تاریخ : 1396,پنجشنبه 02 آذر19:48
کد خبر : 250847 - سرویس خبری : یادداشت

مهدی نعلبندی

برای این سه

جلال را باید پدر گزارش نویسی ایران دانست و کسی که ژورنالیستی تمام عیار بود اگر چه نه در کسوت روزنامه نگاری. کتاب های جلال روزنامه بودند و گزارش با جلال ماندگار شد. به جلتل ارادتی ویژه دارم.

خبرنامه دانشجویان ایران: مهدی نعلبندی// دوم آذر ظاهرا تولد علی شریعتی و جلال آل احمد و روز درگذشت غلامحسین ساعدی است. آدمهایی بزرگ و معاصر در ادبیات اگر اندیشه و سیاست را ادبیات بدانیم  که من می دانم. ساعدی در داستان معاصر ایران یک رکن است اگر چه من ارادتمندش نباشم.

جلال را باید پدر گزارش نویسی ایران دانست و کسی که ژورنالیستی تمام عیار بود اگر چه نه در کسوت روزنامه نگاری. کتاب های جلال روزنامه بودند و گزارش با جلال ماندگار شد. به جلتل ارادتی ویژه دارم.

و شریعتی ادبیات تجسد یافته در شکل ایدئولوژی بود. شریعتی را شاید بتوان ایدئولوژیستی سور رئال در تفکر شیعی دانست. از ساعدی و جلال تاثیر گذارتر بود چون به تریبون منبر نزدیکتر بود ولی حرفهایش از جنس منابر نبود. شریعتی یک گذار بود و گذر و به زعم من به ایدئولوژی نرسید. مر بزرگی که دوست داشتنی است و محترم و مودب. و دوستس دارم زیاد. اما جایی برای تکیه ندارد. "زر و زور و تزویر" و "ملاء و مترف"اش بسیار زیباست و رمانتیک و سمبولیستی و این کشفی بزرگ است و بود در روزگاری که "چپ" سبطره داشت بر ساحت اندیشه. شریعتی اهل متن بود اما راهی به خبر نداشت و نقصش همین بود در شناخت ایدئولوژی شیعه. شریعتی، علی را سیاه و سفید دید و شبیه مائویی بسیار بزرگ و اهورایی و این علی، اگر چه بزرگ بود اما وصی محمد مصطفی نبود و فاطمه اش فاطمه نیست. اما شریعتی باز برایم محترم است و ارجمند.


کد خبرنگار : 42