تاریخ : 1397,شنبه 20 مرداد14:00
کد خبر : 277218 - سرویس خبری : یادداشت

محمد زعیم‌زاده

رادیکالیسم دنده‌عقب ندارد

محمود احمدی‌نژاد در ویدئویی خواستار کناره‌گیری حسن روحانی از سمت خود شده است؛ مهم‌ترین ‌انگیزه‌ای که باعث می‌شود احمدی‌نژاد احساس کند چنین حرفی در فضای اجتماعی گیرایی دارد، عملکرد اقتصادی دولت و سه‌برابر شدن نرخ ارز در چند ماه اخیر است.

خبرنامه دانشجویان ایران: محمد زعیم‌زاده// محمود احمدی‌نژاد در ویدئویی خواستار کناره‌گیری حسن روحانی از سمت خود شده است؛ مهم‌ترین ‌انگیزه‌ای که باعث می‌شود احمدی‌نژاد احساس کند چنین حرفی در فضای اجتماعی گیرایی دارد، عملکرد اقتصادی دولت و سه‌برابر شدن نرخ ارز در چند ماه اخیر است؛ اتفاقی که دقیقا در دو سال پایانی دولت دهم هم روی داده بود اما آن زمان خبری از احساس کناره‌گیری نبود بلکه به‌زعم احمدی‌نژاد، کار آن‌قدر خوب پیش رفته بود که باید مسیر آن دولت به‌وسیله مشایی از سال 92 به بعد هم ادامه پیدا می‌کرد.

هفته گذشته بود که سیدمحمد خاتمی در متنی که از سوی دفترش منتشر شد ضمن تلاش برای حفظ بدنه اجتماعی، سعی کرد مرزبندی خود را به شکل رادیکالی با دولت حسن روحانی شفاف کند؛ این‌ هم یکی دیگر از ‌انگیزه‌های احمدی‌نژاد برای طرح چنین پیشنهادی است.

احمدی‌نژاد احتمالا با در نظر گرفتن چنین موضعی خواسته که اصطلاحا سقف را بزند و خواستار کناره‌گیری حسن روحانی شده تا حالا که از لحاظ سرعت ‌عمل از خاتمی عقب افتاده، حداقل از منظر شدت عمل جبران کند؛ اما این موضع احمدی‌نژاد به دو دلیل نوعی عقبگرد به حساب می‌آید.

اول اینکه احمدی‌نژاد در ویدئویی که پیش‌تر در دی‌ماه منتشر کرد اوضاع را بسیار وخیم خوانده و خواهان کناره‌گیری روسای هر سه قوه شده بود! حالا به‌نظر می‌رسد غیر از حسن روحانی روسای دو قوه دیگر در دادگاه عدل محمودی تا حدودی مورد عفو قرار گرفته‌اند و اجازه دارند فعلا به‌طور مشروط به کارشان ادامه دهند و بیش از این به آمار بیکاران اضافه نکنند.

نکته دوم اینکه به‌رغم میل احمدی‌نژاد، عمل سیاسی جدیدش ذیل کنش سیاسی محمد خاتمی قرار می‌گیرد. برای مخاطب عادی موضع احمدی‌نژاد علیه دولت روحانی تازگی ندارد اما متن منتشرشده توسط خاتمی نوعی فرمان عبور از روحانی از سوی اصلاح‌طلبان قلمداد می‌شود که حداقل رسمی‌شدنش مانند طلاق عاطفی که محضری می‌شود، تازه است و برد بیشتری دارد. از همین رو است که موضع خاتمی در عبور از دولت روحانی جلوتر از احمدی‌نژاد تحلیل می‌شود.

از سوی دیگر احمدی‌نژاد به‌رغم در موضع ضعف قرار داشتن نسبت به خاتمی در برخی موارد شباهت‌هایی هم با او دارد؛ اولین شباهت اینکه احمدی‌نژاد و خاتمی هر دو در تشکیل دولت روحانی و رسیدن به نقطه فعلی قدرالسهم دارند، اگر بگوییم احمدی‌نژاد مانند خاتمی یکی از عوامل رای آوردن حسن روحانی در سال‌های 92 و 96 بود سخنی به گزاف نگفته‌ایم.

حتی اگر از منابع غیررسمی که خبر از تلاش بخشی از دولت دهم برای پیروزی حسن روحانی می‌داد بگذریم و فقط به منابع رسمی اکتفا کنیم، کسی نمی‌تواند عملکرد دولت دوم احمدی‌نژاد خصوصا در دو سال آخر آن و ضربه‌ای را که به گفتمان عدالت وارد شد، نادیده بگیرد.

تنها در چنین بستری بود که پاد گفتمان عدالت نضج پیدا کرد و در بستر گفتمانی بازتولید شده حسن روحانی رقابت ریاست‌جمهوری را میلی‌متری برد. شاید بتوان گفت عملکرد احمدی‌نژاد از «تکرارکردن» خاتمی در پیروزی حسن روحانی و به وجود آمدن چنین شرایطی موثر‌تر هم بوده است.

شباهت دوم اینکه هر دو دیکته نوشته شده‌اند و البته پر از غلط و از قضا دفتر دیکته‌شان جلوی ملت پهن است، حتی در شرایطی که گسست رادیکال از شرایط موجود در چارچوب نظام هم پدید آید و شهر احیانا بخواهد نفسی تازه کند، کسی فلش آرمانشهر را به‌سوی آنها رهنمون نمی‌کند.

هم احمدی‌نژاد و هم خاتمی راه‌هایی را برای برون‌رفت دولت حسن روحانی از شرایط فعلی بیان می‌کنند که هیچ نسبتی با واقعیت ندارد و بیشتر درمانگر درد خودشان است. و شباهت سوم اینکه هر دو گرفتار رادیکالیسم هستند. عقب‌نشینی از مواضع قبلی و ذیل سیاست‌ورزی خاتمی قرار گرفتن، دو واقعیتی است که رادیکالیسم برای احمدی‌نژاد پدید آورده است.

قبل‌تر هم گفتیم که سرنوشت محتوم رادیکالیسم دو چیز بیشتر نیست؛ انحراف یا انفعال. احمدی‌نژاد که در اولی تا ته خط رفته حالا کم‌کم به مسیر انفعال می‌رود. احمدی‌نژاد می‌داند از این به بعد هر کاری بخواهد انجام دهد همه در چارچوب رادیکالیسم قبلی تحلیل می‌شود.

او این مسیر را در دی‌ماه 96 امتحان کرده و حالا و اگر احیانا ابتکاری هم به خرج دهد یا د ر شدت و غلظت کار تغییراتی پدید آورد، تنها تنوع تاکتیک است و رادیکالیسم، او را به بن‌بست راهبرد رسانده است. گرفتاری احمدی‌نژاد این است که دست به مهره بازی است و راندن به سبک رادیکال‌ها، دنده‌عقب ندارد.


کد خبرنگار : 83