تاریخ : 1397,یکشنبه 23 ارديبهشت03:58
کد خبر : 265572 - سرویس خبری : باشگاه نویسندگان

احسان کیانی؛

سناریوی خروج

سناریوی تدوین‌شده از سوی آمریکا، اسرائیل و عربستان نه یک نبرد بیرونی در شرایطی که می‌تواند همبستگی و وحدت ملی را نیز تقویت کند؛ بلکه فروپاشی از درون است. این مثلث شوم قصد دارد با افزایش تحریم‌ها و تشدید فشارهای معیشتی، ضربه به پایگاه اجتماعی نظام در اقشار متوسط و مستضعف و حمایت اطلاعاتی و تسلیحاتی از گروهک‌های تروریستی، دولت‌ملت ایران را نابود سازد.

خبرنامه دانشجویان ایران: احسان کیانی*// سال‌ها پیش ملک‌عبدالله از طریق خلیل‌زاد (سفیر آمریکا در عراق) به جرج‌بوش پیغام داده بود برای حذف گروه‌هایی مانند حزب‌الله «باید سر مار را زد». اینک نیز پس از خروج آمریکا از برجام، وزیر آموزش اسرائیل می‌گوید: «ما سر اختاپوس را هدف قرار خواهیم داد و انرژی خود را برای بازوهای آن هدر نمی‌دهیم.»

تلاش برای مهار قدرت منطقه‌ای ایران سابقه‌ای دیرینه دارد
دولت بوش با ایده «خاورمیانه بزرگ» درصدد برآمد با ریشه‌کن کردن اسلام‌گرایان و صدور لیبرال‌دموکراسی، متضمن امنیت اسرائیل و عادی‌سازی روابط کشورهای اسلامی با آن شود؛ طرحی که کاندولیزا رایس، جنگ 33 روزه حزب‌الله و رژیم صهیونیستی را «درد زایمان» آن قلمداد کرد، اما شکست اسرائیل در این جنگ و پیروزی حماس در انتخابات در کنار رشد گروه‌های تکفیری در عراق ناشی از خلأ قدرت در این کشور، به عقیم شدن آن انجامید. در نتیجه دولت اوباما طرح «خاورمیانه جدید» با رویکرد بالکانیزاسیون غرب آسیا را در پیش گرفت. چنانکه جو بایدن، معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا با تبیین تقسیم عراق به سه بخش شیعه، سنی و کرد از آن پرده‌برداری کرده بود، ولی تاکنون با مقاومت ایران و در مواردی مانند استقلال اقلیم با همراهی ترکیه، ناکام مانده است. طرح استعفای اجباری حریری با هدف افزایش تنش‌ها در این کشور و حذف حزب‌الله به دست رقیبان داخلی‌اش نیز با هوشمندی سیدحسن نصرالله و تاکیدش بر اجرای قانون اساسی، بازگشت حریری و حفظ تمامیت ارضی به محاق رفت؛ تدبیری که در کنار جان‌فشانی‌های حزب‌الله برای امنیت لبنان که به کاهش تحرکات تروریستی و آزادسازی مناطق مرزی عرسال از دست جبهه‌النصره انجامید، موجب پیروزی چشمگیر ائتلاف مقاومت در رقابت‌های پارلمانی لبنان شد.

در واقع ایستادگی بازوان مقاومت در سوریه و لبنان، بلوک استکبار را متوجه رأس این جبهه کرده است، ولی آیا منظور آنان از این تقابل، تجاوز نظامی است؟

بن‌سلمان که با اعطای برخی آزادی‌ها به زنان و بازداشت شاهزادگان ثروتمند، درصدد تقویت پایگاه اجتماعی و توان اقتصادی‌اش برآمده، برای تکمیل پازل صعودش نیازمند یک پیروزی مهم سیاسی است. او به خوبی می‌داند حمله نظامی مستقیم به ایران اهداف او را محقق نمی‌کند. به‌ویژه که عربستان هنوز نتوانسته از مخمصه یمن نیز به سلامت خارج شود. هدف خریدهای تسلیحاتی و تهدیدهای اخیر، تحریک غرب به فشار بر ایران در زمینه توان موشکی و مسائل منطقه‌ای و همچنین ایجاد جنگ روانی داخلی و رعب‌انگیز برای ایجاد شکاف میان دولت و ملت ایران است.

عربستان شاید حاضر باشد هزینه جنگ‌افروزی دیگرانی مانند صدام یا ترامپ را بپردازد، ولی تقابل مستقیم آن با ایران یک انتحار دور از ذهن است. چنانکه روزنامه شرق‌الاوسط نیز طرح اصلی را نه نبرد نظامی بلکه محاصره دیپلماتیک و تقویت معارضان داخلی ایران دانسته است. با این مفروضات، سناریوی تدوین‌شده از سوی آمریکا، اسرائیل و عربستان نه یک نبرد بیرونی در شرایطی که می‌تواند همبستگی و وحدت ملی را نیز تقویت کند؛ بلکه فروپاشی از درون است. این مثلث شوم قصد دارد با افزایش تحریم‌ها و تشدید فشارهای معیشتی، ضربه به پایگاه اجتماعی نظام در اقشار متوسط و مستضعف و حمایت اطلاعاتی و تسلیحاتی از گروهک‌های تروریستی، دولت‌ملت ایران را نابود سازد. پرده‌برداری از روابط سیاسی و مالی سعودی‌ها با گروهک منافقین در سال‌های اخیر نمونه‌ای از این سرمایه‌گذاری است. به نظر می‌رسد درونی‌سازی اعتراض‌های اقتصادی و اجتماعی و تقویت نهادهای صنفی برای پرهیز از برآمدن اعتراض‌ها به لایه‌های امنیتی، اصلاح پوشش رسانه‌ای حاکمیتی و صدور صدای واحد دیپلماتیک می‌تواند از جمله راهبردهای ایران در مقابله با این پروژه باشد.

* دانشجوی دکتری مطالعات منطقه


کد خبرنگار : 38