تاریخ : 1395,چهارشنبه 27 بهمن16:28
کد خبر : 226986 - سرویس خبری : صنفی آموزشی

به بهانه آغاز ترم جدید و مشکل همیشگی اسکان؛

با همین خوابگاه بسازید

من که دو روز در هفته بیشتر نیستم اما همین دو روز هم واقعا آسایش ندارم. من از محیط خوابگاه به خاطر مشکلاتی که داشت بیرون آمدم، اما برخی صاحب‌خانه‌ها که تعدادشان هم کم نیست آرامش تو را از از بین می‌برند.

خبرنامه دانشجویان ایران: خوابگاه یا سرپناه برای تحصیل دانشجویانی که مجبورند دور از محل زندگی خانواده به دانشگاه بروند، امری حیاتی و ضروری است که بعد از گذشت سال‌های فراوان از بروز کاستی‌های موجود و علی رغم تلاش مسئولین آموزش عالی هنوز به اندازه کافی حل و فصل نشده است.

به گزارش خبرنگار صنفی – آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در پی ورود دانشجویان به شهرهای مختلف و تحولات به وجود آمده فارغ از مشکلات و مسائل درون سبکی –منظور سبک زندگی دانشجویی- مسائل بیرونی نیز زندگی دانشجویی را تحت الشعاع قرار می‌دهد. به طور مثال دانشجویانی را تصور کنید که می‌خواهند به هر دلیلی خانه بگیرند. در این زمان پیگیری برای انتخاب خانه و البته همخانه آغاز می‌شود.

بهناز، شیما، پریسا، فاطمه، مریم، ر‌ها، مرجان و شبنم هشت نفری هستند که بعد از دو ترم استفاده از خوابگاه باید از خوابگاه بروند و برای خودشان خانه بگیرند، چراکه دانشگاه فقط برای دو ترم به دانشجویانش خوابگاه می‌دهد. هر هشت نفر با هم دوست هستند اما برای خانه گرفتن و جلوگیری از مشکلاتی که از کنارهم بودن در خوابگاه داشتند با هم مشورت می‌کنند که چه کسانی با هم یک خانه بگیرند. پس به دو گروه تقسیم می‌شوند. وقتی با این دو گروه صحبت می‌کنیم همه‌شان می‌گویند انتخاب همخانه از همه لحاظ خیلی مهم است. همخانه‌ها باید از یک سطح فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی برخوردار باشند.

دکتر امیرمحمود حریرچی استاد دانشگاه علامه طباطبایی در این خصوص می‌گوید: «محیطی که دانشجو در آن زندگی می‌کند محیطی است که افراد با شرایط متفاوت در کنار هم هستند و می‌توانند تاثیرات زیادی را بر هم بگذارند پس اگر دانشجویان قدرت انتخاب داشته باشند و همخانه‌هایی هم سطح انتخاب کنند می‌توانند از لحاظ روانی در آرامش بیشتری به سر ببرند و این آرامش به پیشرفت در زندگی و تحصیل آن‌ها نیز کمک می‌کند. چه بسا ما افسردگی‌هایی که به لحاظ تفاوت‌های اجتماعی در خوابگاه مشاهده می‌کنیم اما همین‌ها در خانه‌های دانشجویی به حداقل می‌رسد و دانشجویان کمتر آسیب می‌بینند.»

خانه‌ها و صاحبخانه‌های پر دردسر
از مرحله انتخاب هم خانه می‌رسیم به انتخاب خود خانه! امید، سینا، عرفان و محمد در بنگاه نشسته‌اند و دفترچه املاک را زیرو رو می‌کنند.

