تاریخ : 1396,دوشنبه 24 مهر07:31
کد خبر : 247946 - سرویس خبری : یادداشت

محمد جعفری

واقعیت‌هایی درباره برجام منهای آمریکا

این تصویر ذهنی روحانی که در برهه‌ای حساس به‌عنوان مذاکره‌کننده ارشد کشور بار پرونده هسته‌ای ایران را به دوش کشید را باید بر مبنای فراز و نشیب‌های مذاکرات با تروئیکای اروپایی در اوائل دهه80 تحلیل کرد.

خبرنامه دانشجویان ایران: محمد جعفری// شرایط جدید پدید آمده در پی آخرین اقدامات آمریکا، اکنون طیفی از تحلیل‌ها را پدید آورده است. در این میان عده‌ای ضمن تاکید بر آنکه ایالات متحده همچنان از برجام خارج نشده معتقدند حتی علی‌رغم خروج احتمالی آمریکا در صورت پایبندی سایر طرف‌ها به تعهدات خود همچنان می‌توان به پایبندی به برجام فکر کرد. براساس این نگاه که به نظر می‌رسد در میان برخی مسئولان دیپلماتیک و اقتصادی دولتی هم هوادارانی دارد، صرف همراهی اروپا آوردهایی را به‌دنبال خواهد دشت که در غیاب آمریکا نیز می‌توان از آنها بهره برد. در این ارتباط اما نکاتی وجود دارد که اشاره به آنها خالی از لطف نیست.

اینکه صرف اروپا منهای آمریکا تا چه اندازه برای ایران کارایی خواهد داشت، پرسشی است که حسن روحانی در کوران انتخابات 92 شفاف‌تر از هر دیپلمات و تحلیلگر دیگری به آن پاسخ گفت. روز 23 اردیبهشت 92 روحانی در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف ضمن اشاره به اینکه ما برای دور کردن کشور از جنگ و شورای امنیت و جهت به‌دست آوردن فرصت برای تکمیل فناوری هسته‌ای، راه مذاکره با آژانس و اروپا را برگزیدیم. رئیس‌جمهور در آن مقطع مذاکره با آمریکا را راحت‌تر از مذاکره با اروپا ارزیابی کرد و در بیان علت این نوع نگاه گفت: «اروپایی‌ها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند.» به بیان روشن‌تر، روحانی اروپا را در ماجرای پرونده هسته‌ای ایران فاقد اختیار لازم دانست و برپایه همین استدلال تصریح کرد که آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند و با کدخدا بستن راحت‌تر است.

این تصویر ذهنی روحانی که در برهه‌ای حساس به‌عنوان مذاکره‌کننده ارشد کشور بار پرونده هسته‌ای ایران را به دوش کشید را باید بر مبنای فراز و نشیب‌های مذاکرات با تروئیکای اروپایی در اوائل دهه80 تحلیل کرد. سال 2003 سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان با پیش‌قدم شدن در حل مناقشه‌ای که پیرامون برنامه هسته‌ای ایران شکل گرفته بود، جک استراو، دومینیک دو ویلپن، و یوشکا فیشر وزرای خارجه خود را به ایران فرستادند. خروجی این سفر اما توافقی بود که به پیمان سعدآباد شهره شد. توافقی که به موجب آن مقرر شد ایران در راستای راستی‌آزمایی و اثبات صلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای ضمن پذیرفتن پروتکل الحاقی، گازدهی در سانتریفیوژهای نطنز را به صورت داوطلبانه و برای مدت محدود به تعلیق درآورد و اروپایی‌ها نیز عبور سالم و بی‌دغدغه ایران از قطعنامه‌های شورای حکام را تضمین کرده و متعهد شدند تا از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کنند. فرجام کار اما صدور پنج قطعنامه شورای حکام تا سال 84 و اعمال محدودیت‌های پی در پی بر برنامه هسته‌ای ایران بود. در حقیقت توافق سعدآباد و سابقه اروپایی‌ها هم، آنچه در بند قبل یاد شد را بلاموضوع می‌کند.

گذشته از اینها پاسخ به این سوال که اساسا بعد از برجام به صورت واقعی چه میزان مراودات اقتصادی با اروپا برقرار شد و اعضای این اتحادیه چه میزان تحریم‌های محدود‌کننده ایران را به کنار نهاده و عادی‌سازی فضا را در دستور کار قرار دادند، در شرایط کنونی تاحد زیادی راهگشا خواهد بود. به گفته محمدجواد ظریف «ما هنوز نمی‌توانیم در انگلستان یک حساب بانکی باز کنیم» و این تازه در شرایطی است که یک سال و 9 ماه از اجرای برجام همراه با آمریکا و اروپا گذشته است.