تاریخ : 1396,چهارشنبه 22 آذر12:10
کد خبر : 252642 - سرویس خبری : آخرین اخبار صفحه اول

علت سردرگمی آمریکا

بسیاری از استراتژیست ها معتقدند آمریکا در منطقه و در برابر قدرت ایران دچار سردرگمی شده است و شکست هایی را تجربه می کند برای مثال میشل یانگ در یادداشتی در وب سایت موسسه د نشنال بیان می دارد «آمریکا فاقد استراتژی برای مقابله با نفوذ منطقه ای ایران است.»

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از فارس، زمینه های شکل گیری فضای جدید شکل گرفته در منطقه به نبرد قدرتی بر می گردد که بین ایران و محور مقاومت و آمریکا و محور دولت های متحد و هم پیمان آن بر می گردد. این زمینه ها از نزدیک به 40 سال پیش و به طور خاص طی یک دهه اخیر متنوع تر و محیط منازعه نیز وسیع تر شده است، به گونه ای که اینک نزاع بین ایران و آمریکا در منطقه ، صرفا نزاعی موضوعی و محتوایی نیست، بلکه یک نزاع میدانی است. برای مثال در حالی که داعش نفس های آخر خود را در وضعیت میدانی در منطقه می کشید آمریکایی ها در آن واحد به دنبال تهدید سازی از ایران در منطقه برای آن چه خود عقب راندن ایران می نامیدند ، بودند. این موضوع هم به وسیله آمریکایی ها به صورت مستقیم و هم توسط نایبان این کشور به صورت غیرمستقیم پیگیری شده است.

به سخنرانی ترامپ درست چند ساعت بعد از بیانیه قدس دقت کنید، چه چیزی از آن برآورد می شود؟ ترامپ تنها چند ساعت بعد از بیانیه قدس یا انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس، موضعی سرسختانه علیه ایران گرفت و بیان داشت «برجام فاجعه‌ای تمام‌عیار است». ترامپ همچنین بیان داشت «برای جلوگیری از دست‌یابی ایران به سلاح‌های اتمی، من اخیراً از تأیید فاجعه‌ای موسوم به توافق هسته‌ای ایران خودداری کردم. درباره این توافق چه می‌دانیم؟ ما به آنها 150 میلیارد دلار دادیم. اما حالا نکته اینجا است. ما 1.8 میلیارد دلار پول نقد به آنها دادیم.» این سخنان که بلافاصله بعد از اعلامیه قدس ترامپ بیان شده است، نشان می دهد که «همه چیز در خصوص ایران است». ترامپ برای فرار از پاسخ، به ایران حمله می کند، روی دیگر این سخن این است که ذکر شب و روز ترامپ، ایران است. چرا؟ پاسخ را باید در پیامدهای تحولات منطقه غرب آسیا جست و جو کرد.

تحولات منطقه دو پیامد بسیار مهم داشته است، نخست تضعیف قدرت آمریکا و دوم تقویت قدرت ایران.

1. تضعیف قدرت آمریکا و دست و پا زدن های ترامپ
بسیاری از استراتژیست ها معتقدند آمریکا در منطقه و در برابر قدرت ایران دچار سردرگمی شده است و شکست هایی را تجربه می کند برای مثال میشل یانگ در یادداشتی در وب سایت موسسه د نشنال بیان می دارد «آمریکا فاقد استراتژی برای مقابله با نفوذ منطقه ای ایران است.» در همین خصوص جرج فریدمن با در نظر گرفتن این موضوع که آمریکا در عراق و در خصوص بیداری اسلامی دچار «فاجعه ای» شده که سبب تغییر معادلات به ضرر آمریکا و به نفع ایران شده بیان می دارد «ایالات متحده هنوز نتوانسته با واقعیت های جدید [مبنی بر شکست های پی در پی در منطقه] خود را تطابق دهد. این سیاست های ایالات متحده موجب به وجود آمدن داعش شد و مبارزه علیه داعش به نوبه خود درها را برای ایران به سمت منطقه باز کرد. واشنگتن با توانایی های هسته ای ایران درگیر شد و به آن وسواس نشان داد و پیش بینی نکرد که توانایی های معمول ایران و نفوذ سیاسی این کشور موثرتر [از توان هسته ای این کشور] است. در این نقطه، مشخص نیست که علاقه آمریکایی ها در منطقه چیست و چه هزینه هایی برای پرداخت آن به دنبال دارد.

