تاریخ : 1395,پنجشنبه 26 اسفند19:52
کد خبر : 230238 - سرویس خبری : باشگاه نویسندگان

امیرحسین شکوری؛

توسعه آرمانی بلند برای دولت‌ها و ملت‌ها

در جهان امروز وقتی از توسعه صحبت می‌شود، صرفا توسعه اقتصادی مطرح شده و اگر روزی از توسعه فرهنگی صحبت شود، منظور این است که توسعه فرهنگی را برای در اختیار قرار گرفتن در دست توسعه اقتصادی می‌خواهند.

خبرنامه دانشجویان ایران: امیرحسین شکوری*// در ابتدا مشخص خواهیم کرد که توسعه چیست و سپس به بررسی نظر اسلام درباره توسعه خواهیم پرداخت.

در ابتدای دوران ظهور روشنفکری در کشور فرنگ رفته ها از لفظ ترقی، یا همان progress به معنای توسعه استفاده می کردند و جوامع توسعه یافته را ممالک راقیه صدا می زدند. بعضی از برادران ما هم توسعه را همان رشد که قرآن کریم بدان اشاره شده معرفی می کنند و پیرامون آن اظهار نظر هایی ساده انگارانه می کنند که این نظرات برای نسل تمدن ساز و نخبگان بی فایده است.

قبل از آنکه به معنای توسعه در غرب بپردازیم و بگوییم که منظور غرب از اتوپیا چیست به معنای رشد و تعالی در قران می پردازیم. بنظر می رسد که این روند بهتری برای نسل تمدن ساز و جامعه دانشگاهی باشد که در فرصتی دیگر به تشریح چرایی آن می پردازم. در قرآن کریم کلمه رشد ۱۹ بار تکرار شده است. در میان این آیات به آیه ۲۵۶ سوره بقره اشاره می کنم. در این آیه رشد در مقابل «غی» قرار گرفته و سبیل الرشاد راهی است که است که انسان را به هدف غایی خود می رساند و به هیچ وجه با آنچه که در غرب به آن توسعه می گویند نسبتی ندارد.

خود کلمه توسعه از ریشه (و س ع) ترجمه کلمه development است که جست جوی این معنا در قرآن هیچ مناسبتی ندارد. پیش از آن که به ادامه بیان مطلب بپردازم باید بگوییم که قرآن از نظر مقام علمی متصل به علم پروردگار است و تحقیق آن نیاز به مقدماتی دارد و بدون این مقدمات نمی توان وارد این دریای عظیم شد.

در جهان امروز وقتی از توسعه صحبت می شود صرفا توسعه اقتصادی مطرح شده و اگر روزی از توسعه فرهنگی صحبت شود منظور این است که توسعه فرهنگی را برای در اختیار قرار گرفتن در دست توسعه اقتصادی می خواهند. چنان چه وقتی می گویند آموزش، منظور آموزش متدهایی است که به توسعه اقتصادی بینجامد و نه چیز خاص دیگر.

صحبت این نوشتار پیرامون اینکه توسعه اقتصادی چیست و چرا برخی کشورها را به توسعه یافته و توسعه نیافته تقسیم می کنند نیست؛ اما اگر امروز از غرب بخواهیم که دو تصویر از جوامع توسعه یافته و توسعه نیافته به ما ارائه بدهد، یک تصویر این است که یک جامعه روستایی است که خانه های آن گلی، خیابان هایش خاکی، محیط بسیار کثیف و طبیعت بر اثر قحطی از بین رفته، بیماری های مالاریا و وبا نیز دارد، مردم بی سود و بر سبیل خرافه پرستی هستند و تصویر دیگر این است که کشوری صنعتی با وضعیت بهداشت عالی، مردم همه تحصیل کرده، دیگر خبری از بیماری های وبا و مالاریا نیست.

اگر بین دو تصویر بالا به کسی بگویند یکی را انتخاب کن کدام را انتخاب می کرد؟ طبیعی است تصویر دوم به مذاق آدمی خوش می آید. آیه هم نازل شود و تصویر اول را تایید کند باز هم تصویر دوم را همه قبول می کنند. باید بگویم که این مقایسه دو تصویر کاملا اشتباه و مقایسه ای کاملا مغرضانه است. در تصویر اول هر چند جامعه روستایی و طبیعی است؛ اما جامعه ای است که از احکام اسلام دور شده و تصویر دوم هم تصویر روتوش شده ای از دنیای غرب است. تصویری که در آن از چهره غرب، ایدز و شرک و لامذهبی تاثیرات رادیواکتیو افسردگی پاک شده است و دو تصویر کاملا ساختگی و هر دو نماد گونه ای از بدبختی است؛ اما تصویر سازی صورت گرفته که با پیش فرض های نادرست اتفاق افتاده، مخاطب را مجاب می کند که بین دو تصویر فوق، یکی را برگزیند؛ گویی آنچه نشان داده می شود، بی کم و کاست است؛ در حالی که آنچه به خورد مخاطب داده شده، صرفا بخشی یا صحیح تر اینکه، بخش ناچیزی از واقعیت است.

* عضو انجمن اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت) دانشگاه زنجان


کد خبرنگار : 38