تاریخ : 1397,دوشنبه 03 ارديبهشت00:33
کد خبر : 263886 - سرویس خبری : یادداشت

محمد علی‌بیگی

تلگرام در نسبت با زندگی، آزادی و حاکمیت

همانطور که آقای رئیس‌جمهور گفته‌اند، تلگرام با زندگی (لااقل) بخشی از مردم مرتبط است و دولت نباید زندگی عادی مردم را برهم زند. پس چنین برمی‌آید که رئیس‌جمهور محترم تلگرام را مربوط به وضع عادی و ساحت عادات در نظر آورده‌اند که البته غلط هم نیست. ما با مظاهر جدید دنیای جدید خو ‌ می‌‌گیریم و آنها را به وضع عادی زندگی راه می‌دهیم و با آنها احتیاجات و نیازهای‌مان را برمی‌آوریم و از جهتی برای‌مان احتیاجات جدیدی نیز به وجود می‌آورند. تلگرام نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست.


خبرنامه دانشجویان ایران: محمد علی‌بیگی// آنطور که از خبرها برمی‌آید، دوران عادی حضور ایرانیان در تلگرام روبه پایان است اما     مباحثی در این مدت طرح شده که می‌تواند برای حوزه‌های علوم انسانی موضوع تحقیق جدی باشد. اما علاوه‌بر این، توجه به مورد تلگرام می‌تواند نمودار ضعف و فتور «خودآگاهی تاریخی» ما نیز باشد. ولی آنچه خصوصا باعث نوشتار حاضر است، عباراتی است از آقای رئیس‌جمهور که روز گذشته در «نشست هم‌اندیشی مدیران ارشد دولت تدبیر و امید» ایراد شد. ایشان گفته‌اند: «باید فضا را برای انتقاد و اظهارنظر مردم فراهم کنیم و این جزء وظایف ما و حقوق شهروندی است. اینکه شبکه‌ای انحصار را در اختیار نداشته باشد، صحیح است اما در عین حال باید اجازه دهیم تا مردم زندگی‌شان را بکنند.» از نظر نگارنده، رئیس‌جمهور ناخواسته، عبارتی مهم گفته و نکته‌ای جدی را یادآور شده‌ است.

عادت به تلگرام؛ زندگی مردم
در روزهای اخیر، یکی از واکنش‌ها در مقابل فیلترینگ تلگرام آن بود که تلگرام «آگاهی‌بخش» است و حکومت از آنجا که مخالف گسترش آگاهی‌های عمومی است، دست به فیلترینگ تلگرام زده است. البته آگاهی و تفکر غیر از عادات رایج در زندگی است. وضع عادی با تفکر جدی و عمیق نسبتی ندارد. در وضع عادی کارها «به حسب عادت» انجام می‌شود ولی تفکر وقتی آغاز می‌شود که عادات کارایی سابق را نداشته باشند و انس با عادات مختل شود. چنانکه مشهور است، وقتی با چکش بر سر میخی می‌کوبید، طبق عادت منتظر فرورفتن میخ هستید و اگر چنین نشود آنگاه پرسش پیش می‌آید که «چرا؟» و پیش از آن نه پرسشی بود و نه مساله‌ای و به این ترتیب تفکر (حتی در نازل‌ترین صورت‌های آن) هم نبود.

البته در ساحت عادات هم سخن گفتن و عالم‌نمایی است اما از آن با عنوان «وراجی» و «تقلید» و «اشتغال به الفاظ» یاد می‌شود. به تعبیر فلسفی، انسان در ساحت عادات با موجودات مأنوس شده و آشناست و با مختل شدن عادات، از این انس و آشنایی فاصله می‌گیرد و در باب اموری که ظاهرا عادی می‌نمودند، به سراغ تفکر و «پرسش» می‌رود. پیش از «اختلال در عادات» پرسشی نیست و پاسخ‌ها همان پاسخ‌های عادی‌اند.

باید توجه کرد که در وضع عادی، اطلاعات به نفع عادات مصادره می‌شوند و تورم اطلاعات، به آگاهی منجر نخواهد شد. «آرای همگانی» با «عادات» مناسبت دارد و بریدن از عادات برای عموم، نه آسان است نه‌چندان مطلوب. اما بالاخره تلگرام مربوط به کدام یک از این دو ساحت است؟ ساحت عادات یا ساحت تفکر و آگاهی؟

همانطور که آقای رئیس‌جمهور گفته‌اند، تلگرام با زندگی (لااقل) بخشی از مردم مرتبط است و دولت نباید زندگی عادی مردم را برهم زند. پس چنین برمی‌آید که رئیس‌جمهور محترم تلگرام را مربوط به وضع عادی و ساحت عادات در نظر آورده‌اند که البته غلط هم نیست. ما با مظاهر جدید دنیای جدید خو ‌ می‌‌گیریم و آنها را به وضع عادی زندگی راه می‌دهیم و با آنها احتیاجات و نیازهای‌مان را برمی‌آوریم و از جهتی برای‌مان احتیاجات جدیدی نیز به وجود می‌آورند. تلگرام نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست.