همچنین بحث ها بر سر این موضوع متمرکز است که شکل و شمایل نظم موجود در منطقه دچار تغییراتی شده است. «شارمین ناروانی» عضو ارشد سابق دانشکده سنت آنتونی، در یادداشتی با عنوان «ایجاد صلح در خاورمیانه دیگر به دست آمریکا نیست» بیان داشته «در حالی که سال 2017 رو به پایان گذاشته است، کشورهایی که در جنگ سوریه شرکت داشته اند، به سمت شکل دهی نظم جدید در سوریه حرکت می کنند اما آمریکا در میان آن ها جایی ندارد. اکنون داعش تقریبا به صورت کامل در سوریه شکست خورده است و ارتش سوریه و متحدانش در حال بازپس گرفتن آخرین مناطق از دیگر گروه های افراطی هستند؛ ایرانی ها، روس ها و ترک ها نیز در حال طرح ریزی صلح در سوریه هستند.

شارمین ناروانی سپس بیان می دارد «واشنگتن قمار نظامی خود را در سال 2015 با ورود نیروی هوایی روسیه به جنگ سوریه، باخت؛ روسیه با تامین پوشش هوایی، بازی جنگ در سوریه را به طور کلی تغییر داد و فضای بین المللی را نیز به نفع بشار اسد تغییر داد. پس از آن نیز آمریکا به پیگیری روند صلح در ژنو متوسل شد تا شاید بتواند به حل و فصل بحران سوریه با حذف بشار اسد از صحنه سیاسی دست یابد. اما اکنون که دو سال از آن زمان می گذرد، شرایط به کلی عوض شده است؛ اکنون این ایرانیان، ترک ها و روس ها هستند که تلاش ها برای برقراری کامل صلح در سوریه را رهبری می کنند و روند کار نیز با برگزاری نشست هایی در آستانه و سوچی پیگیری می شود نه در ژنو! ظاهرا برای هیچ کس شگفت آور نیست که آمریکا جایگاهی در تحولات اخیر سوریه ندارد؛ باید گفت که تلاش های آمریکا در رابطه با سوریه به بن بست رسیده و در حال حاضر قدرت های منطقه ای و بین المللی جدیدی وارد کارزار شده اند. آمریکا قمار نظامی خود در سوریه را باخت و به نظر می رسد اکنون نیز در حال از دست دادن جایگاه دیپلماتیک خود در تحولات سوریه است.»

بنابراین همانطور که از اظهارات تحلیل گران و استراتژیست های غربی نیز مشخص است، آمریکا نقشی در تحولات منطقه غرب آسیا ندارد؛ یا دست کم نقش سابق را در این تحولات بازی نمی کند و نقش و بازیگری در این تحولات را باید در جایی غیر از آمریکا جست و جو کرد، اما کجا؟

2. لحظه ظهور قدرت ایران
وجه دیگری که در منطقه غرب آسیا وجود دارد مسئله قدرت یابی و قدرت گیری ایران در منطقه است، حضور ایران برای حل و فصل مشکلات منطقه غرب آسیا سبب شده است تا بسیاری از استراتژیست های غربی از آن تحت عنوان «لحظه ظهور ایران» یاد کرده و بر آن باشند که این فرآیند در منطقه به صورت اجتناب ناپذیری ترتیب داده می شود و هیچ قدرتی توان مواجهه یا عقب راندن ایران را نخواهد داشت. سوای از حجم ایران هراسی که در ورای بعضی از تحلیل ها وجود دارد، اما آن چه مشخص است این است که پذیرش قدرت ایران برای آمریکایی ها مسئله ای اجتناب ناپذیر شده است. جرج فریدمن در یادداشتی که با عنوان «ایران به خاورمیانه دوباره شکل می دهد» که در هافینگتون پست منتشر شده بیان داشته «جنگ ایران و عراق مانع از این شد تا ایران به گسترش قدرت منطقه ای خود برسد. این جنگ به پایان رسید، اما به لحاظ استراتژیک امید ایران برای گسترش نفوذ قدرت خود را مسدود کرد. جنگ علیه داعش، به ویژه در عراق، این درب را دوباره باز کرد»

فریدمن در خصوص توان ایران برای شکل دادن به نظم جدید در منطقه بیان می دارد «خاور میانه یک شکل جدید و کاملا متفاوت دارد. برای لحظه ای، ایران آزادی خود را به دست آورده است. اما هنوز راه زیادی برای پیشبرد قدرت قابل توجه خود دارد. به استثنای ایالات متحده، با یک ائتلاف بالقوه عربستان سعودی و اسرائیل مواجه است. هر کدام دارای نقاط ضعف خود است، اما ایران این کار را می کند و با هم می توانند مشکل را مدیریت کنند و احتمالا این کار را خواهند کرد. تروریست های داعش را هم فراموش نکنید. آنها در لباس داعش شکست خورده اند، البته صرفا پراکنده شده اند، اما تسلیم نشده اند. و ایران دشمن آنهاست. بنابراین افزایش نفوذ ایران باید در متن قرار گیرد.»