بخشی از این موقعیت، محصول تواناییهای ذاتی و اکتسابی پناهیان و بخشی دیگر ناشی از کیفیت مخاطبان و نیز در مقایسه با تواناییها و کیفیت ارتباط سایر روحانیون با جوانان است.
علاوه بر دغدغهمندی، احساس مسئولیت قوی، پرکاری، توانایی تعامل با محیط دانشجویی و دانشگاه، زبان رسا و... دو ویژگی کلیدی دیگری که پناهیان را در مقایسه با دیگر مبلغان اسلامی متمایز میکند، یکی «نوآوریهای» پیدرپی او در طرح موضوعات و نیز طرح بحثهاست که موجب شده مخاطب جوان وی طی این سالها احساس کهنگی از سخنان او نکند و دیگری «به روز بودن» و «مماس بودن با شرایط اجتماعی» است.
این نقاط قوت البته همیشه به مثابه نقاط قوت کار نمیکند و به سبب خاصی، گاهی به ضد خود تبدیل میشود. آن سبب، «ضعف در داشتن یک نظام فکری منسجم و تثبیت شده» است که گاهی نوآوری، به «بدعت» و به روز بودن را به «عمل زدگی» تبدیل میکند.
ضعف در داشتن نظام فکری، موجب میشود جایگاه و اندازه هر مسئله در درون نظام مسائل وی، روشن نباشد و از طرف دیگر برای جلب توجه مخاطب به موضوع مورد بحث که به تناسب متنوع نیز هست، اولا و بالذات آن را به مهمترین مسئله (دینی) تبدیل کند. مثل همین کاری که امسال با اقتصاد و...کرد. بنده مواقعی مستمع جلسات ایشان بودم و دیدهام که هر بار یک مسئله را به عنوان اساسیترین مسئله طرح میکردند. گاهی «ادب»، گاهی «فکر کردن» و... و هر بار نیز روایاتی در توجیه اهمیت این مسائل به عنوان مهمترین مسئله بیان میکردند. این خصیصه علاوه بر سایه انداختن بر دو نقطه قوت (نوآوری و به روز بودن) موجب طرح اغراقآمیز مسائل، چه به صورت مثبت و چه به صورت منفی، میشود.
به نظر میآید که سخنرانیهای اخیر پناهیان درباره مسائل اقتصادی نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. به طوری که علیرغم طرح نوآورانه و به روز بودن مطالب، به دلیل همان ضعف در یک بنیه منسجم فکری و نیز عدم احاطه به برخی بحثهای اندیشهای و معرفتشناسانه در اقتصاد، گزارههایی از سوی ایشان طرح میشود مثل خصوصیسازی، دولت حداقل، مقرراتزدایی، بیتوجهی به ساختارها و تمرکز بر روی افراد و... که با گزارههای نئولیبرالیزم همپوشانی دارد و مشکل مضاعف این که به شکل اغراقآمیزی به عنوان حرف دین، موجهسازی میشود.
در شرایطی که یک نئولیبرالیزم کاریکاتوری بر کشور خصوصا در قوه مجریه حاکم است و تقریبا دشمن درجه اول نئولیبرالیزم یعنی عدالت اجتماعی، در افق امکان اجتماعی در حال تضعیف شدن است، این سخنان به تضعیف هرچه بیشتر عدالت به عنوان یک افق ممکن و تقویت این انگاره که نئولیبرالیزم تنها افق ممکن است (چیزی که در یک گستره جهانی و در کشور ما در حال انجام شدن است)، مدد میرساند و مقاومتهای اجتماعی و سیاسیِ اندکِ موجود در این باره را خصوصا در بخشهای جوانان مذهبی نیز میشکند.
به نظر میرسد ورود به چنین میدانی بس پرمخاطره، به لوازمی نیاز دارد. لیبرالیزم و اینک نئولیبرالیزم یا در زبان منتقدان و مخالفان، سرمایهداری و سرمایهداری متاخر، به عنوان یک نوع جهان اجتماعی و نظم سیاسی آلترناتیو برای جمهوری اسلامی، دارای یک سنت ستبر و مستمر در جهان علیالخصوص در اروپا و آمریکاست که متأسفانه در جامعه ما و در جمهوری اسلامی چندان مورد توجه نبوده است. در حالیکه منتقدان و مخالفان غربی سرمایهداری در طی یک دوره زمانه حدودا دویست ساله (از زمان مارکس) به دنبال کشف سازوکار و منطق عمل آن بودهاند و هر بار در فهم خود بازاندیشی کردهاند، در ایران و جمهوری اسلامی، سرمایهداری و لیبرالیزم هیچگاه به یک پرابلم اصلی تبدیل نشده است. بنابراین به نظر میرسد برای ورود به این عرصه در پی این شکاف تاریخی، بدون حداقلی از لوازم، ممکن نباشد و نتیجه چیزی بیش از آنچه امروز از سیاستگذاریها و تصمیمگیریها بدست آمده است، نگردد.
با کمال احترام برای جناب پناهیان برخی منابع مطالعاتی و نیز بازخوانی برخی تجربیات داخلی و خارجی سودمند در این باره را معرفی و پیشنهاد میکنم:
برخی منابع:
راه بردگی و قانون و قانونگذار و آزادی از فون هایک (پدر معرفتی و معنوی نئولیبرالیزم)
بیانیه انجمن مونت پلرین (اولین تشکل نئولیبرالیزم در سال ۱۹۴۷)
مفاد اجماع واشنگتن
تاریخ مختصر نئولیبرالیزم (دیوید هاروی)
دگرگونی بزرگ (کارل پولانی)
هواهای نفسانی و منافع (آلبرت هیرشمن)
ساختارهای اجتماعی اقتصاد (پیر بوردیو)
زایش زیست سیاسی (میشل فوکو)
پست مدرنیزم منطق فرهنگی سرمایهداری متاخر (فردریک جیمسون)
چه چیزی را نمیتوان با پول خرید؟ (مایکل سندل)
و نیز آثار کارل منگر (مکتب اتریش)، میلتون فریدمن، فون میزس و...
برخی تجربیات در ایران:
دوره سازندگی که اولین تجربه سیاست تعدیل ساختاری در ایران و اولین شوک اقتصادی بعد از انقلاب است. که اتفاقا بین ادبیات جناب پناهیان و جناب هاشمی در تشویق مردم به تولید ثروت همسانیهای زیادی وجود دارد.
تجربه دولت یازدهم و دوازدهم به عنوان کاریکاتوری از نئولیبرالیزم که اکنون جامعه ایران با پیامدهای منفی آن روبروست و تا مرز پوشک بچه و رب گوجه فرنگی تبعات آن را لمس کرده است.
برخی تجربیات خارجی:
تجربه شیلی دوران پینوشه و برخی کشورهای دیگر آمریکای لاتین
تجربه انگلیس دوره تاچر و پس از تاچر
تجربه آمریکا دوره ریگان و پس از ریگان
بحران اقتصادی ۲۰۰۸
مستند مکتوب و تصویری برخی تجربیات خارجی «دکترین شوک» نوئامی کلاین