با تناقض ها تناسب بسته اند
روضه می خوانیم و می گرییم ما
گریه و مستی و خندیدن یکیست
عالمی را می کِشد در خاک خون
مدح او کی کار شیخ و شاعر است؟
ها حسین ابن امیرالمومنین
حبهُ فی دیننا خیر العمل
بود مولا سخت مشغول نماز
حتم دارم جد آدم هم علیست
مرجع انا الیه الراجعون
لن یفوزَ الخلق الا من تبعه
تیغ نه، انگار می در دست داشت
جبرئیلش بانگ می زد لافتی
مست از تیغ علی شد عبدود
جان عشاق جهان قربان او
بر حسین ابن علی مرتضی
لم یکن ایجاد لولا فاطمه
هم ز مهرش بر پیمبر مادر است
هست یوم الحشر یوم الفاطمه
عاشقانش را شفاعت می کند
درس آموز تمام انبیاء
مادر ارباب عالم فاطمه
للحسین بن علی روحی فداه
این جهان پوچ است الا با حسین
در ستون مسجدش انگور داشت
یا من ارجوه لکل خیر اوست
وجعل الله الشِفا فی تربة
شد ملک هم رستگار از یک دمش
راهب ترسا هم از عشاق اوست
نقره گاهی از طلا هم بهتر است
این لباس مشکی و غم سهم من
کار من در روز محشر با حسین
لیتنی کنتُ معه فی کربلا
روضه بعد از مدح غوغا می کند
اسب هایی بهر پامال آمده
فاطمه این سو به مقتل آمده
سینه ها از داغ او بیمار شد
مهدی چراغ زاده