شاید آنچه در این وجیزه از سوی نگارنده بیان میشود روایتی متفاوت با آن چیزی است که درخصوص حماسه 9 دی عموما بیان شده و با اشاره به انتخابات ریاستجمهوری سال 88 و اعتراضات پس از آن در این خصوص از سوی دو کاندیدای شکستخورده در انتخابات و برخی حامیان آنها محدود شده و در ادامه با برخی حمایتهای آن سوی مرزها و موجسواری بر این اعتراضات زمینه انحراف در مطالبات از انتخابات به سمت اصل نظام را فراهم کرده است و حماسه 9 دی پایانی شد بر این فتنه که دیگر هدایتش در داخل مرزها صورت نمیگرفت و از مقامات رسمی برخی کشورهای معاند با انقلاب اسلامی تا بنگاههای مهم رسانهای همچون بیبیسی و صدای آمریکا برایش طرح و نقشه میریختند.
اما با کمی تدقیق در وقایع تاریخی و حتی رخدادهایی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته، میتوان رد پای آمریکاییها را به وضوح در بسیاری از آنها دید؛ بهطوریکه در همان روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی شاهدیم هر گروهی که میتوانست علیه این انقلاب حرکتی بکند، از سوی آمریکاییها حمایت میشد. از کودتای پایگاه شهید نوژه همدان گرفته تا کمک به گروهکهایی که تحت عنوان قومیتها یا ایدئولوژی چپ در گوشه و کنار مملکت علیه انقلاب اسلامی نوپای ایران دست به سلاح بردند و همچنین از تحریک همسایگان ایران در تعرض به خاک کشور دریغ نکردند که درنهایت منجر به حمله صدام به ایران و هشت سال درگیری کشور با دشمنی شد که میتوانست با اتکا به نیروی انسانی مخلص و وفادارش زمینه یک پیشرفت بزرگ را فراهم کند.
در وقایع سال 88 نیز سادهانگاری است که با نادیده انگاشتن برخی نشانهها و تحرکات متعدد دشمن و خصوصا آمریکاییها، فتنهای به این بزرگی را محدود به یک اعتراض انتخاباتی کنیم و به نظر میرسد دانشجویان و دانشگاهیان خصوصا در رشته علوم سیاسی باید با پژوهش در این امر زمینه را برای ثبت بهتر این برهه مهم از تاریخ کشور فراهم کنند تا با مستند کردن آن، شرایط را برای عدم تکرار چنین تجربه پرهزینهای طی سالهای آینده در کشور به وجود آورند. برای اثبات این ادعا شما را تنها به یکی از اسنادی که تاکنون کمتر درخصوص آن در افکار عمومی سخنی به میان آمده تا آنجا که تقریبا در خواص نیز به فراموشی سپرده شده است، ارجاع میدهم.
در کتابی تحت عنوان «سایه عقابها» که پیرامون طرح سری حمله آمریکا به ایران با استناد به منابع اطلاعاتی متعدد در سال 1384 منتشر شده، «مککین» سناتور آمریکایی همچون بسیاری از استراتژیستهای این کشور تنها امکان تقابل با نظام جمهوری اسلامی و جلوگیری از امواج انقلاب اسلامی در سطح دیگر کشورها را روشهای براندازی نرم، کودتای رنگی، نبرد فرهنگی، به آشوب کشیدن کشور به واسطه تحریک اغتشاشگران و درنهایت فروپاشی از درون میداند. بهطوری که در فصل 25 این کتاب که چهار سال پیش از انتخابات سال 88 چاپ و منتشر شده، این سناتور آمریکایی با باز کردن حسابی ویژه روی دانشجویان و محیط دانشگاهی کشور میگوید: «دانشجویان در آنجا بسیار باهوش و در اینترنت بسیار فعال هستند. فکر میکنم ما باید یک پیام بفرستیم... اما فکر نمیکنم که موجه باشد از لحاظ نظامی دولت را سرنگون کنیم. ما مطمئنا میتوانیم آنها را تشویق و کمک کنیم. این کار را در گرجستان کردیم و آنها انقلاب گل سرخ داشتند و این کار را در اوکراین کردیم و آنها انقلاب نارنجی داشتند، شاید این انقلاب سبز باشد.»
حالا با مشاهده تنها یک سند از دخالت آمریکاییها آن هم چهار سال پیش از وقایع سال 88 -که به قطع و یقین با بررسی و پژوهش میتوان مستندات بیشتری را پیدا کرد- میتوانیم اغتشاشات پس از انتخابات را که با طرح تقلب در انتخابات آغاز شد و ابتدا صرفا مطالبه ابطال انتخابات را دنبال میکرد و در ادامه در رویارویی مستقیم با نظام قرار گرفت، بهتر تجزیه و تحلیل کنیم.