تاریخ : 1397,شنبه 23 تير07:28
کد خبر : 272789 - سرویس خبری : یادداشت

محمد رضایتی

بازتاب‌های یک گزارش درباره مصاحبه دکتری

دانشگاه‌های دولتی به‌رغم همه تلاش‌هایی که در سال‌های اخیر داشته‌اند، اما بازهم به‌شدت متکی به بودجه دولتی هستند. و اگر روزی شیر نفت به هر دلیلی بسته شود، حتی برخی دانشگاه‌ها از تامین مخارج برق و آب دانشگاه هم ناتوان هستند.

خبرنامه دانشجویان ایران: محمد رضایتی// روز پنجشنبه گزارش یکی از همکارانم در گروه دانشگاه با عنوان «سایه سنگین اعمال سلیقه بر مصاحبه دکتری» در روزنامه منتشر شد؛‌ گزارشی که پس از حضور میدانی و گپ و گفتی با داوطلبان مصاحبه دکتری در یکی از دانشگاه‌های تهران جمع‌آوری شده و انعکاس نظرات این دانشجویان و البته پاسخ‌های برخی مسئولان دانشگاه‌ها بود. مطابق معمول که گزارش‌های خوب دوستانم را در صفحه اینستاگرامم بازتاب می‌دهم؛‌ بخش‌هایی از این گزارش را نیز منتشر کردم و واکنش‌هایی نیز داشت که برایم جالب بود و وجوه دیگری از اعمال سلیقه دانشگاه‌ها را در پذیرش دانشجوی دکتری بیان می‌کرد!

یکی از مخاطبان که مدعی بود رتبه 17 کنکور دکتری در سال 93 بوده است، ‌می‌گفت: «آن سال سوابق آموزشی و پژوهشی خوبی هم داشتم ولی چون همان سال پدر شدم بعد از ثبت‌نام اولیه، دانشگاه... قبولی‌ام را پس گرفت! قبل‌تر شنیده بودم پذیرش دکتری کاملا سلیقه‌ای است اما بعد از آن سال به باور قلبی رسیدم!»

یکی دیگر از مخاطبان ادعا داشت: «من پارسال هر جایی برای مصاحبه رفتم، از من می‌پرسیدند دانشگاه ما، انتخاب چندمت بود؟ و اگر اولین انتخاب نزده بودی، رد می‌شدی!»

وقتی به او گفتم که این ادعا خیلی عجیب است، ‌گفت: «با رتبه 82 و 5 مقاله در پژوهشگاه... قبول نشدم اما دو دانشجو با رتبه‌های 140 و 150 بدون رزومه‌ای خاص، فقط به دلیل اینکه آن پژوهشگاه را انتخاب اول زده بودند، قبول شدند!»

با این حال در میان این ادعاهای عجیب و غریب مصاحبه دکتری، یک خط مشترک و مهم نیز در کامنت‌های مخاطبان دیده می‌شد که ریشه در موضوع «تامین منابع مالی دانشگاه‌ها» داشت.

دانشگاه‌های دولتی به‌رغم همه تلاش‌هایی که در سال‌های اخیر داشته‌اند، اما بازهم به‌شدت متکی به بودجه دولتی هستند. و اگر روزی شیر نفت به هر دلیلی بسته شود، حتی برخی دانشگاه‌ها از تامین مخارج برق و آب دانشگاه هم ناتوان هستند. این موضوع در پذیرش دانشجوی دکتری به‌خصوص در گروه‌های فنی و مهندسی هم تسری پیدا کرده است؛ چرا؟ چون قاعدتا پروژه‌های دکتری با هزینه‌های حداقل 20 یا 30 میلیونی (برای انجام آزمایش‌ها، آنالیز مواد و در برخی موارد تکرار آزمایش‌ها به علت خطا‌ها یا نبود مواد اولیه) همراه است و دانشگاه‌ها هم ناتوان در تامین این هزینه‌ها و آنچه درنهایت می‌شود این است که اساتید سراغ دانشجوهایی می‌روند که خودشان بتوانند هزینه‌های‌شان را تامین کنند.

