خبرنامه دانشجویان ایران: محمد زعیم زاده// روز پایانی ثبت نام از نامزدهای ریاست جمهوری با چند اتفاق مهم و البته تا حدودی قابل پیش بینی همراه بود، از فعل و انفعلات جبهه ی منتقدان وضع موجود و دولت یازدهم که بگذریم،باید ثبت نام اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی را مهم ترین رویداد در جبهه ی حامیان دولت و حامیان استمرا وضع موجود بدانیم.

چند ماهی هست که گمانه زنی هایی در باره ی ایده ی حضور نامزدی که در ادبیات رسانه ای به کاندیدای کمکی،پوششی یا ضربه گیر مشهور شده بود، در کنار جناب روحانی وجود دارد،استدلال موافقین حضور چنین نامزدی این بود که با توجه به عملکرد دولت در عرصه ی اقتصاد و غیره و دست نسبت پر منتقدان در مناظره های احتمالی در سیما، حضور فردی که بتواند کمک حال روحانی در مناظره ها باشد و در زمان مقتضی به نفع وی کنار بکشد، ضروری است در مقابل موافقین کاندیدای ضربه گیر، مخالفینی هم بودند که می گفتند وجود چنین کاندیدایی اولا به معنای به موضع انفعال رفتن دولت در تبلیغات انتخاباتی است،ثانیا نشانه ی ضعف روحانی در پاسخ گویی به منتقدان است و ثالثا ممکن است سبب شکستن آرا ی روحانی شود غیر از این سه نکته نزدیکان جناب روحانی بیم این را هم داشتند که ممکن است گزینه ای به عنوان پوششی یا ضربه گیر وارد صحنه شود که نتوانند رفتار های آتی وی را مدیریت کنند و تضمینی برای کنار کشیدن یا به موقع کنار کشیدنش وجود نداشته باشد.

با وجود چنین کشمکش هایی روز گذشته معاون اول رئیس جمهور در اقدامی کم سابقه پا به عرصه ی انتخابات گذاشت حضور جهانگیری در وهله ی اول به یک معنا تمام آن سه مولفه ای را که منتقدان کاندیدای پوششی نگران آن بودند را در صحنه متجلی کرده است، اما نکته ی مهم تر این است که اسحاق جهانگیری دارای برخی ویژگی های منحصر بفرد است که می تواند در صحنه ی انتخابات به شکل دیگری موثر باشد.

نخست اینکه اسحاق جهانگیری همان گونه که خودش هم در زمان ثبت نام گفت قبل تر هم قصد  ثبت نام در انتخابات را داشته و بسیار هم در این امر مصمم بوده است.

جهانگیری در سال 92 علی‌رغم اعلام نامزدی روحانی ، در نامزدی انتخابات آنچنان مصمم بود که تصمیم خود را همراه با تحلیلی که از مسائل کشور داشت، در ملاقات مبسوطی با رهبر انقلاب در میان گذاشت اما با کاندیداتوری خود هاشمی، نقش وی از نامزدی در انتخابات، به ریاست ستاد انتخاباتی هاشمی تغییر کرد.

در واقع جهانگیری به عنوان جریان کارگزاران و نزدیک‌ترین حلقه به هاشمی، قصد داشت علی‌رغم حضور روحانی، وارد رقابت‌های انتخاباتی شود و این به معنای آن بود که در این جمع نیز شانس رئیس‌جمهور شدن روحانی آنچنان ضعیف بود که جهانگیری بر وی برتری داشت و خود جناب جهانگیری و جریان گارگزان وی را گزینه ی رای آور تری تا حسن روحانی می دانستند و تنها کاندیداتوری مرحوم هاشمی رفسنجانی سبب شد جهانگیری در آن سال در صحنه نماند.

دوم اینکه به نظر می رسد تسلط جناب جهانگیری بر اقدامات اقتصادی دولت از خود جناب روحانی بیشتر است و این علاوه بر اینکه کار منتقدان دولت را سخت می کند،برای خود روحانی هم خیلی خوب نیست،بار ها دیده شده در جلسه ی هیئت دولت با بزرگان نظام عموم توصیه هایی که به دولت  خصوصا در حوزه ی اقتصادی صورت می گرفت،مستقیم با اسحاق جهانگیری مطرح می شد.

نکته ی سوم این است که به نظر می رسد جهانگیری شخصا رابطه ی مناسبی با حاکمیت دارد،اگر جناب روحانی در انتخابات سال 92 اعلام می کرد که رابط و واسط رهبر انقلاب و مرحوم هاشمی رفسنجانی بوده است، اسحاق جهانگیری هم چندی پیش اعلام کرد که پس از دیدار با رهبر انقلاب،به تعبیری رابط و واسط بین اصلاح طلبان و نظام شده است.

در مجموع با در نظر گرفتن این سه مولفه باید اسحاق جهانگیری را چیزی فراتر از یک کاندیدای پوششی در انتخابات 96 دانست، کاندیدایی که در برخی جهات مزیت های بیشتری از کاندیدای اصلی دولت دارد، شاید اطلاع عقلای جریان حامی دولت از وضعیت پایگاه اجتمعاعی دولت و استناد به یک نظر سنجی نسبتا متقن که حتی مورد استناد افرادی چون جلائی پور هم قرار گرفته و در آن رای منفی قطعی روحانی در حدود 40 درصد برآورد شده، جریان حامی استمرار وضع موجود را به این جمع بندی رسانده که لازم است فردی در کنار جناب روحانی در صحنه باشد که در صورت نیاز به سرعت بتوان جای گزینه ی اصلی و پوششی را تغییر داد.