعارهای مختلف در درون این جنبش سبز هستند ولی می‌توان گفت که این جنبش سبز از اعتراضات اجتماعی به وجود آمده و با پاسخ یافتن به این اعتراضات اجتماعی به قسمت های مختلف و بخش‌های مختلف تقسیم خواهد شد، کما اینکه پخش اخیر مناظرات در صدا و سیما امیدی در معترضین شکل داده مبنی بر این که ما می‌توانیم در داخل خانواده خود حرف‌هایمان را با هم بزنیم و گفتگو و در حقیقت تعامل داشته باشیم، بنابراین فکر نمی‌کنم بتوان درباره جنبش سبز تعریف واحدی ارائه داد.

*شما از کندی صدا و سیما و برخی از عوامل داخلی در جدا کردن معترضان و اغتشاشگران انتقاد کردید، به نظر شما آیا جنبش سبز و رهبران آن برای جدا کردن معترضین و هرگونه نیروی خارجی نفوذی، اقدامی کافی صورت دادند؟

یکی از اشتباهات نامزدهای معترض همین بود که خیلی دیر صف معترضین را از اغتشاشگران جدا کردند، این حادثه بعد از حادثه روز عاشورا اتفاق افتاد، یعنی اگر سران معترضین زودتر از حادثه عاشورا، صف خود را از اغتشاشگران جدا کرده بودند و مرزهای جامعه معترضین را مشخص کرده بودند، خیلی بهتر می‌توانستند اهداف خود را دنبال کنند.

*چرا آنها این قدر دیر عمل کردند؟

به نظر من تجربه این کار را نداشتند، دوستان ما که در راس اعتراضات قرار گرفتند، عمدتا در نهادهای حکومتی کار کرده بودند و تجربه ادارات و نهادهای حکومتی را داشتند، اما تجربه اداره و هدایت اعتراضات مردمی را هیچگاه در عمر خود تمرین نکرده بودند.

*در مباحثی که مطرح شد از گروه‌های مختلف مردم با دیدگاه‌های سیاسی مختلف در داخل ایران و نیز عوامل خارجی ایرانی و غیرایرانی مخالف نظام ایران سخن گفتید، فکر می‌کنید، چگونه می‌توان با این گروه‌ها و نیروهای مختلف برای پذیرش نظام حاکم جمهوری اسلامی ایران به وحدت رسید؟

من مدت‌ها بود که در انتظار یک نقطه شروع برای انسجام ملی در کشورمان بودم و می‌دانستم روزی این نقطه فرا می رسد و می‌دانستم که روزی خواهد رسید که به دلیل فعالیت افراط گرایان در کشور، توده‌های مردمی معترض ما، صف خود را از آنها جدا می‌کنند و دوباره به درون خانواده و درون نظام بر می‌گردند.

اول فکر می‌کردم پاره کردن عکس امام می تواند مبدا این باشد، بعد وقتی در شب عاشورا و بعد در روز عاشورا آن حوادث اتفاق افتاد، از حمله به جماران گرفته تا اهانت‌هایی که در روز عاشورا به مراسم حسینی صورت گرفت، آنجا بود که مطمئن شدم حادثه مهمی بین مردم اتفاق می‌افتد و گروههای مختلف با محوریت امام حسین(ع) دور هم جمع می‌شوند.

همین طور شد، روز نهم دی ماه که بعد از آن حادثه بود، خود من در میان راهپیمایان بودم و دیدم که از همه گروه‌های سیاسی شرکت کرده‌اند و لذا احساس کردم این نقطه عزیمت خوبی است که ما از این شش ماه حوادث عبور کنیم، از این حوادث خداحافظی کنیم و از نقطه جدیدی در انسجام ملی شروع کنیم.

در حقیقت آن روز خود مردم به صورت خود جوش با هم وحدت کرده‌ بودند، یعنی شخصی نگفته بود از همه گروه‌ها بیایید، اما از همه گروه‌ها آمده بودند و در حقیقت پیرامون امامت و ولایت یعنی پیرامون امام حسین(ع) و رهبری ایران متحد شده بودند، درست است که خیلی از جمعیت‌ها هم نبودند، اما به عنوان یک نقطه آغاز می توانست مورد توجه فعالان سیاسی باشد.

من خیلی زود روی این مساله تاکید کردم، یعنی فرصت ندادم زمان بگذرد و این فراموش شود، با نامه‌ای که نوشتم، قصدم این بود که در این موضوع به عنوان یک نقطه آغاز برای یک تحرک جدید در جامعه ما سرمایه گذاری شود، از آن موقع تا حالا، هم مقام معظم رهبری رهنمون‌های بسیار خوبی داده‌اند، هم یخ‌های بین گروه‌های سیاسی شروع به آب شدن کرده است.

امیدواری من این است که در 22 بهمن و هفته‌های آینده، یخی که بین گروه‌های مختلف و جناح های مختلف بوجود آمده، بیشتر آب شود و ما انسجام ملی همیشگی خود را در 22 بهمن مشاهده کنیم.

*پس شما به شکل‌گیری وحدت و انسجام ملی در هفته‌های آینده امیدوارید؟

خیلی پیشرفت خواهیم کرد، انسجام ما بیشتر می‌شود، در حقیقت اتفاقی که افتاده بحث وحدت از میزهای مذاکره به بین مردم رفته است، الان دیگه مهم این نیست که چه کسی با چه کسی مذاکره کند؟ چه کسی کوتاه بیاید و چه کسی کوتاه نیاید؟ الان بحث این است که آیا همه به این راهپیمایی می‌پیوندند یا نمی‌پیوندند؟ آیا همه شعار واحد سر می‌دهند یا نمی‌دهند؟ آیا همه شعار را سر خواهند داد؟ اگر همه این شعار را سر دهند دیگر بدون هرگونه میز مذاکره مسائل حل و فصل خواهد شد.

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
بعضی القاب، صفات انحصاری صهیونیست‌هاست
لیبرمن: در مسیر پیروزی نیستیم
واکنش امیرعبداللهیان به پاسخ ایران به حمله اسرائیل در اصفهان
دیده شدن یک قلاده پلنگ ایرانی در رودبار +فیلم
واکنش اتحادیه اروپا به حادثه اصفهان
اتحادیه اروپا دو نهاد و چهار صهیونیست را تحریم کرد
تماس مهم و فوری وزیر خارجه اردن با همتای ایرانی در نیویورک
انگیزه مهاجم کنسولگری ایران در پاریس چه بود؟
بیش از ۵۰درصد بارش سال آبی این استان در ۳ روز اتفاق افتاد
آخرین خبرها از سیل جنوب
این مار باستانی اندازه اتوبوس بوده است !
واکنش اردوغان به حادثه اصفهان
واکنش ایران به وتوی قطعنامه عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل متحد
موشک های اسرائیلی قبل از رسیدن به ایران توسط پدافند هوایی ایران در این نقطه از عراق منهدم شدند
علم الهدی: آیا بی حجابی به عنوان یک فسق آشکار از یک تخلف راهنمایی و رانندگی نازل تر است؟
ورود سامانه بارشی جدید و فراگیر به کشور
آخرین وضعیت تردد در جاده های کشور
بسته‌های غذایی برای مادران دارای فرزند شیرخوار؛ اعتبار تامین شد
رسانه های ضد ایرانی از رسانه های اسرائیلی جلو زدند!
هشدار به شکارچیان؛ از این منطقه خارج شوید
خدمات رسانی به ۱۰هزار حادثه‌دیده در پی سیل و آبگرفتگی
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top