تاریخ : 1395,شنبه 04 دي12:09
کد خبر : 220508 - سرویس خبری : یادداشت

محسن شهمیرزادی

سلام بمبئی، سلام تهران

بلکه این امر در عرصه ی جهانی نیز رخ می دهد، بزرگترین نمود تاریخی این واقعیت که بارها به صورت موهوم از آن یاد شده، واقعه «آندلس» است، در حالیکه مسلمانان تمدن اسلامی را تا اروپا کشانده بودند، تخدیر جامعه بواسطه ی صنعت سرگرمی آن دوران (مشروبات و رابطه های نامشروع) موجب از هم پاشیدگی انسجام اجتماعی و تمدن اسلامی شد.

خبرنامه دانشجویان ایران: محسن شهمیرزادی// این روزها فیلم سلام بمبیی با استقبال چشم گیرِ مخاطبان، توجه منتقدان را به خود جلب کرده است، فیلمی مشترک بین سینمای ایران و هند در فضایی جدید که در دو روز نخست، یک میلیارد تومان فروش داشته و تا کنون با شش میلیارد تومان گیشه را نصیب خود ساخته است.

1. تحلیل گران در تلاشند که هرکدام علتی را برای این رخ داد بیان کنند، از سویی حضور سلبریتی های محبوب و مشهور ایرانی (محمدرضا گلزار، بنیامین بهادری و..) را عامل این فروش دانسته و عده ای دیگر موقعیت کشور هند و فضای متفاوت فیلم نسبت به گذشته را دخیل در امر فروش می دانند، برخی نیز با مشاهده ی دختران هندی و مغازله ها و معاشقه های مرتبط را نوعی رفتار متفاوت با هنجارهای رسمی و عمومی کشور دانسته و گذر از خط قرمزها را در فروش بالای این فیلم دخیل می دانند و از همه مهم تر می توان به کپی برداری هرچند مضحکانه از سریال شهرزاد نیز اشاره نمود که تمامی شخصیت های شهرزاد و روایت قصه با همان ویژگی های قبلی در این سریال به تصویر کشیده شده و حتی ظاهر «کریشما» نیز کپی برداری نسبتا فاحشی از «شهرزاد» دارد تنها با این تفاوت که گردنبند فیروزه طلایی شهرزاد تبدیل به گوشواره ی فیروزه طلایی کریشما شده است.

2.  اگرچه که تمامی عوامل فوق می توانند به طور جزئی فروش بالای سلام بمبئی را تایید کنند اما سلام بمبیی را باید در یک فرآیند مشاهده و تحلیل  نمود، نه فیلمی که به خودی خود و با کار بست تکنیک هایی بر مبنای نیازهای عاطفی جنسی مخاطب توانسته رکورد بالای فروش را رقم بزند. فرآیندی که در آن دورهمی و خندوانه پربیننده ترین شبکه های تلویزیونی هستند و درصد بالایی از مصرف رسانه ای کاربران فضای مجازی به محتوای سرگرم کننده باز می گردد.

3.  فرهنگ شناسان، فرهنگ ها را بر مبنای عقلانیت محوری به دو جغرافیای فرهنگی آلمان-هند تقسیم بندی کرده اند، که آلمان در یک سوی طیف نماد عقلانیت بوده که عمده ی فلاسفه و جامعه شناسان تاریخ از این جغرافیای فرهنگی برخاسته و مردمان آن کار را محور اصلی زندگی خود قرار داده اند، تفریح و سرگرمی بخش بسیار ناچیزی از زندگی آن ها را اشغال کرده و عقلانیت اقتصادی در جهانِ صنعتی آلمان حرف اول را می زند، در سوی دیگر این طیف هند قرار دارد که جامعه ی طبقاتی و نابرابری اقتصادی در آن کمتر مستوجب بحران و اغتشاش شده است، جامعه ی «خوش  باشی» که از داشته های خود رضایت دارد و همواره از واقعیت موجود به سرگرمی فرار کرده و برای فراموشی وضع موجود مناسک آیینی را خلق می نماید، جامعه ای که درجه عقلانیت اقتصادی در آن بسیار پایین بوده و همواره از تخیل و فراموشی برای «خوش حالی» بهره برده اند؛ بازتاب این جامعه در سینمای بالیوود به خوبی مشهود است، آن چه ما «فیلم هندی» می خوانیم، روایت گر داستان های غیرعقلانی ست که بی توجه به منطق طبیعت اتفاقات خارق العاده رخ داده و مخاطب را از این رخ داد مشعوف می سازد، از سویی گیرودار درام های عاشقانه نیز موجب پدید آمدن خلسه ای عمیق و دلنشین شده تا مخاطب بی توجه به دنیای واقعی خود را در این روایت های دلنشین و مشعوف کننده غرق بیند.

