مغالطه ی جالبی که در این طرح "آشتی ملی" وجود دارد این است که جوری القا می کند که گویی مردم با همدیگر قهرند که عده ای صلح طلب، سوپرمن وار باید بیایند و بین مردم صلح و آشتی برقرار سازند که این عده هم محمد خاتمی دار و دسته اش هستند، ولی این عده ی معدود باید بدانند که هیچ نقطه ی مشترکی بین آنها و ملت شریف و انقلابی ایران وجود ندارد؛ ولی با همه اینها باید هوشیار باشیم، چون افراد معدودی هم در کشور وجود دارند که به دنبال این هستند که منافع سیاسی خودشان را با دوقطبی سازی های مخرب در جامعه، محقق سازند.
متاسفانه عده این اغتشاشگر که حتی در سال 88 مورد حمایت اصلاح طلبان هم نبودند، بعد از گذراندن دوران بلند مدت انزوایی که در 9 دی 88 به آنها تحمیل شد، امروز سعی دارند با حداقل گرایی در آرمان های تکفیری وار خود، بدون توبه و بازگشت از جنایاتشان در فتنه ی 88، دوباره وارد سیستم تصمیم گیری و تصمیم سازی کشور شوند ولی مردم هرگز قتل عام جوانان با پرت کردن آنها از بالای پل کالج تهران، به آتش کشیدن مساجد، و توهین به بیرق حضرت سیدالشهدا(ع) در سال 88 را فراموش نخواهند کرد.
حال، مسئله جایی جالب تر می شود که جناب روحانی هم می آید و در روز 22 بهمن ماه سخن از آشتی ملی می زند و اینجاست که باید به ایشان بگوییم اگر نمی دانید، بدانید که چنین کلید واژه هایی در نظام های سیاسی مختلف در سراسر دنیا، از زبان عناصر اپوزیسیون هر نظام مطرح می شود، نه از زبان ریس حکومت!!!
علی ای حال اگر امروز کمی دقیقتر به تحولات سیاسی کشور بنگریم، گرایش به حد اقل ها را، هم در اصولگرایان و هم در اصلاح طلبان می توانیم ببینیم که شاید این به آن معنا باشد که کم کم باید فاتحه ی اصولگرایی و اصلاح طلبی را بخوانیم و بقول مقام معظم رهبری شاخصه خود را انقلابی گری قرار دهیم.
* دبیرسیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد