خبرنامه دانشجویان ایران: میکائیل دیانی*// هر روز خبر یکی از ستارههای تلویزیونی در صدر اخبار اینترنتی دیده میشود، یکی با مدیر شبکه دعوا کرده و این دعوا رسانهای شده است و ابزاری برای فشار به شبکه، یکی دیگر روی آنتن زنده مطامع خارج از سازمان خود را دنبال میکند و حالا در رسانه برایش حاشیه شده است، دیگری در فضای مجازی و صفحههای شخصیاش جنجال به پا کرده اما همه اینها فشار را بر سازمان رسانهای افزایش میدهد. این مشکلی است که امروز همه رسانهها و در رأس آن صداوسیما با آن مواجهند؛ عدم مدیریت ستارهها!
اگر در سازمان رسانهای نیروی انسانی را به 3 دسته فنی، محتوایی و پشتیبانی تقسیم کنیم، نیروهای کلیدی که محصول سازمان رسانهای را به مخاطب منتقل میکنند «نیروهای محتوایی» هستند و در بین نیروهای محتوایی «ستاره»ها نقش اساسی را ایفا میکنند. در روزنامهها: سرمقالهنویسان، در رادیو: گویندگان و در تلویزیون «مجریان و بازیگران» هستند که بخش عظیمی از ثقل تولید یک محصول رسانهای معطوف به عمل آنهاست. صدا و سیما به عنوان بزرگترین سازمان رسانهای در صورتی میتواند موفق عمل کند که بتواند نیروهای کلیدی صفی (گویندگان، مجریان و بازیگران) خود را بهدرستی مدیریت کند و برای آنها در تمام مسیر شغلی آنها برنامه داشته باشد و اگر چنین نشود و اهداف فردی ستارهها با اهداف سازمان متفاوت شود، این نیروها تبدیل به قدرتهایی میشوند که از اراده سازمان خارج شده و گاها سازمان را به چالش میکشند.
ستارهها کیستند؟!
کسی که عموما در روزنامه، تلویزیون و مانند آنها ظاهر میشود و برای عموم مردم مشهور است. سلبریتیها شهرتشان از ناحیه مشهور بودن رسانهای است و نه بهواسطه اینکه کار بزرگ و شاخصی انجام داده باشند.(Longman Dictionary)کلمه «شهره» معادل Celebrity در زبان انگلیسی و همخانواده با کلمهCelebration به معنای مراسم و جشن است. مفهوم Celebration (به معنای جشن) قدمتی طولانی دارد و به زمان تمدنهای اولیه بشری بازمیگردد. آنچه از این تمدنها بر جای مانده، مجموعهای از نقاشیها بر دیوار غارهاست. بخشی از این نقاشیها تصاویری از پیروزی یک قبیله بر قبیله دیگر، انتخاب یک شخص عادی به عنوان رئیس قبیله، تولد نوزاد جدید و... را نشان میدهند. آنچه در این دسته از نقاشیها مشترک است، برگزاری جشنها و مراسمی است که در آنها همه افراد قبیله حضور دارند اما توجه به یک شخص معطوف است و اینجاست که بسیاری معتقدند مفهوم
celebration شکل میگیرد. این مفهوم را میتوان اینگونه تعریف کرد: مراسمی که در آن عموم، شخص خاصی را مورد تعریف و تمجید و ستایش قرار میدهند. بنابراینcelebration به معنای مراسم و جشن مفهومی کهن و با قدمتی طولانی است.
در تمدنهای باستانی مصر، یونان و رم با وجود حضور فراعنه، جنگجویان، نظامیان و پادشاهان معروف و مشهور باز هم نمیتوان گفت مفهوم «شهره» شکل گرفته است. این اشخاص در ردههای بالا فقط در بین گروههای خاصی شهرت داشتند و در بسیاری از مواقع عامه مردم حتی نام آنها را نمیدانستند. باید در نظر داشته باشیم که این نظرگاه مدرن است که فراعنه مصر، فیلسوفان یونان باستان و پادشاهان روم را نزد ما مشهور کرده است. در اینجا این سوال پیش میآید که تفاوت فرد مشهور با «شهره» چیست؟ باید گفت که شهرت مفهومی است که افراد با توجه به آوازه و موفقیت خود در دورهای خاص در بین گروهی خاص کسب میکردند. در حالی که «شهره» مفهومی است محصول فرهنگ معاصر که هر چند در طول زمان تغییر کرده است اما حاصل تمدنهای اولیه و باستانی نبوده است.
