تاریخ : 1396,دوشنبه 07 اسفند17:01
کد خبر : 260014 - سرویس خبری : یادداشت

محمد ایمانی

راز عذرخواهی در حکمت متعالیه ولایت فقیه

فراز و نشیب تحولات، مانند دزدگیر عمل می‌کند. «منافق‌گیر» است، همچنان‌که «مومن‌یاب» است. دگرگونی حالات و شرایط، سنت الهی است تا عیار انسان‌ها و صدق و کذب دعاوی آنها معلوم شود. مومن سرشار از امید و حسن ظن به وعده‌های نصرت و هدایت الهی است. به همین دلیل، دریافت مومن و منافق از یک رویداد، متفاوت از هم است.

خبرنامه دانشجویان ایران: محمد ایمانی// انقلاب اسلامی آخرالزمانی، فرود و فراز دارد تا به سنت خداوندی، مدعیان همراهی را غربال کند، هر که می‌خواهد باشد. در این غربالگری، گاه قائم‌مقام رهبری و رئیس‌جمهور سقوط می‌کنند اما گمنامان پارسا، یکشبه ره صدساله ریاضت‌کشیدگان عارف را طی می‌کنند و می‌شوند حجت الهی. چندین بنی صدر هم که سقوط کنند، با جمله به خون امضا شده شهید چیت سازیان برابری نمی‌کند: «اگر می‌خواهید از سیم خاردار دشمن عبور کنید، باید از سیم خاردار نفس عبور کنید».

یا آن چند جمله که شهید مزرجی شب عملیات والفجر ۸ به شهید شوشتری گفت؛ «امشب اگر عراقی‌ها ما را نزنند، توی آب کوسه‌ها می‌زنند. اگر هیچ کدام نزنند، لای سیم خاردار و تله‌های انفجاری گیر می‌کنیم. با محاسبات مادی، امشب ما نمی‌توانیم از آب رد بشویم. من امشب فقط وارد آب می‌شوم تا به امام در جماران خبر بدهند که آقا! بچه‌ها به عشق تو زدند به خط.

دیگر برای من مهم نیست آن طرف خط برسیم یا نرسیم. آنی که وظیفه ماست وارد آب شدن است، از این آب بیرون آمدن دیگر در اختیار و وظیفه ما نیست؛ آن‌اش با خداست. خدای آن طرف اروند، خدای این طرف اروند است. اگر کسی این طرف قلبش آرام است، آن طرف می‌ترسد، توحیدش مشکل دارد».

همین ماه‌ها و سال‌ها که خط نفوذ و انحراف و تحریف، مسئله تولید می‌کنند تا اولویت‌های مهم فراموش شود، برخی سیاست‌بازان از دو منتها الیه، مشغول چاق‌کردن کار دشمن بوده‌اند. چرا کار انقلاب اسلام آن چنانکه باید پیش برود، پیش نرفته است؟

چرا از امیرمومنان(ع) تا امام و رهبری از مردم فرودست تشنه عدالت عذرخواهی کردند؟ ولایت فقیه مانند اصل امامت، متاسفانه هنوز مجال بروز و تحقق پیدا نکرده است. به شهادت تاریخ، لغزش خواص و دودسته کردن مردم همواره موجب شد دشمنان مجال پیدا کنند و نظام «امت-امامت» آن‌گونه که باید برقرار نشود. سه جنگ از دو جنگ امیرمومنان(ع) به نبرد فرسایشی با یاران پیمان‌شکن گذشت.

نامه ۶ فروردین ۶۸ حضرت امام به آقای منتظری، سندی تاریخی است؛ «با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم... شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند... در مسئله مهدی هاشمی قاتل، او را از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود قاتل است، مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید.

نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد... والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم... و الله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. و الله قسم، من رای به ریاست‌جمهوری بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم... تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام».

امام همچنین ۲۶ مرداد ۱۳۵۸ عذرخواهانه گفتند: «اشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهای فاسد... من از پیشگاه خدای متعال و از پیشگاه ملت عزیز، عذر می‌خواهم، خطای خودمان را عذر می‌خواهم... من هم انقلابی نیستم. اگر ما انقلابی بودیم، اجازه نمی‌دادیم اینها اظهار وجود کنند...

من توبه می‌کنم از این‌اشتباهی که کردم و اعلام می‌کنم به این قشرهای فاسد که اگر سرجای خودشان ننشینند، ما به طور انقلابی با آنها عمل می‌کنیم... ما نمی‌خواهیم وجاهت در ایران، در خارج کشور پیدا بکنیم.... مسامحه حدودی دارد، جلب وجاهت حدودی دارد. مصالح مسلمین را نمی‌گذارند به این امور از بین برود. دادستان انقلاب موظف است مجلاتی که بر ضد مسیر ملت است و توطئه‌گر است تمام را توقیف کند. موظف است کسانی که توطئه می‌کنند و اسم «حزب» روی خودشان می‌گذارند، رؤسای آنها را بخواهد و آنها را محاکمه کند». (جلد ۹ صحیفه امام، صفحات ۲۸۱ تا ۲۸۳)

حضرت امام یک سال بعد (۲۹ تیر ۱۳۵۹) در حالی که فتنه بنی‌صدر و سازمان منافقین در حال تصاعد بود، فرمودند «من هر روزی که از این انقلاب می‌گذرد توجه به این معنا بیشتر پیدا می‌کنم که ملت ما انقلابی عمل کردند و ما نکردیم. ما یا مقصریم یا قاصر. و در هر دو جهت آن، در پیشگاه ملت جواب باید بدهیم... همان مسامحه موجب شد که این گرفتاریها را تا حالا پیدا کردیم و از این به بعد هم داریم، مگر اینکه انقلابی جبران کنیم.

الآن که مدت‌هاست یا عزای عمومی اعلام می‌کنیم یا تشییع جنازه می‌رویم یا راهپیمایی می‌کنیم برای کشتارهایی که شده... ضایعه پشت سر ضایعه. همین چند روز چقدر جمعیت پاسداران شهید شدند...از اول هم که ما - به حسب الزامی که من تصور می‌کردم، - دولت موقت را قرار دادیم خطا کردیم... اگر ما دولتمان باز مثل سابق باشد، و آنطور وضع و آنطور دید را داشته باشد، ما باید عزای این نهضت را بگیریم.

اگر ما آن خطا را نکرده بودیم که هی آمدند به من گفتند، هی گفتند این مصلحت‌اندیشان که «اینهایی که، سازمانی‌هایی که آدم نکشته‌اند و چه نکرده‌اند، عفو بشوند» این عفو بر خطا واقع شد، و اینها ریختند مشغول توطئه شدند.... این‌اشخاصی که انقلابی نیستند باید در رأس وزارتخانه‌ها نباشند. و آقای بنی صدر باید امثال اینها را معرفی به مجلس نکند و اگر کرد، مجلس رد بکند و هیچ اعتنا نکند... اگر بنا باشد اینطوری باشد، باید ما عزای اصل جمهوری را بگیریم». (صحیفه امام، جلد ۱۳، صفحات ۴۶ تا ۵۲)