تاریخ : 1396,شنبه 21 بهمن15:36
کد خبر : 258562 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

یک افق روشن؛ نگاهی کوتاه به کارنامه کاری سعید ملکان؛

حامی فیلمسازان جوان و خلاق

ملکان سابقه کار با همه نوع کارگردانی را هم دارد از "شهریار بحرانی" در ملک سلیمان گرفته تا "بهرام بیضایی" در وقتی همه خوابیم با سلایق هنری متفاوت در کارهایش دیده می‌شود. ملکان در سینما به همین حد اکتفا نمی‌کند و به پیشه‌ی تهیه‌کنندگان و سازندگان سینما می‌پیوندد.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ کارنامه‌اش را که در ذهنت مرور می‌کنی، انسان پخته‌ی 60 -70 سالهای را تصور می‌کنی که با کوله باری از تجربه در سال‌های آخر عمرش به کسوت تهیه‌کنندگی گرویده و گذر عمر می‌کند. سعید ملکان اما متولد 58 است و ارتباطش با سینما را با بازی نقش کوتاهی در فیلم زرد قناری آغاز کرد و بعد از آن با سن کمی که داشت بارها با دستیاری بزرگان چهره‌پردازی همچون بیژن محتشم در تلویزیون کسب و تجربه کرد و به همین دلیل در ابتدای جوانیش در رقابت با اساتید کهنه کار چهره پردازی توانست نامزد دریافت جایزه سیمرغ فجر شود. هم اکنون نیز به عنوان یکی از برجسته‌ترین چهره‌پردازان کشور به شمار می‌رود. کسب 5 سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی در این سال‌ها گواهی برهمین ادعاست.

ملکان سابقه کار با همه نوع کارگردانی را هم دارد از "شهریار بحرانی" در ملک سلیمان گرفته تا "بهرام بیضایی" در وقتی همه خوابیم با سلایق هنری متفاوت در کارهایش دیده میشود. ملکان در سینما به همین حد اکتفا نمی کند و به پیشه‌ی تهیه‌کنندگان و سازندگان سینما می‌پیوندد. بعد از یک تجربه‌ی سرمایه گذاری در فیلم "اینجا بدون من" از سال 91 تا کنون تهیه‌کنندگی 10 فیلم را بر عهده داشته است.

نکته قابل توجهی که در اینجا به آن اشاره خواهد شد، انتخاب‌های هوشمندانه‌ی ملکان در مسیر تهیه‌کنندگی‌اش است. عنوان «حامی فیلمسازان جوان و خلاق» شاید تنها گزینه‌ای باشد که می‌توان روی انتخاب‌های ملکان گذاشت. گینس، در سکوت، ابد و یک روز و برادرم خسرو همه فیلمهای اول کارگردان‌هایشان هستند و اگر حتی از سابقه خوب محسن طنابنده که خالق گینس است، در کسوت نویسندگی بگذریم، باقی سازندگان چندان در نگاه کلی قابل اعتماد و سرمایه گذاری نیستند. 

حمایت از کارگردان‌های جوانی که شاید در این روزهای رکود سینما هیچ تهیه‌کننده‌ای به خود جرات چنین کاری را ندهد، یا از خامی است و یا از جسارتی فکر شده که از روحیه‌ی جوانی با افق دید بالا سرچشمه می‌گیرد. طبیعتا خروجی و بازخوردی که از این آثار بدست آمده هر انسان منصفی را به پذیرش گزینه دوم سوق می‌دهد. ورود ملکان به عرصه تهیه‌کنندگی شاید موضوع قابل اهمیتی به نظر نرسد اما انتخاب‌هایش در این جایگاه در نوع خودش ستایش برانگیز است.

ملکان در مسیر تهیه‌کنندگی هم خوب می‌بیند و استعدادها را رصد می‌کند و هم خوب انتخاب می‌کند. در عین حال به دنبال تکرار و تولید کارگردان خاصی نیست. دنبال پرورش استعدادها و توانایی‌های ذاتی هر کارگردانی به طور مستقل است. مدعای این نظر را از تعاریف احسان بیگلری کارگردان برادرم خسرو می‌توان دریافت که در مصاحبه‌ای می‌گوید ملکان قصه و فیلمنامه اولیه‌اش را به علت شباهت به آثار سینمای فرهادی نپذیرفته و گفته باید با معیارها و دنیای شخصی خودت فیلم بسازی!