به دنبال گسترش صنعت چاپ و نشر در آمریکا، روزنامههای سنتی شکل گرفتند که با قیمت پایین میتوانستند مردمان را از اخبار روز، شایعهها و حوادث باخبر کنند. در کنار پیشرفتهای رسانه، جامعه نیز تحولاتی را پشت سر میگذاشت از جمله افزایش جمعیت، افزایش سطح سواد و گسترش فنون کشاورزی. در چنین شرایطی روزنامهها، مجلات و کتابها زمینه آگاهی مردم را فراهم میکردند. در اینجا باز هم این سوال پیش میآید که آیا در قرن 19 مفهوم «شهره» شکل گرفته است؟ در این دوره افرادی بودند که به علت موفقیتها و اقدامات خود مشهور میشدند. عموم نیز به آنها توجه میکردند. اما همچنان مفهوم «شهره» شکل نگرفته است. مشاهیر کسانی هستند که شهرت خود را مدیون رسانه و عرضه شدن توسط رسانهها هستند. ضمن اینکه یک فرد شهره خودش هم طالب نمایش داده شدن توسط رسانه و کسب شهرت است.
قدرت رسانه در قرن بیستم
ریچارد شیکل در کتاب خود میگوید که تا قبل از قرن بیستم مفهوم «شهره» شکل نگرفته است و افراد در پی اقدامات مهم خود یا موفق هستند یا مشهور. در سال 1959 او با کتاب ثبت مشاهیر بینالمللی که بیش از 2000 چهره معروف را معرفی کرد، مفهوم «شهره» را وارد عرصه ادبیات مدرن کرد. این کتاب افرادی در زمینههای متنوع اعم از ورزشی، علمی و پزشکی، هنر و سینما، سیاست و... را معرفی کرد. آنچه این کتاب را برجسته میکرد این بود که افراد معرفی شده درآن شهرتی را کسب کرده بودند که رسانه به آنها نسبت داده بود، در واقع آنها به واسطه دیده شدن در رسانه نام و آوازهای در بین مردم کسب کرده بودند، نه به واسطه موفقیتهایشان. بنابراین دیده شدن مرز بین مشاهیر و افراد عادی جامعه است و رسانه ابزاری است که امکان دیده شدن یک فرد شهره را فراهم کرده و او را به عنوان شخصی خارقالعاده و شگفتانگیز نمایش میدهد.
پیشرفتهای قرن بیستم در عرصه رسانه زمینه کاملی برای عرضه شدن مشاهیر را فراهم کرد. از جمله تحولات رسانهای در این قرن محبوب شدن نوار کاست، برنامههای متنوع تلویزیونهای کابلی، پیشرفتهای رادیو افام، شکلگیری شبکه سیانان به عنوان اولین شبکه خبری 24 ساعته و در آخر ظهور اینترنت است.
مشاهیر در عصر حاضر
ظهور مشاهیر تا حد زیادی ناشی از تغییرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که تحولی عمیق در روند حرکت جهان ایجاد کرد و سبک زندگی و ارزشها و باورهای تازهای را به مردم آموخت. این همان چیزی است که ما با نام مدرنیزاسیون از آن یاد میکنیم. چنین بستری عرصه شکلگیری مشاهیر را فراهم کرد، بنابراین «شهره» به معنای شهرت مدرن و امروزی است.
مسلما رسانهها به تنهایی به فرد شهره هویت نمیبخشند. بخش بزرگی از شهرت مشاهیر به حضور مردم برمیگردد. اغلب اوقات مردم میاندیشند که مشاهیر را خوب میشناسد و از علایق آنها باخبرند و احساس نزدیکی با آنان دارند. این در حالی است که روابط مردم با مشاهیر روابطی واقعی نیست و عموم مردم در توهمی از صمیمیت با آنان به سر میبرند. با این حال نمیتوان از این حقیقت چشمپوشی کرد که افراد شهره مجوز شهرت خود را از مردم و تایید آنها میگیرند.