4. اگرچه که انسان در طول تاریخ همواره برای «تفریح و فراغت» خود زمانی را اختصاص داده و این امر از نظر اسلام نیز ممدوح است؛ اما «سرگرمی :entertainment» پدیده ای مدرن بوده که پس از صنعتی شدن برجسته شده است. تولید انبوه کارخانه جات نیاز به فعالیت ممتد کارگران داشت و از آن جایی که کارگران به سرعت دچار فرسایش می شدند به جهت بهره کشی بیش تر از آن ها اوقات فراغت و به عبارت بهتر سرگرمی پدید آمد تا برای ساعاتی از دنیای مدرن به دامن سرگرمی پناه ببرند و خود را به عالم فراموشی بسپارند، به تدریج آن چنان سرگرمی لذت بخش به نظر آمد که به صنعت و منبع در آمدی مستقل و قدرتمند تبدیل شد، تا جایی که انسان امروز کار می کند تا پول در آورد تا از سرگرمی های به تری لذت ببرد و فراموشی لذت بخش تری را تجربه کند و تقریبا همه ی دنیای خود را به قالب سرگرمی درآورد و رسانه اصلی ترین و ارزان ترین دستگاه تولید سرگرمی است؛ از سویی صاحبان رسانه برای جلب مخاطب همواره از قالب سرگرمی جهت پخش برنامه های خود استفاده می کنند تا جایی که ارائه خبر و واقعیات روز نیز با چاشنی سرگرمی پیوند خورده است و از سویی دیگر دولت های فاسد نیز همواره برای فریب افکار عمومی و و بی¬ توجهی آن ها نسبت به واقعیات پیرامون خود و مسائل جدی سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-اقتصادی به نشر و گسترش سرگرمی و صنعت مربوطه می پردازند و به یک عبارت ملت خود را «تخدیر» می¬نمایند، صنعت هالیوود تلویزیون های کابلی و اینتنتی آمریکا بزرگترین سازمان¬های صنعت سرگرمی را تشکیل می دهند.

سلام بمبیی، سلام تهران

5. اما لزوما هر دولتی برای ملت خود چنین نسخه ای را تجویز نمی کند، بلکه این امر در عرصه ی جهانی نیز رخ می دهد، بزرگترین نمود تاریخی  این واقعیت که بارها به صورت موهوم از آن یاد شده، واقعه «آندلس» است، در حالیکه مسلمانان تمدن اسلامی را تا اروپا کشانده بودند، تخدیر جامعه بواسطه ی صنعت سرگرمی آن دوران (مشروبات و رابطه های نامشروع) موجب از هم پاشیدگی انسجام اجتماعی و تمدن اسلامی شد.

سلام بمبیی، سلام تهران

6. اگرچه که همواره در فرهنگ ایرانی اقبال به سرگرمی و طرح اوقات فراغت متنوع وجود داشته است، اما روی آوری افراطی به این پدیده و سعی مدام بر فراموشی، غفلت و خلسه ی دائمی امری نه چندان طبیعی به نظر می رسد که از علل آن فراوان می توان یاد کرد، از سیاست گریزی جامعه بواسطه عملکرد نا مطلوب مسئولین و تلاش برای فراموشی بحران های موجود تا عوامل فراوان خارجی و تعمدی بر تخدیر جامعه ایرانی، با تاملی کوتاه بر روند شکل گیری شبکه های ماهواره ای فارسی زبان به وضوح در می یابیم که با پیش رفت زمان، از حجم شبکه های خبری کاسته و به شبکه های سرگرمی افزوده شده است (مقایسه کنید شبکه بی بی سی و صدای آمریکا را با سایر شبکه هایی که وظیفه ی پخش فیلم و سریال و... را برعهده دارند) از سویی دیگربیشترین اقبال در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بر شبکه های تفریحی نسیم، آی فیلم، نمایش، تماشا، ورزش، سه و... بوده که این مصرف رسانه ای نشان گر ذائقه  و علاقه ی مخاطب می باشد. فلذا پر بیراه نیست که جامعه ایرانی گذار پر شیبی را به سوی فرهنگ هندی داشته باشد و این خطر بیش از هرچیزی موجودیت مستقل ایران و نسل آینده را تهدید می کند، زیرا همواره انقلاب های مردمی به مردمی آگاه و فعال در عرصه های مختلف نیاز داشته که تخدیر سازی مردم و مشغول شدن آن ها به امور غیر ضرور بواسطه صنعت سرگرمی اعم از فوتبال، سینما و سریال، بازی ها و تکنولوژی های نوین موجب افزایش بی مانع فساد در لایه های حکومتی و بی توجهی مردم و درنهایت فروپاشی آن جامعه خواهد شد.


کد خبرنگار : 16