عرفان می‌گوید: «خانه باید نورگیر خوبی داشته و دلباز باشد، من در خانه تاریک دلم می‌گیرد

امید با خنده می‌گوید: «بی‌خیال مگه می‌خوایم چیکار کنیم سه روز که بیشتر نیستیم دیگه چه اهمیتی داره.» مشاور املاک چند مورد دیگر معرفی می‌کند و بچه‌ها می‌روند تا خانه را ببینند شاید بپسندند. درمسیر وقتی با این گروه هم صحبت می‌شویم، از مشکلات

پیدا کردن خانه و اذیت‌هایی که برخی بنگاهی‌ها دارند، می‌گویند. عرفان می‌گوید: «خیلی‌ها در شهرستان نظر خوبی نسبت به دانشجویان مجرد پسر ندارند و پسر‌ها خیلی سخت‌تر از دختر‌ها صاحب خانه می‌شوند. حتی بعضی اوقات قیمت را هم گران‌تر می‌گیرند و این برای ما خیلی سخت است

محمد از گیردادن‌های بعضی از صاحب‌خانه‌ها می‌گوید که هر روز به بهانه‌ای مزاحم آن‌ها می‌شوند، رفت و آمدشان را کنترل می‌کنند، حتی به نوع لباس پوشیدن و مدل مو‌هایشان ایراد می‌گیرند، مواردی که هیچ ربطی به صاحب خانه ندارد. بعضی اوقات حتی از رفت و آمد دوستانشان شکایت می‌کنند، در حالی که رفت و آمد‌ها خیلی معمولی است و هیچ خطایی هم در میان نیست.

سینا که خیلی کم حرف است به نقض حریم خصوصی اشاره می‌کند و می‌گوید: «این مشکل فقط شامل حال ما نمی‌شود و خیلی از دانشجویان در شهرستان این مشکل را دارند و صاحب خانه‌ها فکر می‌کنند خانه را که اجاره داده‌اند می‌توانند هر کاری دلشان خواست بکنند و انواع و اقسام اذیت و آزار‌ها را روا می‌دارند. به طوری‌که گویا تو را خریده‌اند.»

امید که از همه شوخ طبع‌تر است می‌گوید: «‌من که دو روز در هفته بیشتر نیستم اما همین دو روز هم واقعا آسایش ندارم. من از محیط خوابگاه به خاطر مشکلاتی که داشت بیرون آمدم، اما برخی صاحب‌خانه‌ها که تعدادشان هم کم نیست آرامش تو را از از بین می‌برند.»

محمد در ادامه به خاطره یکی از دوستانش اشاره می‌کند که تا مرز دعوا و کتک کاری با صاحب‌خانه‌شان پیش رفته بودند و نهایتا از صاحب خانه شکایت کرده و او را محکوم کرده بودند. اما خیلی از دانشجو‌ها با صاحب خانه کنار می‌آیند یا با بی‌توجهی از کنار مسائل می‌گذرند و می‌گویند تمام می‌شود، مهم نیست.

محمد البته می‌گوید این دوستانش وکیل بوده‌اند و خوب توانسته‌اند از پس صاحب خانه بر بیایند.

وقتی از بچه‌ها سوال می‌کنم چرا سعی دارند موضوعات را خودشان حل کنند و مشکلاتی مثل مواردی که نقض حریم خصوصی تلقی می‌شود را با خانواده یا قانون در میان نمی‌گذارند، می‌گویند: «ما چند سال بیشتر نیستیم، پس لزومی ندارد به کسی چیزی بگوییم. از طرفی خیلی دوست نداریم خانواده‌ها که قبول کرده‌اند ما در شهری غیر از شهر خودمان درس بخوانیم به زحمت دوباره ناشی از مشکلات دانشجویی بیفتند. دانشگاه هم که تکلیفش مشخص است و ما اصلا سمت اشاره به مشکلات آن‌هم در دانشگاه نمی‌رویم، چراکه امیدی به دانشگاه نداریم.»

مشکلات دانشجویی روز به روز افزایش پیدا می‌کند و انتظار از مسئولین برای رفع این فراز و نشیب‌های مسیر تحصیل دانشجویی نیز بالاتر می‌رود اما معلوم نیست که چه خواهد شد؛ آیا مشکل خوابگاه و سرپناه دانشجویان یک بار برای همیشه حل می‌شود یا در سال‌های بعد نیز با آسیب‌های حاصل از عدم سازماندهی مناسب دانشجویان در خوابگاه‌ها و خانه‌های مجردی، قارچ‌گونه به وجود می‌آیند؟


کد خبرنگار : 17