در یک جمعبندی میتوان گفت «شهره» در قرن 21 به کسی گفته میشود که:
- رهبری مستقیم یا غیرمستقیم بخشی از زندگی مردم را بر عهده دارد.
- در اذهان عمومی از اهمیت و قدرت نسبی برخوردار است.
- به واسطه موفقیتش شهرت کسب کرده است.
- از طریق دیده شدن یا شنیده شدن توسط مردم معروف است.
- در عرصه رسانه نمایان است.
- تجسم رویاها و آرزوهای تحقق نیافته مردم است.
شهره به نوعی بسط و توسعه آدمهای عادی است. توسعه خواستهها و آرزوهای آنان است. مردم امکان تجلی فردیت را به آنان میدهند و نیابتا به جای آنها به زندگی عادی ادامه میدهند.
فرانچسکو آلبرونی، جامعهشناس معاصر شرایط زیر را برای بروز مشاهیر لازم میداند:
شرایط اقتصادی لازم که منجر به ساخت متن رسانهای مانند فیلم، برنامه تلویزیونی، موسیقی، کتاب و... میشود، توانایی نمایندگان مشاهیر که منجر به معرفی و تبلیغ آنان میشود و تواناییهای فردی یک شهره در ارتباط برقرار کردن با ناخودآگاه جمعی مردم و درک نیازهای آنان.
توجه داشته باشید که شهره بودن الزاما به معنای ستاره بودن نیست. ستارگان افرادی هستند که شهرت خود را در زمینههای هنری و صنایع سرگرمساز کسب کردهاند، در حالی که مشاهیر کسانی هستند که شهرت و آوازه خود را از طریق رسانه به دست آوردهاند و این شهرت میتواند ناشی از شایستگی، بدنامی یا بر حسب تصادف باشد.
بحران ستارهها
طبق قانون اساسی تلویزیون جمهوری اسلامی همواره با ایفای یک نقش ملی در تلاش است بهعنوان دانشگاه عمومی در جهت وحدت ملی، امنیت ملی، پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی و سبک زندگی ایرانی - اسلامی بکوشد و بیتوجهی به نحوه جذب، آموزش و بهکارگیری این نیروهای کلیدی در سازمان به معنای هدررفت همه سرمایههایی است که رسانه ملی برای تاثیرگذاری خود در جهت رسیدن به آن اهداف به انجام رسانده است.
بررسیهای اولیه تحقیق نشان میدهد، صداوسیمای جمهوری اسلامی برنامه مدونی در مسیر جذب، پرورش و آموزش، نگهداشت و بهکارگیری نیروهای کلیدی خود ندارد و اساسا ورود و خروج این نیروها به سازمان بیشتر از دریچه تهیهکنندگان و با نگاههای سلیقهای و نه اساسی شکل میگیرد؛ همین مساله باعث ایجاد تعارضات فردی و سازمانی میشود که در اکثر مواقع سازمان قادر به حل آن نیست.
فرشید منافی، مینا لاکانی، چکامه چمنماه، مانی کسراییان، رابعه اسکویی، صدف طاهریان، بنیامین احمدی، رامسین کبریتی، بهارک صالحنیا، پردیس افکاری، سپیده ذاکری و تعداد بیشماری از بازیگران و مجریان و گویندگانی که رسانه ملی در تبلیغ آنها موثر بوده است امروز ابزاری برای رسانههای ضدفرهنگی ترکیهای یا انگلیسی و آمریکایی هستند و در جریان خلاف اهداف سازمان صداوسیما حرکت میکنند اما رسانه ملی نمیتواند کنترلی بر آنها داشته باشد، حتی قوانینی نیز مبنی بر پیگیری یا پیگرد آنها ندارد!
دو بازیکن فوتبال از پرطرفدارترین تیمهای فوتبال ایران رفتاری دور از اخلاق در لیگ برتر از خود نشان میدهند که با حمایت مجری سلبریتی ورزشی فرآیند عادیسازی رفتار زشت آنها انجام میشود و ناهنجاری فرهنگی در جامعه قبحزدایی میشود اما باز هم سازمان قدرت مدیریت آن را ندارد.
