تاریخ : 1348,پنجشنبه 11 دي07:00
کد خبر : 1550 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

همکلاسی شهید - 48

نفر اول کنکور ریاضی که بسیار مورد علاقه مادرش بود

در هنگام عملیات پیروزمند کربلای 5، که از هر زمان دیگر بیشتر به نیرو احتیاج بود، عازم گشت و تا آخرین لحظات حمله در جبهه ماند و در همین عملیات بود که شربت شهادت را نوشید و هم نشین انس با انبیا و اوصیا نصیبش گردید.

خبرنامه دانشجویان ایران: شهادت گلواژه ای است که در فرهنگ انسانیت ایثار و فداکاری و جهاد و ازخودگذشتگی، بالاتر از آن نیست و این همان عمل نیکی است که فوق آن نیکی دیگری نخواهد بود و شهدای ما با شهادت خویش بزرگترین نیکی را در حق نظام و انقلاب انجام دادند.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این بار سخن از یکی از حماسه آفرینان گم نام کربلای 5 است. او که با آر پی جی خود مردانه در مقابل تانک های دشمن ایستاد و سنگر به سنگر در مقابل خصم به دفاع از ایران اسلامی برخاست.

شهید برهانی پور دانشجوی تلاشگر و موحدی که با درک عمیق از اسلام و با شناخت کاملی از رسالت عظیم خود خدمتگذار کشور اسلامی بود و سنگر دفاع از حریم اسلام را بر سنگر درس ترجیح داد و در مکتب عشق و شهادت شور و شوق، حضور در جبهه و دفاع ازاسلام او را بی تاب کرده بود و در عین حال مواظب بود با احترام فوق العاده ای که برای خانواده قائل است، با رضایت آنها به جبهه برود. او احترام خاصی برای پدر و مادر خود قائل بود و در کارهایش سعی می کرد تا رضایت آنان را جلب کند.

همیشه سعی می کرد همه را دلداری دهد و با صبر و شکیبایی حضور خود را در جبهه توجیه می کرد و برای آینده ای که خود ترسیم کرده بود و منتظر بود تا به قافله شهدا بپیوندد آنان را آماده می کرد.در آخرین نامه هایش پیوسته از شهادت و جهاد در راه خدا می گفت و همگان را به عبادت و خودسازی و قرائت قرآن و دعا توصیه می کرد و همیشه صحبتش این بود که امام را ناراحت نکنید و مسئولان نباید خون شهیدان را پایمال کنند.

یک بار که به او اصرار کرده بوند که به خانه برگردد، گفته بود: نمی خواهم از افرادی باشم که در آن شب امام حسین و یارانش را رها کردند و سر زندگی شان برگشتند.

او به راستی عاشق حسین بود و شرکت در جبهه را یاری حسین و یارانش در روز عاشورا می دانست. به امام عشق می ورزید و در حوادث انقلاب حضور داشت و رزمنده ای پیش گام نبرد بود.

آخرین بار، در هنگام عملیات پیروزمند کربلای 5، که از هر زمان دیگر بیشتر به نیرو احتیاج بود، عازم گشت و تا آخرین لحظات حمله در جبهه ماند و در همین عملیات بود که شربت شهادت را نوشید و هم نشین انس با انبیا و اوصیا نصیبش گردید.

وصیت نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم

یا ایها الذین آمنوا مالکم اذا قیل لکم انفروا فی سبیل الله اثا قلتم الی الارض ارضیتم بالحیوة الدنیا من الاخرة فما متاع الحیوة الدنیا فی الاخرة الا قلیل الا تنفروا یعذبکم عذاباً الیماً و یستبدل قوماً غیرکم و لا تضروه شیئا والله علی کل شی قدیر.   (توبه-38،39)

ای کسانی که ایمان آورده اید، چه می شود شما را هنگامی که به شما می گویند برای جنگیدن در راه خدا آماده و مهیا شوید، سنگینی بر زمین می کنید. آیا به حیات محدود دنیا نسبت به حیات جاویدان آخرت راضی شدید و متاع این دنیا در آخرت بسیار کم و قلیل است. اگر برای جنگ بر پا نخیزید، خداوند شما را عذاب سختی می کند و قوم دیگری را به جای شما (برای اجرای حق ) جانشین می کند و شما به او ضرری نخواهید رسانید و خداوند بر همه چیز توانا و قادر است.

به نام خدا، سلام بر شهیدان، سلام به خون سرخ شهید. اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله.

این وصیت نامه من است. شاید آخرین مطالبی باشد که برای شما می نویسم. دیگر نه صدای مرا می شنوید ، نه روی مرا می بینید و نه نامه ای دریافت می کنید. شاید در این آخرین لحظات که وصیت می نویسم، چیز زیادی برای گفتن نباشد، زیرا زمانی دیگر عملیات شروع می شود و حتی جسد من را نمی بینید. شما را به خون شهید ، به جوشش خون گرم شهید هنگام جان به معبود دادن، قسم می دهم که تا پایان عمر از اسلام و امام و دولت جمهوری حمایت کنید، سعی کنید با کارهایتان قلب امام زمان را از دست خودتان شاد کنید و از همه مهمتر خون شهیدان را پایمال نکنید و همانطور که در ابتدا نوشتم هنگامی که شما را به جنگ دعوت می کنند، از جنگ نهراسید و به مال دنیا چنگ نیندازید. خدا را گواه می گیرم که اگر عزت شهادت در راه خدا را می توانستید بفهمید، با پا که نه، با سر به جهاد در راه خدا می شتافتید چنانکه از هم سبقت می گرفتید و مهلت بهر یکدیگر نمی دادید و همانطور که قرآن می فرماید متاع قلیل دنیا را بر بهشت ترجیح نمی دادید.

مسئله مهمتر که باید به آن اشاره کنم، این است که اکنون که خداوند شما امت اسلامی ایران را وظیفه دار حمایت اسلام کرده است. باید با جان و مال از آن حمایت کنید، چرا که اگر سستی به خرج دهید و از تقویت انقلاب خسته شوید، علاوه بر اینکه خداوند عذاب سختی برای شما نازل می کند، این وظیفه مهم را که هر امتی عهده دار آن نمی تواند باشد، به امتی دیگر می دهد و تنها چیزی که برای شما باقی می ماند تأسف خوردن و اظهار پشیمانی است که آنگاه است که مصداق خسر الدنیا و الاخرة می شوید که هم در این دنیا ضرر کرده اید و هم در آخرت اجر و پاداشی نخواهید برد و مصداق آیه قرآن، که در قیامت عده زیادی گریه می کنند و عده قلیلی هستند که خندان و شاداب هستند می شوید. پس سعی کنید امتی باشید که در روز قیامت خندان باشید و جزء قلیلان آخرت باشید.

خوب! لحظات آخر است و ساعتی دیگر عملیات شروع می شود و خدا می داند چه چیزی اتفاق می افتد و چه کسی زنده می ماند و چه کسی می میرد. خدا کند ما را جزء شهیدان قبول کند و ما را آمرزیده از این دنیا به سوی خود ببرد.

نکته دیگر این است که دعا را فراموش نکنید. این دعاها است که در عملیات ها به درد ما می خورد. به حال یتیمان برسید، دست نوازش حتماً بر سرشان بکشید ، امام را دعا کنید، مرا نیز دعا کنید، برای پیروزی رزمندگان نیز دعا کنید.

در آخر از همه طلب حلالیت می کنم، اگر اموالی دارم در امور خیریه مصرف کنید.

به مادرم بگویید:
می دانم ناراحت می شوی، ولی مطمئن باش من رستگار شدم و به معبودم رسیدم. سعی کن از این آزمایش با نمره قبولی بیرون بیایی. هرگز فراموشت نمی کنم ، مادر عزیز و مهربانم! من نتوانستم حق خودم را نسبت به تو ادا کنم، امیدورام در آخرت بتوانم حقی که بر گردن دارم، ادا کنم.


کد خبرنگار : 0