او در این باره به ایلنا گفته: «حداقل دستاورد جمهوری اسلامی از پیوستن به کنوانسیون سازمان ملل برای مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی یا همان کنوانسیون پالرمو این است که بهانههای واهی را از کشورهایی همچون آمریکا که قصد دارند در برقراری ارتباط ایران با بانکهای بزرگ دنیا خلل ایجاد کند، میگیرد.»
آنطور که نماینده اصولگرای بروجرد در مجلس شورای اسلامی می گوید «یکی از مشکلات اساسی در ساختار اقتصادی ما، همین اختلالهایی است که بعضاً از سوی کشورهایی مثل آمریکا در ارتباط مالی و بانکی بینالمللی ما ایجاد میشود.»
بروجردی در حالی تأکید می کند پیوستن به این کنوانسیون بهانه ها و موانع را از پیش پای ارتباطات بانکی با ایران بر می دارد که قرار بود برجام هم دقیقا همین کارویژه را داشته باشد و با آن تحریم ها و محدودیت های مالی و بانکی به کلی برداشته شده و مبادلات ایران با سایر کشورها در وضعیتی عادی صورت پذیرد. بروجردی البته در این خصوص توضیح می دهد که پس از امضای توافق هستهای و تصویب این توافقنامه به دلیل همین فشارهایی که از جانب آمریکاییها اعمال میشود، سیستم بانکهای بزرگ دنیا برای ارتباط با ما فعال نشد. او البته نمی گوید وقتی از برجام که قرار بود چنین کند، آبی گرم نشد بر چه اساسی میتوان به پالرمو و امثال آن دل خوش کرد و توضیح نمی دهد که مگر قرار نبود ایرانهراسی و تهدید شرکتها و بانکهای غربی برای عدم همکاری با ایران -که خود به آن معترف است- با برجام حل شود؟! پس چرا چنین نشد؟
به هر ترتیب این دست اظهارات چندان بی سابقه هم نیست و حافظه تاریخی مردم ایران با آنها آشناست. اگر برخی، گزاره هایی چون آلزایمر سیاسی – و تعمدی- را به کناری نهند خواهند دید که گرفتن بهانه از دست آمریکا یکی از توجیه های اصلی حامیان دولت در تأکید بر لزوم رسیدن به توافق هسته ای آن هم به هر قیمتی بود. در ماه های منتهی به انعقاد برجام هم زمزمه هایی در این خصوص میشد و این باور به افکار عمومی تزریق شد که توافق با 5+1 دست کم بهانه های هسته ای را از دست ایران خارج خواهد ساخت. موضوعی که به نظر می رسد فقط در رویاهای برخی ساده انگار محقق شد لکن در عالم واقع و به ویژه پس از به قدرت رسیدن ترامپ در ایالات متحده بیش از هر چیز تهدید ها برای گسترده تر کردن شاخ و برگ برجام در دیگر حوزه ها خود را نمایان کرد. تهدید هایی که البته به بهانه ناکافی بودن محدودیت های برجام بر پرونده هسته ای ایران و نیز سایر مولفه های قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران همچنان به قوت خود پابرجاست.
گذشته از آنکه هنوز مشخص نشده چنین هزینه فایده تحقیرآمیزی دقیقا از چه زمانی در دستور کار زمامداران و متولیان امودر قرار گرفته. درست یکسال پیش از اجرای برجام رهبر انقلاب در دیدار با مردم آذربایجان شرقی تصریح کردند که «بنده عقیدهام این است که اگر حتّی در مسئلهی هستهای هم همانجور که آنها دیکته میکنند ما پیش برویم و قبول کنیم دیکتهی آنها را، باز هم حرکت مخرّب آنها و تحریمهای آنها برداشته نخواهد شد؛ انواع و اقسام مشکلات را باز هم درست میکنند؛ چون با اصل انقلاب مخالفند.»
به نظر میرسد همانگونه که معظم له اشاره کردند امثال برجام و ... بهانه است و واقعیت ها حاکی از آن است که اصل نظام نشانه است. اعتمادسازی برای غرب هرچند املای نانوشته ای نیست اما خیال خام تأثیرگذاری آن همچنان از ذهن برخی بیرون نرفته و شاید حالا لازم باشد فکری جدی برای آن کرد.