فردوسیپور در برنامه زنده تلویزیونی که در گروه ورزشی به تصویب رسیده است و موضوع ورزشی دارد، حرف سیاسی میزند، میهمان سیاسی دعوت میکند، رسانهها روی این مساله مانور میدهند اما سازمان قدرت ندارد جلوی آن را بگیرد. او در زمره ستارههایی قرار گرفته که گاها در کنش متقابل با مدیران به دلیل پایگاه اجتماعیای که خود رسانه ملی برای آنها به وجود آورده دست برتر را دارند؛ بدون هماهنگی اقدام به چیدن کنداکتور سازمان میکند، برنامه دیگری را کنسل میکند و صرفا برای تلطیف فضای عمومی به یک تشکر از عوامل آن برنامه بسنده میکند. در طرف دیگر ماجرا، فلان بازیگر مشهور تلویزیونی در فضای مجازی از همجنسگرایی حمایت و برای «سگبازی» تبلیغات میکند یا بازیگر دیگری که «قصاص را توحش میخواند» و «از جریان فمنیستی هم حمایت میکند» اما به دلیل همان شهرتی که رسانه به آنها داده و پایگاه اجتماعیای که برایشان ایجاد شده، مدیریت رسانه قدرت برخورد با آنها را ندارد. این مساله اما در ابعاد مالی حائز اهمیتتر میشود، آنجا که رسانه ملی هزینه تبلیغات و شهرت ستارگان را میپردازد اما این ستارهها در بیرون از رسانه ملی، درآمدهای کلانی از حضور در تبلیغات یا برنامههای شرکتهای خصوصی بزرگ به دست میآورند.
امروز رسانه ملی البته با ستارههایی نیز مواجه است که پیگیران آنها از مخاطبان تلویزیون نیز جلو زدهاند، بازیگری که در همین رسانه ستاره شده، امروز 5میلیون مخاطب دارد و خود جریان اجتماعی را جلو میبرد اما رسانه هیچ تسلطی روی آن ندارد و او خود جریان را هدایت میکند، حال گاهی هممسیر با رسانه ملی و در اغلب اوقات خلاف این مسیر!
پیشینه بررسی ستارهها در پژوهشهای علمی
در بررسیهای محققانی که در حوزه ستارهها نیز ورود داشتهاند تقریبا کمتر محققی به مساله مدیریت ستارهها پرداخته است. پژوهشی با عنوان «شناخت قواعد، مبانی و استانداردهای اجرا در تلویزیون با نگاهی آسیبشناسانه بر اجرای برنامههای زنده تلویزیونی توسط گویندگان رادیو» توسط خانم مریم سیدغفوری در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد در زمستان 1389 در دانشگاه صداوسیما، گروه مدیریت رسانه به رشته تحریر درآمده است. مساله اصلی این تحقیق بررسی قواعد و چارچوب حاکم بر اجرا در برنامههای صدا و سیما جهت دستیابی به دلایل تغییرات در اجرا و ناکامی مشخص برخی از گویندگان رادیو و تلویزیون بوده است. در این پژوهش، برای تکمیل مباحث نظری از روش اسنادی و کتابخانهای و برای رسیدن به پاسخ سوالهای تحقیق، از روش تحقیق میدانی و مصاحبه با 15 نفر از گویندگان شبکه سراسری رادیو جوان و همچنین روش تحقیق تطبیقی و مقایسهای استفاده شده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که ارتقای آگاهی و توانمندی فردی، مرتبط با رسانه به لحاظ افزایش تحصیلات تکمیلی و آکادمیک و مهارتهای فردی مرتبط با اجرا از جمله ضروریات برای مجریان و گویندگان رادیو و تلویزیون است.
تحقیق یاد شده از آن جهت مورد بررسی قرار گرفته است که در نتیجهگیری خود بر «ضرورت آموزشهای تخصصی برای مجریان جهت ارتقای توانمندیهای آنان» اشاره میکند و نتیجه این پژوهش تاکید بر اهمیت مدیریت منابع انسانی است.
