تاریخ : 1396,سه شنبه 19 ارديبهشت19:56
کد خبر : 234738 - سرویس خبری : طنز و کاریکاتور

این iusnews و ایلنا و انتخاب!

دست پخت مشترک سعید بیابانکی و جواد زهتاب که در نمایشگاه کتاب سروده شده است را بخوانید:

خبرنامه دانشجویان ایران:

تادمی خلوت کنم با دوستداران کتاب
جمعه شب رفتم نمایشگاه شهر آفتاب

تا قطار خط یک از جنب کهریزک گذشت
یاد آن قاضی سعید افتادم آن عالیجناب

ناگهان باران گرفت و شاعران را آب برد
ناشران هم تا که می شد در کتب بستند آب

در نمایشگاه دیدم چهره هایی رنگ رنگ
انقلابی های بعد از جنگ و بعد از انقلاب

جمعه شب بود و از اطراف و از اکناف آمدند
یک نفر با زیرشلواری یکی با رختخواب

لیلی و مجنون در آن سو گرم بحث و اختلاط
این طرف هم گرم دعوا رستم و افراسیاب

حال و احوال تمام ناشران خوش بود خوش
حال شاعرها مولف ها خراب اندر خراب

هر طرف رفتیم جنس پاکبازان جور بود
مادران کم حجاب و دختران شل حجاب

به به از اردیبهشت و به به از انواع بو
بوی فلفل بوی سس بوی علف بوی کباب

دیدم آن سوتر جوانی ناقلا مخ می زند
یادم آمد آن نمایشگاه و ایام شباب

تا کتاب شعر باشد دام راه دلبران
ای دریغا ای دریغا شاعران لاکتاب

تا کسی چیزی نپیچاند یهواز غرفه ها
نصب بود آنجا هزاران دوربین و نشت یاب

سر ممیز جان به منظور حراست از نظام
هی بخوان و هی بروب و هی بشور و هی بساب

پیش کسوت شاعری با نازنینان گرم بحث
قصه می گفت از جوانی های خود با آب و تاب

عکس سلفی می گرفتند از همه اجزای خویش
عده ای شاعرنما و عده ای ناشر مآب

دیدم آن سو مهرنوش و مهرزاد و مهرناز
این طرف هم کامران و کامبیز و کامیاب

دیدم آنجا یک کتاب خوب در باب نجوم
قیمتش اما نجومی بی حساب و بی کتاب

یک نفر کولی گرفت از شاعری مانند اسب
یک نفر هم آن میان هل داد ما را مثل گاب!

از نمایشگاه چیزی سهم اینجانب نشد
کار هر گز برنیاید از تفنگ بی خشاب

بس که گفتند از نمایشگاه مغزم هنگ کرد
این آی یو اس نیوز و ایلنا و انتخاب

بنده با این شعر بی معنی به قدر وسع خویش
نقشه های دشمنان را می کنم نقش بر آب

ای خدا نازل کن از هفت آسمان سوی زمین
ناشران بی دروغ و شاعران بی نقاب...


کد خبرنگار : 37