تاریخ : 1394,جمعه 06 آذر09:30
کد خبر : 186163 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

ملزومات دانشگاه اسلامی و موانع پیشرفت علمی/ 3

چگونگی جذب اساتید و آسیب‌هایی که به ماهیت مفهوم دانشگاه اسلامی وارد شده است

در مراکز حساس و سربندهای اداره‌ی امور دانشگاهی - چه اداره به معنی رسمی آن و چه اداره‌ی امور فکری و تدریس و امثال اینها - کسانی که مسؤول میشوند و کارهای مهم دست آنهاست، واقعاً باید از عناصر انقلابی باشند.

خبرنامه دانشجویان ایران: قشر متدین دغدغه مند جامعه ایران با پیروزی انقلاب اسلامی ضمن درک مشکلات روز، از وظایف خود می داند تا تاثیرات این انقلاب را در بخش های مختلف سیستم جمهوری اسلامی اعم از اقتصادی،سیاسی، آموزشی و ... بررسی کند. 

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ جهت انسجام دغدغه و مطالبه به حق عمومی آن ناگزیر است تا با در نظرگرفتن یکی از شعارهای جامع انقلاب اسلامی، میزان عملکرد نظام را در آن عرصه مربوطه مشخص کند. یکی از همین مسایل اساسی که جا دارد در فضای عمومی جامعه در مورد آن به صورت جدی فکر شود و تصمیم قاطعی اتخاذ گردد، مسأله‌ی دانشگاه است چرا که به دلیل موقتی بودن بسیاری از مسائل،این یک واقعیت است که حقیقتاً دانشگاهیان پایه‌ ای برای آینده‌ی کشور محسوب میشوند. و در همین راستا شعاری همچون "دانشگاه اسلامی" که بهترین سنگ محک برای ارزیابی فعالیت های نظام در سیتم آموزشی کشور می تواند قرار بگیرد.

بنابراین اگر بخواهیم به دنبال پیشرفت هرچه سریع تر در روند اجرایی اهداف دراز مدت و دقیقی همچون دانشگاه اسلامی باشیم، می بایست نگاهی دقیق در تمامی عوامل تاثیرگذار در این مساله داشته باشیم. لذا در راستای کسب نگاهی عمیق، اساتید دانشگاه ها به عنوان یکی دیگر از گروه هایی محسوب می شوند که می توانند با درکی صحیح و انسجام فکری مناسب نسبت به مقوله دانشگاه اسلامی نقش به سزایی را در روند ایجاد مطالبه عمومی جهت پیاده سازی هرچه صحیح تر این مفهوم ایفاء کنند.

یکی از موانع عدم تحقق اهداف اسلام در محیط علمی جامعه ایران در دوران حکومت سابق را علاوه بر ضعف مکتبی مسئولین عالی رتبه، می توان مساله عدم حضور کافی اساتید و مدرسین متخصص و متعهد به ارزش های اسلامی در سیستم آموزشی وقت دانست. بنابراین توقعات و انتظارات زیادی از این قشر در زمان حکومت سابق جهت جامه عمل پوشاندن به دغدغه های اسلامی مدنظر نبوده است، اما اینک با استقرار جمهوری اسلامی و بالتبع افزایش نیروهای اسلامی در کسوت استادی و تدریس در مراکز آموزشی، انتظارات واقع گرایانه کثیری را از این قشر می توان در نظر داشت تا با هماهنگی و انسجام هر چه بیشتر میان این نیروها اعم از تلاش های فردی و جمعی، روند نیل به تحقق عینی دانشگاه اسلامی بهبود چشم گیری را به همراه داشته باشد.

اما نکته ای که در این میان بیش از همه نگارنده را به فکر و تامل بیشتری وا می دارد، مبحث کیفیت روند جذب اساتید می باشد. مبحثی که خواسته و ناخواسته به علت کج اندیشی ها و سطحی نگری برخی از مسئولین ذی ربط، آسیب هایی را نیز به ماهیت مفهوم دانشگاه اسلامی در ذهن بعضی از افکار عمومی خاصه قشر علمی جامعه وارد کرده است. ما باید در نظر داشته باشیم که با شکل گیری نظام جمهوری اسلامی که بالتبع یکی از داعیه داران و طلایه داران مبارزه با جمود و تحجر فکری می باشد، توقعات بیشتری در میزان برخورداری مسئولین امر از نگاه همه جانبه و دقیق به معیارهای جذب و پذیرش مدرسین و اساتید است.