جمع قابل‌توجهی از مردم تلگرام را انتخاب کرده‌اند و در فضای آن مشغول به مراودات عادی خود هستند. اگر این تعداد از مردم، قابل‌توجه نبودند، فیلترینگ تلگرام به یک مساله کلان تبدیل نمی‌شد. اما نکته مهم آن است که نباید پنداشت انتخاب تلگرام امری آگاهانه و مبتنی‌بر تفکر بوده است. انتخاب تلگرام مثل سایر انتخاب‌های روزمره و روزانه، با وضع عادی ما و نیز امکانات، سرویس‌دهی و رابط کاربری آن مرتبط بوده است. چنانکه کفش و کلاه و سایر لوازم و وسایل یا نرم‌افزارها همین‌طور انتخاب می‌شوند. اعتبار انتخاب‌های عادی و روزمره هم به کارایی آنهاست. هنگام رواج و همه‌گیری تلگرام در میان کاربران ایرانی، بحث «امنیت» و بدافزار و... در فضای مجازی و حقیقی، به‌طور وسیع مطرح نمی‌شد؛ گرچه بعضا از وابستگی آن به سرویس‌های بیگانه یا از دسترسی و نفوذ حکومت به آن مانند دسترسی به emailها ابراز نگرانی می‌کردند اما اینها مانع رواج تلگرام نشد. پس می‌توان پرسید که مساله «اعتماد به سرویس‌دهنده» در فیلترینگ تلگرام چقدر موضوعیت دارد.

تلگرام و «هرجا سخن از اعتماد است»
همان‌طور که ذکر شد، بعضی (مانند دکتر محمد فاضلی) با برگزاری نظرسنجی‌های محدود در کانال‌های تلگرامی مدعی شده‌اند تلگرام نماد اعتماد به بیگانه و عدم‌اعتماد به پیام‌رسان‌های داخلی، نشانه عدم‌اعتماد به حکومت است. پیام‌هایی با محتوای طنز و مطایبه نیز راجع به «سانسور محتوا» در پیام‌رسان‌های داخلی رایج شده است. اما مساله پیام‌رسان داخلی، چقدر ناظر به اعتماد مردم به «حکومت» و چقدر ناظر به خدمات، رابط کاربری و... این پیام‌رسان‌هاست؟

چنانکه در بررسی «وضع عادی» عرض شد، انتخاب کالا و خدمات چندان با پروای مسائل سیاسی و اجتماعی سر و کار ندارد. در هنگام نصب نرم‌افزار آموزش زبان، چقدر از دسترسی نرم‌افزار به فایل‌های موجود در گوشی، پروا می‌کنیم؟ همان‌طور که خرید کالای ایرانی با توجیهات سیاسی و اقتصادی و بدون تمرکز بر کیفیت کالا و ظاهر آن، با همین مشکل مواجه است. مسائل مبتنی‌بر عادات، غیر از مسائل علمی و فلسفی است. به همین قیاس برای ترک سیگار دلایل پزشکی و فلسفی و... چندان موثر نمی‌افتد.

کسی که «نه گفتن به پیام‌رسان داخلی» را به « اعتماد به حکومت» ربط می‌دهد توجه ندارد که بستر «اینترنت» و «تلفن همراه» و «تلفن ثابت» و «پست» و نیز سیستم‌های مالی و بانکی و خدمات عمومی و... همچنان بر سرکار و برقرارند و اعتماد به این سیستم‌ها (علی‌رغم انتقادات و اشکالات) هنوز چیزی دال بر بی‌اعتمادی «به حکومت» را نشان نمی‌دهد. البته انتقادات همیشه بوده و هست و اختلال کم‌وبیش در کار سیستم‌ها هم پیش آمده و فساد و اختلاس هم در اعتماد مردم بی‌اثر نیست ولی باز باید دقت کرد که در وضع «عادی» که عادات در آن موثرند، انتخاب اغلب بر انس و عادت تکیه دارد. به این ترتیب بهتر است توهم را جای علم نگذاریم و رقم مغلطه بر دفتر دانش نکشیم و علم را دستاویز اغراض نکنیم.

