مساله کمبود آب در کشورمان و مشکلاتی که در پی آن ایجاد شده آنقدر به مرحله حساسی رسیده که موضوع به شورای عالی امنیت ملی کشیده شده است، امنیتی شدن بحران آب زنگ خطری جدی برای همگان است که دیگر نمیتوان نسبت به این مساله بیتفاوت بود وگرنه شاهد جنگ بر سر آب خواهیم بود.
شرایط جغرافیایی ایران و قرار گرفتن در منطقهای گرم و خشک وضعیت منابع آبی کشور را نگرانکننده میکند ولی آیا بحران آب صرفا مربوط به مسائل جغرافیایی کشور است؟
پاسخ این سوال منفی است، البته خشکسالی و شرایط نامناسب جوی در اکثر مناطق کشور مشکل کمبود آب را پررنگ میکند اما بخش عمده چالش پیش آمده به عدم مدیریت صحیح منابع آبی و مصرف بیرویه یا نادرست آب برمیگردد.
براساس آمارهای وزارت نیرو، در کشور ۱۳۰میلیارد مترمکعب پتانسیل سالانه آب تجدیدشونده وجود دارد که ۹۲ درصد در بخش کشاورزی، ۶ درصد در بخش شرب شهری و روستایی و دو درصد در بخش صنعت مصرف میشود.
با اینکه عمده منابع آبی کشور صرف بخش کشاورزی میشود این بخش از کمبود آب رنج میبرد. میزان مصرف آب فراوان برای کشاورزی در حالی که بازدهی برداشت محصول به شکلی نیست که از آن انتظار میرود نتیجه عدم توجه به الگوهای آبیاری و در نظرنگرفتن موضوع مزیت نسبی الگوی کشت در این سیستم است.
برای جلوگیری از هدررفت آب در این حوزه باید سیستمهای مدرن آبیاری (توسعه کشت گلخانهای، آبیاری تحت فشار، مهار آبهای فصلی و...) را جایگزین روشهای مصرف آب به شکل سنتی کرد.اما بعد از کشاورزی بخش شهری و روستایی بیشترین مصرف منابع آبی کشور را دارد، متاسفانه الگوی مصرف آب در کشورمان اوضاع نامناسبی دارد، در حالی که براساس استاندارد جهانی میانگین مصرف آب به ازای هر نفر در شبانهروز حدود ۱۵۰ لیتر است که این عدد در ایران به بیش از ۲۵۰ لیتر میرسد. صرفهجویی در مصرف آب چندسالی است که به صورت جدیتری مطرح میشود اما این صرفهجویی زمانی به صورت ملموس نتیجهبخش خواهد بود که همگانی باشد. وقتی در چند استان مردم احساس مسئولیتی نسبت به کاهش سطح آب در کشور ندارند با این تصور که همچون منطقه آنها در تمامی نقاط کشور مردم به راحتی میتوانند آب را از لولهکشی منازل خود استفاده کنند، برای صرفهجویی بیتفاوت خواهند بود.
اطلاعرسانی ناکافی از وضعیت بحرانی قطعی آب در مناطق جنوبی کشورمان به این عدم صرفهجویی دامن میزند، متاسفانه شرایط نامناسب آب در مناطق جنوب و جنوب شرقی ایران یا آن طور که باید رسانهای نمیشود یا اینکه جزء اخبار دست چندم قرار میگیرد. اگر مردم در جریان شرایط خاص کمبود آب استانهای جنوبی قرار بگیرند و گزارشهای مختلفی از شرایط وخیم آنها تهیه و پخش شود، با توجه به روحیه مردم ایران قطعا میتواند آنها را برای صرفهجویی در مصرف آب تحت تاثیر قرار دهد. متاسفانه بازگو نکردن نگرانی نبود آب از سوی رسانهها موجب شده است مسئولان نیز مشکل استانهای کمآب را در اولویتهای آخر کار خود قرار دهند.
این بیتوجهیها میتواند زمینه را برای ایجاد درگیری و تنش بر سر آب ایجاد کند؛ تفاوت بین مردم کشور که چند استان حتی برای نیم ساعت قطع آب را تجربه نکردهاند و در مقابل استانهایی که در برخی از شهرها و روستاهایشان یا آب ندارند یا اینکه آبشان قابل آشامیدن نیست، ممکنالوقوع است که این شکافها در بهرهمندی از منابع آبی، جنگ آبی به راه بیندازد. در اولین ماه از تابستان استانهای سمنان، بوشهر، شیراز، قزوین و... شاهد قطعی چندین ساعته آب بودهاند به گونهای که باعث نارضایتی مردم شده است.
کما اینکه اگر این روند مدیریت نشود، اعتراضات گستردهتری را به همراه دارد و تاریخ را دوباره تکرار میکند؛ درگیریهای محلی بر سر کمبود آب که به قیمت از دست دادن جان افرادی از محل تمام شده است، فارغ از سطح محلی این موضوع به اندازهای از اهمیت برخوردار است که سطح تنشها به استانها هم میرسد؛ مانند اختلافهای استان اصفهان و یزد بر سر انتقال آب زایندهرود. این نمونهها نشان میدهد که چگونه آب میتواند امنیت کشور را به خطر بیندازد و اگر این روند ناکارآمد کنونی بخواهد ادامه داشته باشد، کار به جایی میرسد که برای تامین امنیت نه تنها مرزها که باید مناطق داخلی کشور را کنترل کنیم آن هم نه به خاطر دشمن خارجی بلکه برای نبود آب.
مردم باید در رویههای مصرفی خود تجدید نظر کنند که این نیاز به فرهنگسازی و تنظیم الگوی مصرف دارد و از طرفی مسئولان که نقش عمدهای در زمینه حل یا کاهش بحران دارند، علاوهبر جلوگیری از اقداماتی که کشور را بیشتر در باتلاق بحران آب فرو میبرد مثل سدسازیهای بیرویه، باید اقداماتی در راستای ذخیرهسازی بیشتر منابع آبی ترتیب دهند. احیای منابع آبی، بهبود و تغییر شیوههای کشاورزی و آبیاری و نظارت کارآمد بر منابع آبی و... میتواند نگرانی کنونی و حتی نسلهای آیندهمان را برای نیازهای آبی برطرف کند؛ پس لازم است در کنار اینکه به مردم گفته شود صرفهجویی کنید، به مسئولان هم بگوییم مدیریت کنید.