پژوهشی با عنوان «بررسی عوامل موثر بر عملکرد مجریان برنامههای سیاسی سیمای جمهوری اسلامی ایران در سال 1387 از دیدگاه مدیران، سردبیران و کارشناسان معاونت سیاسی صدا و سیما» توسط آقای ابراهیم کوهستان محالیان در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد در بهار 1388 در دانشگاه صدا و سیما، گروه مدیریت رسانه به رشته تحریر درآمده است. این تحقیق به دنبال بررسی عوامل تاثیرگذار بر عملکرد مجریان برنامههای سیاسی سیما است که از روش پیمایشی برای بررسی موضوع تحقیق استفاده شده است و جامعه آماری این تحقیق شامل همه مدیران و سردبیران معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما است. دادههای اصلی تحقیق به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه بسته پاسخ با مقیاس لیکرت جمعآوری شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که «مجریان برنامههای سیاسی از نگرش نظاممند برخوردار نبوده و نظام جذب حاکم بر سازمان نخبهگرا نیست».
از طرفی مجریان از سطح تخصص حرفهای مناسبی برخوردارند و همچنین آموزشهای ضمن خدمت مجریان در سطح مناسبی است. نتایج حاصل از تحقیق به کار گرفته شده در تحقیق نشانگر این است که بین تخصص، نظام جذب نخبهمحور، آموزش ضمن خدمت و جایگاه حرفهای مجریان در جامعه با عملکرد رابطه معنادار مستقیم وجود دارد. از طرفی نتایج این تحقیق بیانگر این است که از 3 بعد محتوایی، ساختاری و زمینهای، بعد ساختاری مهمترین بعد از ابعاد سهگانه عوامل موثر بر عملکرد شغلی مجریان برنامههای سیاسی سیما است. همانگونه که نتایج این تحقیق نشان میدهد، نظام جذب و همچنین آموزش مجریان در سازمان صداوسیما مناسب نیست که خود نشاندهنده نیاز به تحقیقی جامعتر درباره مدیریت هر چه بهتر منابع انسانی بویژه در مراحل جذب و آموزش ایشان و بویژه برای مجریان است و این خود موکد ضرورت توجه بیشتر به بحث مدیریت نیروی انسانی در حوزه مجریان است.
پژوهشی با عنوان «بررسی عوامل موثر بر تسلط مجریان برنامههای زنده تلویزیونی با تاکید بر برنامههای ترکیبی» توسط خانم فرشته مردانی در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد در زمستان 1383 در دانشگاه صدا و سیما، گروه تولید سیما، گرایش کارگردانی به رشته تحریر درآمده است. مساله اصلی این تحقیق بررسی عوامل تاثیرگذار بر میزان تسلط مجریان برنامههای زنده تلویزیونی است. در این پژوهش، برای تکمیل مباحث نظری از روش اسنادی و برای رسیدن به پاسخ سوالهای تحقیق، ابزار مصاحبه با مجریان و کارشناسان سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته شده است. یافتههای این پژوهش که شامل موارد تاثیرگذار بر میزان تسلط مجریان است به شرح زیر است: مطالعات مستمر اجتماعی و علمی مجری برنامههای زنده، رشته تحصیلی و میزان تحصیلات مجری برنامههای زنده، آشنایی به زبانهای خارجه، سابقه کار و سن مجری و در نهایت آشنایی با فنون برنامهسازی تلویزیون، همانگونه که نتایج تحقیق فوق نشان میدهد برای بهبود عملکرد و کارایی مجریان نیاز به تخصصی شدن آموزشها برای مجریان است که مشخصا در حوزه مدیریت منابع انسانی قرار میگیرد.
