تاریخ : 1396,شنبه 21 بهمن18:54
کد خبر : 258577 - سرویس خبری : خبرنامه

نگاهی به پرونده سی و شش دوره برگزاری جشنواره فجر؛

محمد خزاعی و شکوهی که دیگر تکرار نشد!

چنانکه فیلم های این دوره بی شباهت به روزنامه و بیانیه های سیاسی نیست. فراز و فرودهای مختلف جشنواره اما در مقطع پس از فتنه 88 با حواشی جدیدی همراه می شود. سال 89، اعتراض به برخی فیلم ها و به هم ریختن نظم سالن های اکران، باعث می شود تا فضای هنری جشنواره با تشنج همراه شود. سال 90 اما جشنواره فیلم فجر تولدی جدید می یابد.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ جشنواره فیلم فجر با همه خوبی و بدی هایش، حالا ویترین سینمای ایران است و نقش مهمی در مفهوم سازی هویت «ایران» در ذهن مخاطب خارجی دارد. در داخل کشور اما همیشه اینگونه نیست. مصداق روشن چنین مدعایی را می توان در آب رفتن مخاطبین سینما از میانه دهه 80 به این سو دانست. میل سینما به ابتذال و تبدیل سینمای ملی به ویترین نمایش دغدغه های ساکنین ونک به بالا، زمینه گسست مخاطب عام از سینما را رقم زد. اینها همه البته به معنای غلبه سیاهی مطلق بر فضای سینمای ایران طی دو دهه اخیر نیست. تک مضراب هایی چون اخراجی ها و دیگران، به خوبی توانسته اند نبض مردم را در دست بگیرند و با کشاندن مخاطب عام به سینما، مانع ورشکستگی این صنعت پیچیده در سطح کشور شوند. نقش مدیریت سینمایی در فراز و فرودهای سینمای ایران اما طبعاً موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت.

بدین معنا، به جرات می توان از عدم وجود تفکری هوشمند در پشت صحنه سینمای ایران سخن گفت. ما نه تنها چشم انداز خاصی در این زمینه نداریم، که ظاهراً در تعریف چشم انداز و حمایت از جریان سینمای پایبند به منافع، هویت و فرهنگ ملی نیز با خودمان تعارف داریم. اینها اما تمام دغدغه های سینمایی ما در ایران نیست. عوارض ناشی از نبود مدیریت صحیح در این حوزه، مکرر در نحوه برگزاری جشنواره فیلم فجر نیز خود را نشان داده است. تغییر در نحوه برگزاری جشنواره به تبع سلایق مختلف مسئولین وقت، جولان بی نظمی در اکران های برخی ادوار، حذف فیلمسازان جوان، برخورد با فیلمسازان متعهد، اشکالات فنی سالن های اکران و ... همه و همه، واقعیاتی بوده است که جشنواره فیلم فجر در 36 سال برگزاری خود مکرر به خود دیده است.

میانه دهه 80، جشنواره فیلم فجر تبدیل به تریبونی برای رجزخوانی علیه آرمان های ملی و دینی می شود. چنانکه فیلم های این دوره بی شباهت به روزنامه و بیانیه های سیاسی نیست. فراز و فرودهای مختلف جشنواره اما در مقطع پس از فتنه 88 با حواشی جدیدی همراه می شود. سال 89، اعتراض به برخی  فیلم ها و به هم ریختن نظم سالن های اکران، باعث می شود تا فضای هنری جشنواره با تشنج همراه شود. سال 90 اما جشنواره فیلم فجر تولدی جدید می یابد. محمد خزاعی، تهیه کننده نام آشنای سینمای کشور که پیش از آن اجرای جشنواره های دیگری را بر عهده داشته، سطح برگزاری جشنواره را به روشنی ارتقاء می دهد. مخاطبان در این دوره، با خیال راحت فیلم مورد علاقه خود را انتخاب می کنند و به تماشای آن در سینما می نشینند و خبری از بی نظمی در اکران نیست.

