تاریخ : 1397,یکشنبه 30 ارديبهشت20:43
کد خبر : 266390 - سرویس خبری : یادداشت

محمدرضا محمدی

تعاون علمی

دانشگاه قلب تپنده تولید علم هر کشوری است. اگر دانشگاه، استاد و دانشجو را به سمت تولید علم سوق ندهد و آنها را همیشه به‌عنوان مطالعه‌کننده تولیدات دیگران بار بیاورد، قدرت تفکر و جویندگی علمی را از آنها خواهد گرفت. این خودش بزرگ‌ترین خیانت است که داریم در دانشگاه‌هایمان به خودمان روا می‌داریم.

خبرنامه دانشجویان ایران: محمدرضا محمدی*// یکی از مسائل مهمی که جمهوری اسلامی در پایان دهه چهارم خود با آن مواجه است، مساله فقدان خط‌شکنی علمی در دانشگاه‌های کشور است. این امر موجب شده است، اعتمادبه‌نفس استادان و متفکران در مراکز علمی کشور که همان دانشگاه‌هاست، از بین برود و همواره برای به‌روز شدن، چشم به دستاورد‌های کشور‌های دیگر باشند.

دانشگاه قلب تپنده تولید علم هر کشوری است. اگر دانشگاه، استاد و دانشجو را به سمت تولید علم سوق ندهد و آنها را همیشه به‌عنوان مطالعه‌کننده تولیدات دیگران بار بیاورد، قدرت تفکر و جویندگی علمی را از آنها خواهد گرفت. این خودش بزرگ‌ترین خیانت است که داریم در دانشگاه‌هایمان به خودمان روا می‌داریم.

اما قسمت اعظمی از این ناکارآمدی‌ها مربوط به سنتی بودن ساختارهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه‌های کشور است. به این صورت که ساختار دانشگاهی ما توان این را ندارد که با سرعت رشد علم در دنیا همراهی کند و به‌روزرسانی شود. همین امر دلایل بسیاری دارد که مشکلات بودجه‌ای در دانشگاه‌ها و پژوهشکده‌ها از جمله مهم‌ترین این دلایل هستند.

حال نکته اینجاست که همه این مسائل با اندکی تغییر قوانین و مصوبات بالادستی قابل حل هستند. اما مساله‌ای که تغییر در آن سخت ممکن می‌شود، انجماد فکری متفکران و پایبندی آنان به چارچوب‌هایی است که تولید علم، مستلزم شکسته شدن آنهاست. این روزها سرفصل‌هایی در دانشگاه‌های کشور برای دانشجویان تدریس می‌شوند که دیگر تولید‌کنندگان این علوم آنها را منسوخ می‌دانند. این در حالی است که دانشجویان امروزی خودشان می‌فهمند که گاهی منابع‌شان به‌روز نیست. اما کم نیستند استادان متحجری که نه‌تنها خودشان به پژوهش و تولید علم فکر نمی‌کنند، بلکه به دانشجویان‌شان هم اجازه فکر کردن به چارچوب‌های نوین علمی را نمی‌دهند.

همه اینها اما مانع مغز‌های ایرانی برای پیشروی نشده و دستاورد‌های علمی جوانان ایرانی هرروز در حال افزایش است؛ افزایشی که احساس خطر را به دشمنان جوانان ایرانی هدیه داده و تحریم را برای بسیاری از دانشگاه‌های تراز اول کشورمان به ارمغان آورده است.

اگر بدون تعارف به دستاورد‌های صنعتی‌مان توجه کنیم، درمی‌یابیم که تنها درصد ناچیزی از دستاورد‌ها و اختراعات برگزیده جوانان در دانشگاه‌ها به مرحله تولید انبوه می‌رسند. بسیاری هم معتقدند که ارتباط میان صنعت و دانشگاه در ایران به کلی قطع است. کافی است پای درددل نخبگان دانشگاهی بنشینیم تا مشکلات این مسیر برایمان روشن‌تر شود.

اما مهم‌ترین مانع راه چیست؟
یک تیم فوتبال را در نظر بگیرید؛ بازیکنانی که در آن حضور دارند، منتخبان بهترین تیم‌های ملی دنیا هستند. اما به دلیل مشکلات شخصی که با یکدیگر دارند، با همدیگر پاسکاری ندارند و تاکتیک‌های لازم برای دستیابی به دروازه حریف که توسط مربی طراحی شده را اجرا نمی‌کنند. هر بازیکن به دنبال این است که با مهارت‌های فردی بازیکنان حریف را پشت سر بگذارد و به دروازه رقیب برسد. اما چقدر احتمال موفقیت وجود دارد؟ آیا این تیم می‌تواند یک تیم را که بازیکنانی ضعیف‌تر دارد، ولی مجری تاکتیک‌های مربی‌اش است، شکست دهد؟

برخی استادان و دانشجویان در کشور ما سطح بالایی از معلومات را دارند اما عدم وجود روحیه تعامل و کار تشکیلاتی علمی در دانشگاه‌های کشور مانع همیشگی تحقق دستاورد‌های علمی شده است. امروزه بسیاری از دستاورد‌های علمی در دنیا دستاورد‌های میان‌رشته‌ای هستند که تحقق آنها با همکاری‌های دانشمندان و متخصصان از رشته‌های مختلف ممکن شده است. در دانشگاه‌های ما اما یک استاد تحمل این را ندارد که دانشجویش در مسیر آماده کردن تز دکتری یا پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با استاد دیگری هم همکاری داشته باشد و در این گونه مواقع ضرب‌المثل «آشپز که دوتا باشه، آش یا شور میشه یا شیرین» بسیار شنیده شده و می‌شود.

اغلب مشکلات گفته شد و شاید خودمان هم برای بسیاری از آنها چاره عملی نداشته باشیم اما نکته‌ای که مشخص است و همه ما می‌دانیم، این است که راه‌حل اصلی شکسته شدن چارچوب‌های انتزاعی فکری است که مانع فکر کردن است. به این معنا که گاهی نمی‌توانیم فکر کنیم. اگر فکر کنیم هیچ‌مشکلی غیرقابل حل نیست.

* عضو شورای نظارت بر نشریات دانشگاهی وزارت علوم


کد خبرنگار : 20