پژوهشی با عنوان «طراحی مدل شایستگی مجریان برنامههای ورزشی سیمای جمهوری اسلامی ایران» توسط آقای سعید یاری وناب در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد در زمستان 1392 در دانشگاه صدا و سیما، گروه مدیریت رسانه به رشته تحریر درآمده است. هدف و مساله اصلی این تحقیق طراحی مدل شایستگی مجریان ورزشی تلویزیون برای کمک به سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در راستای جذب و آموزش این نوع مجریان است. در این پژوهش برای تکمیل مباحث نظری از روش اسنادی و برای رسیدن به پاسخ سوالهای تحقیق، روش نظریه زمینهای و ابزار مصاحبه عمیق به کار گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 10 نفر از کارشناسان رسانه و مجریان ورزشی است که براساس نمونهگیری نظری انتخاب شدهاند. یافتههای تحقیق یاد شده بیانگر لزوم توجه و عنایت به 4 دسته از شایستگیها (شایستگیهای فنی و تخصصی، شایستگی دانشی، شایستگی ارتباطی، شایستگی فردی و شخصیتی) است که در شناسایی، استخدام و آموزش مجریان ورزشی تلویزیون حائز اهمیت است. در این پژوهش نیز در نهایت بر ضرورت و اهمیت مدیریت استفاده از مجریان بویژه در زمینه چگونگی جذب و آموزش ایشان اشاره شده است که به طور مستقیم مربوط به حوزه مدیریت منابع انسانی است.
پژوهشی با عنوان «ویژگیهای مجری موفق در برنامههای سیما» توسط خانم الهه عطاردی در قالب یک طرح پژوهشی در سال 1389 در مرکز تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. مساله اصلی این پژوهش دستیابی به مؤلفههای یک مجری موفق از منظر روانشناسی اجرا و خصوصیات فردی مجری و مهارتهای او در به کار گرفتن این تواناییها و همچنین بازشناسی جایگاه مجری در برنامههای تلویزیونی و بررسی نقش مجریان در برنامههای کنونی سیما، تبیین مبانی نظری و طرح شاخصههای کیفی اجرا در ساختارهای مختلف برنامههای مجریمحور سیما است. در انجام تحقیق یاد شده از روشهای اسنادی و کتابخانهای و همچنین مصاحبه با متخصصان این حوزه و چند تن از مجریان سیما استفاده شده است. مهمترین نتایج این پژوهش دربرگیرنده نکات زیر است: مجری باید از چهرهای مناسب و جذاب و صدایی گوشنواز برخوردار باشد. از طرف دیگر مجری باید برای اجرای برنامهای دعوت شود که در آن عرصه از تخصص برخوردار است و همچنین مجری باید اطلاعات عمومی و دانش و بینش بسیار گسترده و عمیقی از اجتماع خود داشته باشد تا مطالبی که به بیننده منتقل میکند، مهم و شنیدنی و صحیح باشد.
پژوهش یاد شده نیز بر اهمیت داشتن تخصص برای مجریان تاکید میکند که به وضوح بیانگر نیاز به تدوین نظام آموزشی مناسب برای استفاده هر چه بهتر از مجریان است که در حوزه مدیریت منابع انسانی مورد بررسی قرار میگیرد.
پژوهش دیگری با عنوان «مطالعه عوامل موثر بر عملکرد شغلی گویندگان خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» توسط فهمیه نگینتاجی در سال 1393 صورت گرفته است که عوامل محتوایی-رفتاری، ساختاری، زمینهای و آمیخته ترفیع و اطلاعرسانی را بر عملکرد گویندگان خبر موثر میداند و در مدل ارائه شده توسط وی ۵ ارزش محوری که تعیینکننده مفهوم عملکرد گویندگی خبر و ویژگیهای یک گوینده خبر در حوزه سینما بوده شامل مبانی دینی و اعتقادی، مسؤولیتهای اخلاقی و اجتماعی، بهرهوری سازمانی، یادگیری و بهبود مستمر و الگوسازی است. همچنین ویژگیهای ظاهری و امنیت شغلی به عنوان مهمترین زیرساختهای گویندگی شناسایی شدند.
تمام این پژوهشها ورود مستقیمی به مساله ستارهها نداشتهاند و این مهم را که ستارهها چگونه مدیریت شوند تا بحرانها بهوجود نیاید دیده نمیشود. آنچه مشخص است نیاز جدی وجود دارد که در 4 حوزه جذب، آموزش، نگهداشت و کنترل و سازوکار خروج از سازمان برای ستارهها برنامهریزی و پژوهش جدی صورت گیرد و الا شکاف بزرگی بین سازمان و ستارهها صورت خواهد گرفت که در این شکاف رسانه مقهور پایگاه اجتماعی ستاره خواهد شد.
* دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه دانشگاه تهران