تلگرام و مساله آزادی  
بر مبنای تقسیم ساحات حیاتی به «وضع عادی» و «وضع متفکرانه» (1)، آزادی دو نحو است: الف) آزادی در اشتغال به عادات و مشتهیات، به‌نحوی که عادات عمومی مختل نشوند و مردمان هر روز مجبور به تطبیق با شرایطی جدید نباشند و ب) آزادی از عادات برای انتخاب جدی و اصیل. این قسم دوم از آزادی است که لازمه تفکر است و نه قسم اول. آزادی از عادات است که انتخابی آگاهانه و در عین حال «غیرعادی» و خلاف‌آمد عادت را در پی خواهد داشت. تلگرام با کدام آزادی نسبت دارد؟ البته با توجه به آنچه ذکر شد، لازم به توضیح نیست که تلگرام در وضع عادی، مقوم عادات و ملازم عادات است و نه مددی در راه گذشت از عادات و نیل به تفکر و «وضع متفکرانه».

به این ترتیب کسانی که دم از آزادی می‌زنند و تلگرام را مددی در راه آزادی‌های عمومی می‌پندارند، توجه ندارند که در وضع عادی، تلگرام و اطلاعات تلگرامی، حتی اگر به تورم و انباشت اطلاعات کمکی برسانند، باز در جهت تحکیم عادات عمل خواهند کرد. البته یک پیام‌رسان می‌تواند در مسیر آگاهی‌بخشی هم موثر باشد به شرطی که مردمان از وضع عادی و روزمره به سوی وضع انقلابی یا وضع متفکرانه (که با برهم‌زدن عادات همراه است) حرکت کنند. در چنان وضع حقیقی، همه‌چیز نسبت به وضع عادی متفاوت خواهد بود. البته وضع متفکرانه به این معنی نیست که حیات طبیعی را انکار کنیم یا تخفیف دهیم؛ بلکه با تفکر است که وضع روزمره نیز سامان می‌گیرد. بدون تفکر و مبتنی‌بر عادات، عاجلا با اختلال در عادات و وضع روزمره مواجه خواهیم شد، چراکه وضع عادی پایدار نیست و مورد استفاده اهل تفکر (در اینجا تفکر ابزاری به‌قول ماکس وبر) قرار تواند گرفت و این امر رایجی است. مثال بوقلمون از برتراند راسل را به یاد بیاورید. بوقلمون عادت به دانه‌پاشیدن زن دهقان داشت. روزی زن دهقان رسید و به‌جای پاشیدن چینه، سر بوقلمون را برید. عادت چنین اقتضائاتی دارد.

تلگرام و اعمال حاکمیت
مشخص است که دولت باید ملاحظه عادات عمومی را داشته باشد و از ابتدا با توجه به مناسبات با تلگرام، بستر امن و کارآمد داخلی برای عموم ایجاد کند تا تلگرام محل رجوع و استفاده عمومی نشود. غفلت از این مطلب و استفاده ابزاری از این پیام‌رسان برای پز دادن و ادای «ما طرفدار آزادی هستیم» درآوردن، قطعا امری پسندیده نیست و هیچ کشوری این‌طور امور را رها نمی‌کند. امور با درایت و در نسبت با هزینه-فایده تدبیر می‌شوند. دولت البته نمی‌تواند امور اساسی کشور را با وضع روزمره و عادی اداره کند. اداره امور مستلزم فکر و تفکر است. آنطور که پیداست گرچه رئیس محترم جمهور تلگرام را در زمره عادات عمومی در نظر گرفته، اما اداره امور را هم با حواله دادن‌شان به عادات، تعطیل کرده‌اند. اگر عادت رایج معیار اساسی برای اداره امور باشد، وضع سیاست‌های جدید یا اجرای سیاست‌های معطل، همه خلاف عادات است و باید تعطیل شود! پس اصلا به دولت چه نیازی است؟ و برای چه ایشان رئیس‌جمهورند؟ رئیس‌جمهور آمار دویست‌هزارتایی اشتغال مجازی را دومیلیون بلکه بیشتر عنوان کردند. از این جهت ممکن است دچار سهو لسان یا حواس‌پرتی شده باشند؛ اما قائل نشدن شأنی برای دولت و سیاست و تفکر، چیزی غیر از سهو لسان و حواس‌پرتی است.

لازم است حکومت از وضع عادی فراتر رود و اگر در جایی صلاح دید، عادات را برهم زند، گرچه حتی‌الامکان باید عادات را هم محترم بشمارد ولی اگر در موردی صلاح کشور در تغییر عادات عمومی بود، دولت نباید با بهانه آوردن از آن طفره برود. کار دولت این‌طور است و مملکت با عادات سامان پیدا نمی‌کند.

پانوشت‌:
1- بدون اینکه قائل به حصر ساحات، در این دو وضع باشیم.


کد خبرنگار : 23