تاریخ : 1397,دوشنبه 21 خرداد17:49
کد خبر : 268794 - سرویس خبری : خبرنامه

تدبر در قرآن/ جلسه دوازدهم؛

مهم‌ترین آزمون انسان چیست؟

مهم‌ترین آزمون انسان همین آزمون شکر و کفران است. گاهی نعمت‌ها نعمت‌های شخصی است و گاهی هم اجتماعی است. مثلا گاهی خداوند نعمتی را به کسی می‌دهد و چون او آن نعمت را در دیگران هم می‌بیند، آن نعمت را بی‌ارزش تلقی می‌کند و آن را کفران می‌کند.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ روز یکشنبه دوازدهمین نشست از سلسله جلسات "تدبر در قرآن" با حضور حجت‌الاسلام محمدیان در مهدیه نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها برگزار شد.

مشروح سخنان حجت‌الاسلام محمد محمدیان در دوازدهمین جلسه تدبر در قرآن پیرامون آیه شریف:

لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ﴿۱۱﴾
براى او فرشتگانى است که پى‌درپى او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشت‏ سرش پاسدارى مى‌کنند در حقیقت ‏خدا حال قومى را تغییر نمى‏‌دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند و چون خدا براى قومى آسیبى بخواهد هیچ برگشتى براى آن نیست و غیر از او حمایتگرى براى آنان نخواهد بود (۱۱)

آیه ۱۱ سوره مبارکه رعد بدین شرح است:

ما هیچ دلیلی بر اینکه همه انسان‌ها خلیفه خدا هستند نداریم. البته انبیا و معصومین خلیفه خدا هستند ولی نه همه انسان‌ها. انسان می‌تواند مظهر برخی از اسماء الهی باشد. دعوت الهی و دعوت انبیا همه برای تغییر مثبت است و می‌شود گفت کل قرآن برای همین تغییر مثبت است (یعنی انسان از فسق و فجور و... بیاید به سمت تسلیم بودن در برابر خدا). تغییری که در این آیه مطرح شده تغییر منفی است. آیه 53 سوره انفال به این تغییر صراحتا اشاره کرده است. آیه می‌فرماید: خداوند نعمتی را که به قومی داده از دستشان نمی‌گیرد،  مگر اینکه خود آنها این نعمت را پس‌بزنند و خداوند برای نغییرات مثبت اگرچه انسان هم نخواهد زمینه را فراهم می‌کند، چرا که خدا هدایتگر است. خداوند میلیون‌ها نعمت به ما داده است بدون آنکه بخواهیم.

این آیات مربوط به جماعتی است که به نعمت خدا رسیده‌اند که این نعمت‌ها می‌تواند مادی یا معنوی باشد. خداوند در لطف کردن همیشه پیش قدم است ولی هیچ وقت در گرفتن نعمت پیش قدم نمی‌شود مگر اینکه خود انسان‌ها زمینه‌اش را فراهم کنند که در این صورت نعمت را خواهد گرفت.

چه نعمتی بالاتر از اینکه حاکم جامعه اسلامی امیرالمؤمنین(ع) باشد؟
وقتی مردم نخواهند خدا او را می‌گیرد و معاویه را بر مردم مسلط می‌کند. خداوند نعمت را می‌دهد ولی انسان‌ها مسئولند که زمینه زوال آن نعمت را فراهم نکند.

این آیه از آیاتی است که اختیار را ثابت می‌کند. البته ما به اختیار صد درصد و جبر صد درصد اعتقاد نداریم. چراکه یک بخش‌هایی یقین داریم که از اختیار ما خارج است و در یک بخش‌هایی یقین داریم که اختیار داریم. خداوند در یک محدوده‌ای به انسان اختیار داده است.

خداوند نعمت را به انسان داده و انسان اختیار دارد که شکر یا کفران کند. شیطان به خدا گفت: کاری خواهم‌کرد که اکثر بندگانت را شاکر نبینی. واقعا هم موفق بوده است.

مهم‌ترین آزمون انسان همین آزمون شکر و کفران است. گاهی نعمت‌ها نعمت‌های شخصی است و گاهی هم اجتماعی است. مثلا گاهی خداوند نعمتی را به کسی می‌دهد و چون او آن نعمت را در دیگران هم می‌بیند، آن نعمت را بی‌ارزش تلقی می‌کند و آن را کفران می‌کند. در مسائل اجتماعی هم همینطور است. مثلا خداوند به یک ملتی نعمت بزرگ امنیت را می‌دهد، یا نعمت حاکمان عادل را می‌دهد. ممکن است گاهی یک ملت کفران نعمت کنند و تاریخ  از این موارد پر است. این آیه تذکر بزرگی به ما می‌دهد. به ما تذکر می‌دهد که فکر نکنید حال که غرق در نعمت هستید، هرطور که رفتار کنید این نعمت ادامه پیدا خواهد کرد. در همین آیه خداوند یکی از نعمت‌های الهی را ملائکه‌ای دانسته که انسان‌ها را حفظ می‌کنند.

شاید بیش از صد جای قرآن به انواع گوناگون گفته شده که اگر ما می‌خواستیم کاری می‌کردیم که همه شما بهشتی شوید (یعنی اراده‌تان را می‌گرفتیم و جبرا بهشتی می‌شدید) ولی خداوند می‌فرماید که من چنین کاری را نمی‌کنم. در این دنیا راه جهنم را هم برایتان باز گذاشته‌ام. ولی با پیامبرانم، ملائکه‌ام و... شما را به بهشت دعوت می‌کنم.

می‌خواهم با پای خودتان به بهشت بروید. خداوند وقتی به ملائکه فرمود: «انی اعلم ما لاتعلمون» می‌خواست به آنها بفهماند که می‌شود موجودی آفریده شود که درونش نفس، شهوات و ... باشد ولی با همه اینها او به طرف خدا بیاید و اینها را زیر پا بگذارد. مثل حضرت یوسف‌(ع) که همه زمینه‌های گناه برایش فراهم بود ولی گفت «معاذ الله». اگر انسان قادر به گناه کردن نبود که ارزشی پیدا نمی‌کرد. خداوند می‌خواهد انسان بها و ارزش پیدا کند. هیچ کس بچه‌ای را که شهوت ندارد بخاطر پاکدامنیش تحسین نمی‌کند.

انقلاب اسلامی و داشتن چنین رهبری نعمت کمی نیست و نباید ناشکری کرد. این نعمت بزرگی است که در کشورمان انسان می‌تواند احکام الهی را با خیال راحت انجام بدهد (کسی مانع بندگی کردن انسان نمی‌شود). در طول تاریخ خیلی افراد بودند که چون می‌خواستند به احکام خداوند پایبند باشند، بلاهای زیادی سرشان آمده است. ان‌شاءالله که شاکر این نعمت‌ها باشیم.


کد خبرنگار : 46