تاریخ : 1396,دوشنبه 29 خرداد18:35
کد خبر : 238606 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

به بهانه سالگرد درگذشت دکتر شریعتی؛

شریعتی، نیروهای انقلاب و مسئله امروز ما!

تلاش ایشان برای جلوگیری از اتهام زنی های نا به جای نیروهای انقلاب به یکدیگر است. انگار همین امروز است که امام به دسته ای می گویند، اگر طرف مقابل علمش را ندارد، از مسائل روز اطلاعی ندارد، بروید و با آنها سخن بگویید و یادشان بدهید و به طرف مقابل هم می فرماید، اگر خطایی در اینهاست، چه جای تکفیر است؟ خوب بروید خطایشان را رفع کنید.

خبرنامه دانشجویان ایران:  2 آذر و 29 خرداد ماه هر سال یکی از سالروزهایی است که تحلیل هایی متفاوتی از جریان روشنفکری دینی(نه شبه روشنفکری التقاطی) به مناسبت درگذشت علی شریعتی در محافل دانشگاهی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و این مسئله بهانه خوبی برای بازخوانی اندیشه وی است.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ علی شریعتی در سحرگاه  29 خرداد 1356 در خانه ای که شب پیش از مرگ در شهر بندری ساوتهمپتون در انگلستان اجاره کرده بود، درگذشت؛ تقریبا یک ماه پس از خروجش از ایران به تاریخ 26 اردیبهشت 1356 آن هم با نام «علی مزینانی».

سخن درباره او که از جمله تاثیرگزارترین روشنفکران دینی در ایران بود بسیار زیاد است و نوع تفکر او چنین بود که هم مخالفان و هم موافقانش گاهی با اغراق درباره شخصیت و تفکرش سخن گفته‌اند. امام خمینی و آیت الله خامنه ای یکی از آن دسته افرادی هستند که نظرات مهمی در رابطه با اندیشه شریعتی مطرح کرده اند.

علی رغمی که شایع است امام خمینی نسبت به دکتر شریعتی موضعی نگرفته اند، اما امام یکی از خواندنی ترین سخنرانی های قبل از انقلابشان را بدون ذکر نام در مورد دکتر شریعتی ارائه کرده اند. امام خمینی در این سخنرانی هم شریعتی را نقد می کنند و هم منتقدین شریعتی را.

امام با بیان اینکه بعضی روشنفکران راجع به علمای اسلام زیاده روی کرده اند، به بیان سخنان مفصل و کم نظیری در تمجید  روحانیت پرداخته و نهایتا با انتقاد از سخنان دکتر شریعتی در آنچه "علمای درباری" می خوانده است و با ذکر نام امثال مجلسی، محقق ثانی و شیخ بهایی، درباری بودن آنها را رد کرده و اقدامات آنها را در راستای ترویج اسلام دانسته و با بیان اینکه "اینها مجاهده نفسانی کرده اند"، می فرمایند: "من هم اگر چنانچه می توانستم یک سلطان جائری را به راه بیاورم، می رفتم درباری می شدم."

در مقابل، امام خمینی، به انتقاد از رفتار بعضی روحانیون در قبال روشنفکران پرداخته و از اینکه وقت خود را صرف این می کنند که "زید کافر و عمرو مرتد و او وهابی است" و " این هم که بی دین است"،  گلایه می کنند و می فرمایند: "هی طرد نکنید، هی منبر نروید و بد بگویید. منبر بروید و نصیحت کنید، نه منبر بروید و فحش بدهید. فحش هم چیز شد در عالم؟!"

نکته مهم این سخنرانی امام، تلاش ایشان برای جلوگیری از اتهام زنی های نا به جای نیروهای انقلاب به یکدیگر است. انگار همین امروز است که امام به دسته ای می گویند، اگر طرف مقابل علمش را ندارد، از مسائل روز اطلاعی ندارد، بروید و با آنها سخن بگویید و یادشان بدهید و به طرف مقابل هم می فرماید، اگر خطایی در اینهاست، چه جای تکفیر است؟ خوب بروید خطایشان را رفع کنید.

انگار مسئله امروزمان همان مسائل دیروزمان است و امام هشدارمان میدهد: «آقا جدا نکنید همه را از هم. شما هی یکی یکی را هی کنار بگذارید،(...) چه می ماند»؟(سخنرانی مذکور را در جلد 3 صحیفه صفحه 234 بخوانید)

از سوی دیگر سخنرانی کمتر شنیده شده آیت الله خامنه ای در 27 اردیبهشت و 4 تیر ماه سال 59 پیرامون روشنفکران مسلمان و به خصوص دکتر علی شریعتی شاید برای خیلی ها که در مورد تضاد شریعتی و روحانیون حرف های مختلفی شنیده اند جالب توجه باشد.

مهدی دزفولی در تحلیلی می نوسید: دکتر علی شریعتی از نوادر روشنفکران فعال مکتبی و مسلمان پیش از انقلاب بود که موافقین و مخالفین جنجالی داشته و دارد. شاید علاقمندانی که از سال های قبل از انقلاب شریعتی و گفتارهای او را پیگیری کرده اند اذعان داشته باشند که در دهه 50 گفتارها و نوشتارهایی شریعتی تا چه حد جریان ساز شده بود و مورد توجه قرار می گرفت. اما در این میان نکات برخی روحانیون متفاوت بود.

البته در همان ایام و روزهای بعد از انقلاب بعضا روحانیون انقلابی بودند که از شریعتی و سخنان وی دفاع می کردند از جمله آیت الله بهشتی و آیت الله خامنه ای.

آیت الله خامنه ای به دلیل زیستن در مشهد با شریعتی حشر و نشر بیشتری هم داشت و بارها در زمانی که شریعتی در زندان بود به خانواده وی سر زده و از آنها تفقد کرده بود و بارها پای سخنرانی شریعتی هم در حسینیه ارشاد نشسته بودند که این از نکات جالب توجه در زندگی ایشان است.

پس از انقلاب و در سال 59 نیز در سخنرانی مبسوطی از شریعتی و راه و نظرات وی حمایت کردند و او را روشنفکر دلسوز و دغدغه مند دانستند که سرانجام جان خود را در این راه فدا کرد.

آیت الله خامنه ای مخالفین وی را بعضا افرادی که از سر نا آگاهی یا جو غیر واقعی علیه او سخن می گفتند مورد اشاره قرار دادند و شریعتی را از جمله روشنفکران بیداری بخش مسلمان معرفی کردند.

نکته تامل برانگیز، موضع رهبر فقید انقلاب اسلامی است که هیچ گاه له یا علیه شریعتی صریحا و با نام بردن از وی سخنی را نگفتند و همان مشی را که در مورد مرحوم سید جمال الدین اسد آبادی پیش گرفته بودند در مورد شریعتی نیز پیش گرفتند.

برای خوانش نظرات آیت الله خامنه ای پیرامون دکتر شریعتی و منتقدین وی می توانید به کتابچه جریان روشنفکری اسلامی در ایران که توسط موسسه صهبا منتشر شده است مراجعه کنید.


کد خبرنگار : 16