در اواخر دهه 70 «ارمغان بهزیستى» از راه رسید و وجهه دیگرى از «فرهنگ بختآزمایى» رقم خورد. هرچند این فرهنگ ریشه در فرهنگ پهلوى و «اعانه ملى» و البته ریشه در فرهنگ سرمایهدارى دارد. درحالى که برخى از مسئولان اقتصادى و فرهنگى بدون کمترین فهم ممکن در تلاشى زایدالوصف در حال نهادینه کردن فرهنگ لاتارى هستند که فرد معلومالحالى مانند ترامپ که خود ثمره مهاجرت غیرقانونى زنى به آمریکا بوده امروز پرچمدار تبدیل «شایسته سالارى» به جاى «لاتارى» و شانس است.
ثمره این فرهنگ را مىتوان در چند ماه اخیر و به ویژه چند روز گذشته در مقابل صرافیها و بازارهاى غیررسمى ارز دید، مردم متحیرى که براى دریافت سود و بهره بیشتر روزى در حال خرید ملتمسانه دلار و شبى عاجزانه درحال فروش همان دلار هستند. وقتى خبر استقرار اورژانس در برخى محلهاى خرید و فروش ارز را خواندم، غصه خوردم، غصه براى مردمى که فرهنگشان در نادانى برخى مدیران به یغما رفته است. غصه به حال جامعهاى که با وجود دارا بودن «فرهنگ ایرانى اسلامى» و الگوى اقتصاد مقاومتى به این عارضه فرهنگى دچار شده است.
فرهنگ شانس در کنار به قهقرا رفتن فرهنگ کار و افزایش چند برابرى نرخ نقدینگى مىتواند در بازارهاى مختلف تلاطم ایجاد کند و اقتصاد کشورمان را به جایى برساند که نجات آن سخت باشد. پس باید تغییر را از فرهنگ آغاز کرد، تغییرى که نیازمند اتفاقات عجیب نیست چون فرهنگ هیاتى، فرهنگ جهادى و فرهنگ خدمت داوطلبانه در قالب خیریههاى مختلف در جامعه جارى و سارى است.
همین چند روز پیش بعد از عملیات تروریستى اهواز صف مردم در گرماى هوا براى اهداى خون نمونه دیگرى از این فرهنگ بود. امیدى به اصلاح رویه نیست، کاش دلسوزان کشور، گامهای آتش به اختیار براى خلاصى از لاتاریسم فرهنگى به ویژه در بعد اقتصادى و احیاى گفتمان اقتصاد مقاومتى بردارند.