تاریخ : 1397,دوشنبه 22 مرداد12:40
کد خبر : 277602 - سرویس خبری : صنفی آموزشی

از رانت‌های قانون برای فرزندان دیپلمات‌ها در کنکور چه می‌دانید؟

ژن‌های خوبی که قانون هوایشان را دارد

از همه‌ی اینا که بگذریم 19 مدل در کنکور سراسری سهمیه وجود دارد که به نام محرومین و افراد خاص است اما در واقع به کام ژن خوب‌ها می‌نشیند، سهمیه هیات علمی، سهیمه مربیگری، سهیمه دیپلمات‌ها از جمله‌ی این سهمیه‌ها هستند.

به گزارش خبرنگار صنفی - آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ تقریبا در آخرین روزهای انتخاب رشته کنکور سراسری 97 هستیم از آنجا که این مرحله نتیجه سالها تحمل استرس را مشخص می‌کند پس به راحتی نمی‌شود از آن عبور کرد. در حالی به روزهای آخر این مرحله نزدیک می‌شویم که بسیاری از پذیرفته‌شدگان دارای سهیمه، در کنکور سراسری بودند، موضوع سهمیه‌های موجود در کنکور سراسری چند هفته‌ای است رونق گرفته و در محافل مختلف هر کسی به اندازه مسئولیتش نکاتی از آن را مطرح می‌کند.

با همه‌ی این تفاسیر اما سیدمجید حسینی که در فضای مجازی در قالب یک چهره به شدت مخالف کنکور شناخته می‌شود با حضور در برنامه حالا خورشید صبح شنبه آمارهای عجیب و غریبی از کنکور ارائه کرد که در برخی از آن‌ها موضوع سهیمه ی ژن‌های خوب در عین پررنگی جایگاهشان اصلا دیده نشده بود.

آنطور که این استاد دانشگاه تهران مدعی است کنکور به شدت موجب بی‌عدالتی در بین افراد درگیر با آن شده است که یکی از این بی عدالتی‌ها موضوع سهمیه‌های بی حد و حساب موجود در آن است. البته نباید همه‌ی این سهمیه را ناعادلانه خواند چراکه تعدادی از آن‌ها مانند سهمیه مناطق محروم می‌توانند در برقراری عدالت آموزشی تا حدودی مفید عمل کنند اما در کنار این سهیمه ناچیز، وجود جایگاه‌های برای فرزندان برخی مسئولین جالب توجه است.

این سهیمه‌ها از یک طرف و از طرف دیگر دسترسی به منابع و مربیان برای رهایی از چنگال کنکور باعث شده است تا 32 درصد رتبه های یک تا چهل کنکور سراسری 97 مربوط به مدارس غیرانتفاعی باشند یعنی ماهانه یک میلیون و 400 هزار تومان هزینه‌ی هر کدام از دانش آموزان آن است پس کنکور مسئله عدالت آموزشی را زیر پا گذاشته است و در اصل برای خانواده‌های مرفه تدارک دیده می‌شود برای اثبات این موضوع باید یادآوری کنم که در کنکور سراسری 96 در رشته‌ی علوم انسانی رتبه‌ی یک تا ده به صورت یک در میان از یک مدرسه غیرانتفاعی قبول شده‌اند که در شمال تهران فعالیت می‌کند.

اما این همه‌ی قصه نیست، یک مدرسه‌ی علوم انسانی در تهران وجود دارد که 83 درصد دانش آموزانش در کنکور سراسری 97 رتبه ی زیر 1000 را به دست آورده‌اند، این مدرسه هم غیرانتفاعی است.

اگر هنوز در بی‌عدالتی آموزشی کنکور شک دارید باید به این آمار که اغلب رتبه های زیر 100 کنکور سراسری 95 پایتخت نشین هستند توجه شود در واقع تهرانی ها در همین کنکور 50 درصد در رتبه های زیر 100 جهش داشته اند.

مشکل دیگر ناعدالتی آموزشی سیستم نمره دهی رایج در نظام آموزشی است به طوری که این مسئله باعث ترک تحصیل 3 میلیون نفر فقط در امسال شده است که از این آمار حدود 32 درصد مردود شدن در سال های مختلف تحصیلی اتفاق افتاده است در واقع همین مسئله که فرد را برحسب نمره می سنجند ن بر حسب توانایی ذاتی یعنی بی عدالتی آموزشی موجود در کشور.

سیستم آموزشی دانمارک 40 سال نمره دهی را حذف کرده است چراکه معتقداند اگر دانش آموز مثلا در فیزیک نمره نمی گیرد حتما در هنر، ادبیات، ورزش و یا رشته ای دیگر موفق است اما در سیستم آموزشی ما اگر فردی فیزیک نمره 20 داشته باشد ولی ادبیات 11 بگیرد برای او معلم خصوصی توصیه می شود تا نمره ادبیات را هم به سطح فیزیک برساند و این سیستم افراد هم شکل را تربیت می کند که فقط به درد کارمند شدن می خوردند در واقع آموزش و پرورش ما نرمالایزه کردن را خوب انجام می دهد.

از همه ی اینا که بگذریم 19 مدل در کنکور سراسری سهمیه وجود دارد که به نام محرومین و افراد خاص است اما در واقع به کام ژن خوب ها می نشیند، سهمیه هیات علمی، سهیمه مربیگری، سهیمه دیپلمات ها از جمله ای این سهمیه ها هستند.

براساس آئین نامه شورای گسترش آموزش عالی فرزندان دیپلمات ها اگر در کشور دیگری تحصیل کنند و در صورت اپلای به کشور می توانند با گذراندن 36 واحد درسی در نظام ترمی واحدی و یا با گذراندن یک سال تحصیلی در نظام سالی و یا یک سال تحصیلی در یکی از دانشگاه های برتر ادامه تحصیل بدهد.

این مسئله آنجا حادتر می شود که در شرایط فعلی 640 هزار نفر پشت کنکور سراسری تجربی نشسته اند اما در یکماه گذشته  700 ایرانی در شهر سوگوند مجارستان نسبت به ثبت نام در رشته های پزشکی اقدام کرده اند و آنهایی که پدرانشان در کشور مسئولیت دارند یکسال دیگر برمی گردند اما با این تفاوت که آن ها 20 میلیون تومان باید شهریه بدهند ولی افراد معمولی مانند تجار و افرادی که فعالیت اقتصادی می کنند و مسئولیت ندارد باید 100 میلیون برای یکسال تحصیلی بپردازند.

از سهمیه های دیگر می توان به سهمیه نقل و انتقال فرزندان هیات علمی اشاره کرد که اگر فرزند یکی از اعضا هیات علمی دانشگاه های برتر کشور در دانشگاه های دسته سوم پذیرفته شود با این سهمیه می تواند به دانشگاه محل تدریس پدر یا مادرش انتقالی بگیرد.

مسئله مهم دیگر این نکته است که سالانه 8000 میلیارد تومان از طرف خانواده ها به موسسات کنکوری داده می شود تا فرزندان آن ها در کنکور نتوانند پزشکی قبول شوند چرا که برخی افراد به طور میانگین 5 سال در کنکور تجربی شرکت می کنند و در تمام این سال ها دروس زبان عربی و انگلیسی را منفی می زنند پس آن ها هیچ وقت نمی توانند پزشک شود آمار ها می گوید ما تنها 9000 نفر پزشک، پیراپزشک، داروساز و دندانپزشک نیاز داریم در حالی که فقط در کنکور امسال 640 هزار نفر در پشت کنکور تجربی ایستاده بودند.

* گزارش از یزدان محمدی


کد خبرنگار : 26