احزاب زمانی در جامعه ارزشمند می شوند که کار ویژه و کارکرد درست خود را انجام دهند. اما اگر کار ویژه خود را درست انجام ندهند مورد قبول جامعه قرا نمی گیرد. زمانی احزاب به شکل درست کارکرد خود را انجام میدهند که به صورت خودجوش و توسط خود مردم تشکیل شده باشند، که این مهم برآیند آگاهی مردم از مسائل سیاسی کشور و فهم سیاسی از امور مملکت است که برای تاثیر گذاری بر آینده خود و کشور انجام می شود. همانطور که مقام معظم رهبری می فرمایند: "بنده طرفدار این هستم که جوانها در جریان مسایل سیاسی کشور قرار گیرند و بتوانند تحلیل کنند، این که جوان بداند می تواند اثر گذار باشد و نقش ایفا کند خیلی ارزش دارد".
اما اگر احزاب به صورت مردمی تشکیل نشده باشند، از بالا و توسط دولت به وجود آیند این احزاب در راستای منافع مردم و جامعه حرکت نمیکنند، بلکه منافع افراد تشکیل دهنده حزب موضوع اصلی است و همین مسئله است که باعث سیاسی بازی و سیاسی کاری در جامعه می شود و احزاب کارکرد درست خود، که دنبال کردن ارزش ها و ایستار ها و منافع مردم و جامعه باشد را به درستی انجام ندهند و افرادی که در این احزاب عضو می شوند تنها تبدیل به آلت دستی برای رسیدن گروه کوچک تشکیل دهنده حزب به اهداف و منافع خود می شوند.این رویه غلط احزاب در کشور است. همانطور که مقام معظم رهبری می فرمایند: "سیاسی کاری و سیاست بازی و آلت دست این حزب و آن حزب شدن را بنده برای جوان نمی پسندم".
پس دیدگاه منفی نسبت به احزاب به علت کارکرد نادرست و تشکیل غیر اصولی و غیر منطقی آن است . اما به وجود آمدن احزاب به شکل درست و صحیح آن باعث کارکرد درست احزاب می شوند، در نتیجه مشارکت سیاسی و انتخابات به صورت منطقی و قاعده مند و در چهارچوب مشخص برگزار می شود وروند درست خود را طی می کند که یکی از آثار آن قابل پیش بینی شدن نتایج انتخابات است و باعث می شود کاندیدا ها نتوانند با یک جمله در شب انتخابات و یا با حرکت پوپولیستی مردم را بفریبند و رای شان را به صورت وسیع جابه جا کنند و یا تغییرات گسترده ای به نفع خود به وجود آورند، چنانکه چنین وضعیتی در انتخابات های قبلی علی الخصوص در انتخابات ریاست جمهوری دیده شد.
دیدگاه منفی نسبت به احزاب و کارکرد آن در بین مردم جامعه و مسؤلان سیاسی باید تغییر کند و جای خود را به دیدگاه منطقی و البته کارکرد درست احزاب سیاسی بدهد. تغییر این رویکرد در بین مسؤلین در نتیجه باعث تغییر رویکرد در جامعه ومردم می شود.
چنانکه در انتخابات پیشین دیدیم دیدگاه منفی به حزب روند مثبت شدن را طی می کند و این رویکرد در بین سیاستمداران در حال شکل گیری است.البته باید توجه کرد که هنوز این روند به پیشرفت نهایی خود نرسیده است اما در حال پیشرفت به این سمت و سو می باشد. این فضای منطقی حاکم بر مشارکت سیاسی و انتخابات نشانه ی پیشرفت فرهنگ سیاسی است.
امید است در انتخابات های آتی به این سمت حرکت و پیشرفت کنیم.