معیارهایی که سیستم حکومتی به نام اسلام، آن ها را در دو مورد تخصص علمی و تعهد به ارزش های اسلامی تعریف کرده است. هرچند در یک جامعه مکتبی همگان به این اذعان داریم که برخورداری حداکثری اساتید از این دو معیار، ایده آل ترین روند جذب را می تواند برای سیستم جمهوری اسلامی بنابر اهداف و چشم اندازهای تعیین شده در قانون اساسی رقم زند. اما نزاع و محل بحث از آنجایی شروع می گردد که به علت فقدان نیروهای کافی با این دو ویژگی، بنا بر هر دلایلی همچون نوپا بودن نظام سیاسی کشور، عدم برنامه ریزی مناسب جهت تربیت نیروهای متخصص و متعهد با توجه به نیازهای واقعی کشور و عدم مدیریت برخی نیروهای موجود؛ لاجرم تا رفع مشکل می بایست نیروهایی را گرچه با فقدان شرایط ایده آل در سیستم آموزشی کشور وارد کنیم.

اینک سوالی اساسی در اذهان شکل می گیرد مبنی بر این که سیستم حکومتی وقت باید به چه نحوی با این قشر علمی فاقد حد بسیار مطلوب مواجهه گردد؟ تا از طرفی بیشترین استفاده و بهره گیری از مقتضیات روز را داشته باشد و از طرفی دیگر موجب جلوگیری از خدشه دار شدن اسلام در جامعه جهانی گردد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع خاصه در دراز مدت بر مسئولین امر است تا حد امکان اندیشه های خود را جهت تدوین برنامه ریزی برای مدیریت شرایط فعلی از هر گونه افراط و تفریط در قالب دغدغه مندی و تسامح دور نگه دارند.

افراطی که در نهایت منجر به ورود افرادی بی تخصص به بدنه های مختلف سیستم آموزشی کشور می گردد که تاثیرات نامطلوب و فجیع خود را با اندکی از گذر زمان نمایان می سازد. اما شاید بی شک یکی از بدترین تاثیرات آن را در قالب گسترش عباراتی همچون "ناسازگاری دین اسلام با دنیای مادی" و یا "قابل اجتماع نبودن جامعه دینی و جامعه علمی در این دنیای کنونی" درک کرد. و همچنین تفریطی که با استمرار آن منجر به شکل گیری و افزایش جریانات علمی خاصی در سیستم آموزشی نظام می گردد که اساسا با ترویج بی چون و چرای "جدایی علم و دین"، تقریبا رسیدن به بخش اعظمی از آرمان های اسلامی این نظام را قریب به محال می سازد. به عبارتی دیگر باید گفت: نظامی که درصدد تحقق حداکثری فرامین اسلام شکل گرفته است، اینک در درون خود خواه و ناخواه جریاناتی را شکل می دهد که دقیقا نه تنها جریان های مذکور برخلاف اهداف سیستم باور و عقیده ندارند، بلکه کمترین تلاشی را از خود دریغ نمی کنند.

لذا لاجرم به این نتیجه می رسیم که به یکی دیگر از مهمترین مقوله هایی که برای رسیدن به تحقق عینی و حقیقی دانشگاه اسلامی با توجه به شرایط فعلی می بایست اهتمام بیشتری داشته باشیم، تفکر و تامل کافی برای برنامه ریزی و مدیریت جهت دست یابی به بهترین شیوه ممکن در استفاده از نیروهای فاقد حد مطلوب و تربیت و پرورش نیروهای متعهد و متخصص در جمهوری اسلامی می باشد. و در پایان همچون گذشته نگاهی می اندازیم به برخی از صحبت های کامل و جامع مقام معظم رهبری در این مورد تا شاید بیش از پیش مورد توجه مسئولین متدین دغدغه مند قرار گیرد. (اهمیت استفاده از اساتید و خط قرمزها و انعطاف ها در جذب آنان )