 از این منظر، جشنواره سی ام را شاید بتوان کم حاشیه و پرشکوه ترین دوره جشنواره فیلم فجر تلقی کرد. در این دوره، هیئت اجرایی، 15 روز پیش از آغاز جشنواره، اقدام به انتشار برنامه جامع سی‌امین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر کرده، همزمان پیش‌فروش بیلیت‌ها به مخاطبین را آغاز کرد. وجود چنین نظم و انظباطی در ارائه بلیت و زمان بندی اکران،  به روشنی باعث افزایش استقبال مخاطبین از رفتن به سینما شد. بیشتر به چشم آمدن نظم موجود در جشنواره سی ام، به این دلیل بود که در سالهای پیش از آن، کار به‌ جایی رسیده بود که دیگر جدول نمایش فیلم‌ها مفهومی نداشت و حتی برنامه‌هایی که روزانه هم اعلام می‌شد به دلیل نرسیدن فیلم‌ها تغییر می‌کرد! بر این اساس، تماشاگران در حالی بلیت‌های پیش‌فروش‌شده را خریداری می‌کردند که نمی‌دانستند قرار است چه فیلم‌هایی را در چه سئانس‌هایی ببینند.

 پس از برگزاری جشنواره سی ام البته مجدداً پای بی نظمی به اکران های جشنواره باز شد. محمد خزاعی اما در آن دوره نشان داد علاوه بر جسارتش در ورود به عرصه های بکر و جنجالی سینما در مقام تهیه کننده، در مقام اجرا نیز مدیری توانمند و خلاق است. مسئولین برگزاری سی امین جشنواره فیلم فجر، به هر آنچه گفته بودند، عمل کردند و این علاوه بر آنکه چیز بدیعی بود!، خود موجب خرسندی مخاطبین، فیلمسازان، خبرنگاران و اهالی هنر شد. شکوه و نظم جشنواره سی ام باعث شد تا بسیاری از سینماگرانی که پیش از جشنواره تهدید به تحریم آن کرده بودند نیز مکرر در کاج جشنواره دیده شوند.

 با این همه، فرمان اجرای جشنواره سی و یکم از دست خزاعی گرفته شد و به دیگران تعلق گرفت تا شاهد یکی از بی نظم ترین دوره های اجرای جشنواره باشیم. پس از آن، جشنواره سی و دوم، بیش از آنکه درگیر متن باشد، دامنگیر حاشیه ها شد و اعتراضات مختلف به چند فیلم خاص باعث شد نظم یا نظمی، قوت یا ضعف در اجرا و در یک کلام، همه چیز تحت تاثیر حواشی نادیده گرفته شود. جشنواره حالا در ایستگاه سی و ششم ایستاده است و ما ظاهراً باز هم در بی نظمی ها دست و پا می زنیم. همه اینها در حالی است که انتقادات نسبت به افزایش هزینه برگزاری جشنواره طی سالهای اخیر، یکی از مهم ترین بحث های پیرامون نحوه مدیریت جشنواره فیلم فجر بوده است. بر همین اساس، اسفند ماه 95 زمانی که حجت الله ایوبی سخن از درخواست بودجه 58 میلیاردی برای برگزاری جشنواره کرده بود، خزاعی به عنوان موفق ترین دبیر ادوار جشنواره به سخنان وی واکنش نشان داد.

خزاعی می گفت:«ما خودمان برای برگزاری جشنواره فجر سی‌ام که بخش ملی و بین‌المللی‌اش با هم برگزار می‌شد، حدود ۵ میلیارد تومان هزینه کردیم و همان سال حدود پنج روز پس از برگزاری جشنواره سازمان بازرسی کل کشور ورود کرد و تمام اسناد و مدارک مالی بررسی شد و در نهایت یکی از نماینده‌های سازمان زنگ زد و به ما گفت که بهترین و شفاف‌ترین جشنواره فجر را برگزار کرده‌ایم و از این بابت از ما تشکر کرد. در واقع وزارت ارشاد باید در هر دوره پاسخگوی هزینه‌کردهای جشنواره باشد. گفته‌اند ۵۸ میلیارد برای برگزاری جشنواره می‌خواهیم اما این رقم باید در بخش تولید فیلم یا زیربناهای سخت‌افزاری و نرم‌افزاری سینما هزینه شود. مگر جشنواره چقدر هزینه دارد؟» مسئولین جشنواره سی و پنجم البته بعدها از هزینه 20 میلیاردی برگزاری آن خبر دادند. افزایش بودجه برگزاری جشنواره اما در حالی بود که اکثریت سینماگران انتقادات شدیدی را نسبت به روند برگزاری، اعلام اسامی نامزدها و... داشتند. 

* گزارش از حسن رضایی


کد خبرنگار : 17