دانشجویی ادعا می‌کرد: «یکی دو سال است که از نزدیک شاهد دانشجو گرفتن دانشگاه‌ها هستم، اساتید به هیچ چیز فکر نمی‌کنند جز دو مورد: 1- دانشجو بتواند برای دانشگاه پول و پروژه بیاورد 2- دانشجو بتواند مقاله تولید کند.»

در همین باره یکی از مخاطبانم می‌گفت: «یکی از استادهای دانشگاه... به من گفت، ‌سهمیه دانشجوی دکتری دارم ولی چون نمی‌توانم هزینه‌های پایان‌نامه را تامین کنم، احتمالا دانشجو نمی‌گیرم. ولی اگر بتوانی از فلان پژوهشگاه برای دانشگاه پروژه بیاوری، شما را انتخاب می‌کنم!»

وقتی بیشتر با او صحبت کردم، گفت: «من فکر می‌کردم با شایستگی‌های خودم می‌توانم در دانشگاه دیگری پذیرش شوم و چنین تعهدی ندادم، اما درنهایت جایی قبول نشدم و نکته جالب‌تر اینکه دانشگاه محل تحصیل ارشدم که بیش از پنج مقاله با نام دانشگاه داشتم؛ سر همین قضایا افراد دیگری که تعهد دادند پروژه می‌آورند را پذیرفت و من بازماندم.»

دانشجوی دیگری تاکید داشت: «اساتید مقصر نیستند؛ یا نباید دانشجو بگیرد یا باید دانشجوی با پروژه و ساپورت مالی بگیرد چون دانشگاه‌ها بودجه ندارند! مثلا یکی از دوستانم سال گذشته به دانشگاه... رفته بود و به او گفته بودند باید تعهد بدهی که 20 میلیون هزینه پایان‌نامه را خودت تامین می‌کنی!»

با این اوصاف یک گمانه میان داوطلبان مقطع دکتری خیلی تقویت شده است؛ اینکه «پول بده، بهترین دانشگاه ایران درس بخون!» بحث تامین مالی دانشگاه‌ها یک موضوع داغ دانشگاهی است و صاحب‌نظران خاص خود را دارد؛ گروهی معتقدند دولت‌ها باید همچنان تامین‌کننده هزینه‌های دانشگاه‌ها باشند اما در مقابل گروهی دیگر معتقدند دیگر وقت آن رسیده که دانشگاه‌ها دست‌شان را از جیب دولت‌ها (مثل پدر مهربانی که ماهانه پول توجیبی فرزندش را می‌دهد) بیرون بکشند و روی پای خودشان بایستند.  در کشور ما بیش از ۸۰ درصد منابع دانشگاه‌های دولتی درآمدهای نفتی است، اما در بسیاری از کشورها سهم این منابع مستقیم دولتی کمتر از ۵۰ درصد کل منابع است. یک تحقیق انجام شده درباره منابع مالی دانشگاه‌ها نشان می‌دهد در انگلستان ۳۶ درصد منابع از کمک‌های بلاعوض شوراها، ۲۷ درصد از شهریه، ۱۶ درصد از کمک‌هزینه تحقیقات و ۲۱ درصد از خدمات تامین می‌شود؛‌ گزارشی دیگر اذعان دارد در دانشگاه استنفورد 26 درصد و در دانشگاه کرنل بیش از 27 درصد منابع مالی از طریق موقوفات و خیران تامین شده است.

با این حال به نظر می‌رسد مدیران دانشگاهی کشورمان برای استقلال مالی دانشگاه‌ها بیراهه می‌روند و به‌جای اینکه به فکر تنوع سبد مالی دانشگاه به غیر از اخذ شهریه و کمک دولت‌ها (از‌جمله کسب درآمد از محل رفع نیازهای جامعه، جلب کمک واقفان و خیران) باشند، به فکر درآمدزایی‌های مقطعی و کاذب هستند.


کد خبرنگار : 38