به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ لوپز در حالی به قدرت رسیده که بیش از ۴۰ درصد جمعیت مکزیک در فقر زندگی میکنند و میزان بالای فساد، جرم و جنایت در این کشور باعث شده بسیاری از شرکتهای تجاری از مناطق آسیبدیده خارج شوند. کمپینهای انتخاباتی سال گذشته حتی برای کشور پر جرم و جنایتی چون مکزیک هم بیسابقه بود؛ ۱۴۵ تن از سیاستمداران و فعالان سیاسی این کشور به قتل رسیدهاند که گفته میشود قربانی باندهای قاچاقچیان مواد مخدر شدهاند.
چرخش تاریخی سیاست در مکزیک
حزب انقلابی «نهادین» از سال ۱۹۲۹ حکومت مکزیک را در دست داشته است و تنها در سال ۲۰۰۰ با پیروزی «وینسته فاکس» از حزب «اقدام ملی»، برای یک دوره ریاستجمهوری را از دست داد. حزب انقلابی نهادین در ریشهکنی فقر، فساد و جرائم سازمان یافته توفیقی کسب نکرده و وضع موجود برای رایدهندگان مکزیکی غیرقابل تحمل شده بود. با پیروزی لوپز، به سیاست دوحزبی مکزیک که طی دههها معمول بوده است، پایان داده میشود. هر دو حزب موجود-حزب انقلابی نهادین و حزب اقدام ملی- از نامزد چپ شکست خوردند و اکنون این امکان وجود دارد که حزب انقلابی نهادین برای چند دوره از قدرت دور بماند و عرصه برای حزب اقدام ملی بازتر شود. به گزارش نیویورک تایمز، مخالفان، لوپز را به چاوز، رهبر چپگرای پیشین ونزوئلا تشبیه میکردند که اگر روی کار بیاید اقتصاد کشور را به منجلاب فساد و تباهی میکشاند؛ گاه نیز در قدرتطلبی به پوتین همانند میشد و حالا آقای لوپز باید سرمایهگذاران را مجاب سازد که نه چاوز است و نه پوتین، بلکه با کسبوکار و سرمایهگذاری رابطهای دوستانه خواهد داشت.
این سیاستمدار به مکزیکیها وعده داده است با فساد و رشوهخواری مبارزه خواهد کرد و مشکلات طبقههای محروم اجتماعی اولویت نخست او خواهند بود. همچنین میگوید که دولت او حق مالک را از کسی سلب نخواهد کرد و آزادیهای تجاری شرکتها و کارخانههای مکزیک محدود نمیشود اما قراردادهایی که دولتهای پیش از او منعقد کردهاند مورد بازبینی قرار خواهد گرفت.
یکی شبیه ترامپ
رابطه ترامپ با انریکه پنیا نیهتو، رئیسجمهور فعلی مکزیک بر سر طرح ترامپ برای دیوار کشیدن بین دو کشور چندان خوب نبوده است، دیواری که ترامپ میخواهد بین مکزیک و آمریکا به بهانه جلوگیری از ورود مهاجران غیرقانونی احداث کند و حتی میگفت هزینه ساخت آن را هم باید مکزیک بدهد. برای همین جای تعجب ندارد که ترامپ از تغییر شگرف سیاسی مکزیک خوشحال باشد و با انتشار پیامی در حساب کاربری خود در شبکه توئیتر، پیروزی لوپز ابرادور را به او تبریک گفت و نوشت: «در انتظار همکاری با شما هستم. کارهای بسیاری باید انجام داد که به سود آمریکا و مکزیک خواهند بود.»
با این حال، جمعیت 89 میلیون نفری مکزیک هم خیلی دل خوشی از ترامپ ندارند، سیاستهای او و مخصوصا حرفهایش علیه مکزیکیها موجب شده است که رئیسجمهور میلیاردر آمریکا میان مردم مکزیک بهشدت منفور باشد. دونالد ترامپ در زمان مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۱۶، مدام مهاجران مکزیکی آمریکا را مورد انتقاد قرار میداد، علاوهبر وعده کشیدن دیوار میان دو کشور، قول داد پیمان نفتا با دو کشور همسایه، کانادا و مکزیک را لغو کند یا مورد بازنگری قرار دهد و در پی حضور خود در کاخسفید تعرفههای سنگینی برکالاهای صادراتی مکزیک وضع کرد.
حالا رئیسجمهور منتخب مکزیکیها دستکمی از ترامپ ندارد. او برای نهادهای رسمی و قانونی مکزیک، احترامی قائل نیست و میگوید قانون و نهادهای قانونی مکزیک در خدمت نظام فاسد قدرت در این کشور هستند. مانند ترامپ از بوروکراسی گریزان است و به قدرت فردی باور دارد؛ همانطور که ترامپ از خیلی قراردادهای قانونی پا پس کشیده، لوپز هم از نفتا انتقاد کرده است و از خروج از قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی سخن میگوید. حرفهای او روزبهروز جالبتر میشود، همین چهارشنبه اعلام کرد بادیگارد نمیخواهد و مردم از او محافظت خواهند کرد. برای همین هم روزنامهنگاران به شبیه بودن لوپز با ترامپ اشاره میکنند و او را ترامپ مکزیک مینامند.
تاکید بر ناسیونالیسم، مبارزه جویی و سیاستهای مردم پسند، وجوه مشترک این دو را تشکیل میدهد هرچند آقای لوپز وعده داده است در دفاع از منافع ملی کشورش با ترامپ دستوپنجه نرم میکند. با این حال دور از انتظار نیست که شاهد جنگ لفظی میان این دو رئیسجمهور باشیم، چیزی شبیه همان لفاظیهای کیم جونگاون و ترامپ، از مردم موشکی گرفته تا پیر خرفت.
موج ترامپیسم در جهان
شاید یکی از مهمترین پیامهای ریاستجمهوری ترامپ برای مردم جهان این است که «میتوان خارج از قواعد جهانی بازی کرد و همچنان سرپا بود»؛ قوانینی که ایالات متحده و متحدانش سالها به جهانیان دیکته و وادارشان کردهاند براساس همان چارچوبها گام بردارند و تخطی نکنند. حالا جهانیان شاهدند که یک رئیسجمهور میتواند در رفتار و در عمل، به همه پروتکلهای دیپلماتیک جاری پشتپا بزند و آب از آب تکان نخورد، بلکه حتی منفعت بیشتری برای مردم کشورش داشته باشد.
درست است که نمیتوان ادعا کرد لوپز، نسخه کاملی از ترامپ است، هر چه باشد ترامپ سابقه فعالیت سیاسی داشته و در شهرداری یکی از کلانشهرهای منطقه، خوش درخشیده است؛ اما او در بنبستهای اقتصادی و اجتماعی مکزیک به سمت شعارهایی رفت که خارج از عرف بود و شاید همین هم موجب شد مردم مکزیک باور کنند فردی که حرفهای جدیدی میزند، میتواند شرایط جدیدی را برایشان رقم بزند و در مقابل زیادهخواهیهای کسی مانند ترامپ بایستد. شاید کمکم کشورهای متحد و همپیمان آمریکا هم به همین نتیجهگیری برسند و از چارچوبهای از پیش تعیین شدهای که سالهاست بر جهان سیاست غرب حاکم است، بیرون بروند؛ حداقل مکزیک و روی کار آمدن لوپز میتواند نوید این تحول در عرصه جهان باشد.