به همین خاطر است که بایستی به تربیت دینی و گرایشها و روحیه‌ی پُرشور انقلابی جوانان در دانشگاه اهمیت داد. فقط با زبان هم نمیشود. این کار، مقدماتی لازم دارد. عناصری که در دانشگاهها به کار گرفته میشوند، آنهایی که مؤثرند، آنهایی که در مراکز حساس واقع میشوند، واقعاً باید از کسانی باشند که این انقلاب را از بن دندان قبول داشته باشند. البته ما نمیخواهیم بگوییم که هر استاد و یا متخصصی که در دانشگاهها تحقیق و یا تدریس میکنند، بایستی یک انقلابی طراز اول باشد. نه، ممکن است این فرد کاملاً قابل قبول باشد و دانش وافری داشته باشد و انقلاب از دانش او استفاده کند. ما بیش از دانش او، چیزی از او نمیخواهیم. منتها در همین مورد هم نباید انگیزه‌ی ضدیت با انقلاب در او وجود داشته باشد؛ چون اگر این انگیزه وجود داشت، دانش او در اختیار انقلاب قرار نخواهد گرفت.

پس، در مراکز حساس و سربندهای اداره‌ی امور دانشگاهی - چه اداره به معنی رسمی آن و چه اداره‌ی امور فکری و تدریس و امثال اینها - کسانی که مسؤول میشوند و کارهای مهم دست آنهاست، واقعاً باید از عناصر انقلابی باشند. دیگران هم انگیزه‌ی ضدیت با انقلاب در آنها نباشد. اگر واقعاً کسی انگیزه‌ی مخالفت با انقلاب در وجودش باشد، حضور او در دانشگاه - در هر سطحی که باشد - مضر است؛ برای تحصیل هم مضر میباشد. من این واقعیت را در بعضی از رشته‌هایی که میتوانستم درباره‌ی آنها قضاوت کنم، مشاهده کرده‌ام. استادی که توانایی تربیت شاگرد در آن رشته را دارد، ولی بر اثر بیاعتنایی یا مخالفت با انقلاب، حتّی وقت نمیگذارد که دانشجو را در آن رشته تربیت کند، در حقیقت برای او، تربیت دانشجوی انقلابی و دانشگاه انقلاب، یک انگیزه نیست؛ بلکه نسبت به این قضیه ضد انگیزه دارد. (بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۳۶۸/۰۹/۲۱)

انتظارات واقع گرایانه از اساتید

البته از یک استاد، چنین انتظاری نمیرود. یک استاد، ممکن است مسیحی باشد. او اصلاً این را قبول ندارد. هیچ اشکالی ندارد که از او دعوت کنید، به این‌جا بیاید. استادی که نماز نمیخواند و بیدین است، مانعی ندارد که از او دعوت کنید، به این‌جا بیاید؛ منتها مواظب باشید که این استاد از وجود خودش، نخواهد بیدینی صادر کند. به حریم این شیء مقدس، مساس و اصطکاکی نداشته باشد، اشکالی ندارد که بیاید. اگر اصطکاک داشت، نیاید. این، حرف همیشه‌ی من است. همیشه اعتقادم این بوده و هست. آن استادی که بناست بیاید علمی را بیاموزاند و اعتقادی را که روح آن علم است، بگیرد و از بین ببرد، نباید بیاید. این، دزد و مضر است. (بیانات در دیدار وزیر و مسئولان وزارت فرهنگ و آموزش عالی و رؤسای دانشگاههای سراسر کشور ۱۳۶۹/۰۵/۲۳)

حفظ خط قرمزها در جذب عناصر فرهنگی و تحقیقاتی

کمااین‌که شما برای کارهای تحقیقاتی و فرهنگیتان، به عناصر فرهنگی و تحقیقاتی احتیاج دارید و هرجا دیدید، باید پیدا کنید. شرط اسلام و انقلاب را فقط شرط بدانید و لاغیر. در گزینشها هم همین‌طور عمل کنید. البته من میدانم که شما این‌طورید. یعنی من واقعاً این را در برادران یافتم که به آن هدف، بیشتر میپردازند، تا به این مسایل ابتدایی جزیی.
(بیانات در دیدار با اعضای شورای مرکزی جهاد دانشگاهی، به مناسبت سالگرد تأسیس این نهاد ۱۳۶۹/۰۶/۱۱)


کد خبرنگار : 31