این هم از همان وسعت دید سرچشمه می‌گیرد شاید هر تهیه‌کننده‌ی دیگری باشد از تکرار فضای فیلمسازان موفق استقبال زیادی بکند و تازه پزش را هم بدهد. ملکان اما هوشمندتر از این حرفها به نظر می‌رسد. «برادرم خسرو» با نگارش جدید و شخصی بیگلری و همکارش ساخته می‌شود و در جشنواره فیلم یاری سوئد نیز تندیس بهترین فیلم بلند را دریافت می‌کند. حمایت و پشتیبانی تمام قد از یک کارگردان زن فیلم اولی هم از همین نوع تفکر بر می‌آید. آنجا که پای یک فیلمنامه خوب، بومی و ارزشی در میان باشد، دیگر زن و مرد بودن تفاوتی ندارد. منیر قیدی به خاطر فیلمنامه متفاوت‌اش که برگرفته از خاطرات زمان جنگ اما پرورش یافته با نگاه خودش است، انتخاب بعدی سعید ملکان می‌شود. همین اعتماد باعث می‌شود تا ویلایی‌ها هم یک اثر متفاوت و درخشان این سال‌های سینمای دفاع مقدس باشد.

یکی از ویژگی‌های بارز دیگر ملکان بر اساس گفته دست‌اندرکاران فیلم‌هایش، حضور همیشگی در تمام مراحل فیلم در کنار تیم تولید است که این نیز خلافِ منش اکثر تهیه‌کننده‌های سینمای ایران است. روحیه‌ای که عوامل تولید از حضور تهیه‌کننده در کنارشان می‌گیرند بسیار تاثیرگذار است و بدون شک اثرش را در خروجی نهایی کار هم انتقال می‌دهد. این انرژی را در همه آثار ملکان می‌توان دید. ابد و یک روز مثال خوبی برای یک کار پر انرژی است. سعید روستاییِ جوان انتخاب دیگری برای او می‌شود. یک کار حساب شده که خوب هم دیده می‌شود و جوایز جشنواره‌ها را درو می‌کند.

اینها دو سه مولفه‌ای بود که نشان می‌دهد ملکان در وهله‌ی اول با علاقه و کاملا برآمده از دل وارد سینما شده و در وهله‌ی دوم نیز با وسعت دید و نبوغی که دارد می‌داند چگونه قدم بردارد تا در محیط سینما اثرگذار واقع شود.

همکاری‌اش اما با بهرام توکلی از جنس دیگری است. انگار قدر کارهای متفاوت او را می‌شناسد. کارکردن با کارگردانی که در فیلم‌هایش خیال و واقعیت در هم تنیده می‌شود و تعلیق و تامل‌گراییِ متفاوتی را با مخاطب خود به اشتراک می‌گذارد، ملکان را به سمت خود می‌رباید. امسال ملکان و توکلی با فیلم «تنگه ابوقریب» به جشنواره فجر آمده‌اند. باید ترکیب نگاه متفاوت، تعلیق‌وار و رازآلود توکلی با تم دفاع مقدس و مکاشفات جبهه‌ها دیدنی باشد و شاید همین نکته موجب شده تا با وقفه‌ای بعد از دو کار "آسمان زرد کم عمق" و "بیگانه" دوباره ملکان را به سمت بهرام توکلی جذب کرده است.

سعید ملکان که اکنون سال‌های انتهای جوانیش را سپری می‌کند خوب فهمیده که مسیرِ درستِ حرکت کجاست و با این تشخیص و عمل مکملش، نه تنها خود را با تجربه‌های موفق و پرثمری روبه‌رو ساخته بلکه می‌تواند سرآغاز حرکتی الگوساز در جهت‌بخشی به یک سینمای مترقی ملی باشد. افق روشنی که می‌تواند سینمای دلمرده این روزها را زنده سازد.

گزارش از آصف سعادتی


کد خبرنگار : 20