تاریخ : 1397,چهارشنبه 14 آذر17:31
کد خبر : 293101 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

دبیر جامعه اسلامی دانشجویان در گفتگو با «خبرنامه دانشجویان ایران» عنوان کرد؛

روز دانشجو در دانشگاه‌ها به فستیوال تبدیل شده است/ دانشگاه حافظه تاریخی خاص خود را از دست داده است

سیاست‌های فرهنگی که ابلاغ می‌شود انقدر کارآمد نیستند که دانشجو‌ها را دغدغه‌مند بار بیاورد و موجب می‌شود که جمعیت دانشجویی کشور از لحاظ دغدغه‌مندی به سطحی تنزل پیدا کرده به طوریکه مراسم 16 آذر در دانشگاه‌ها به یک فستیوال تبدیل شده است.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ هر ساله روز دانشجو با سلایق مختلف فکری- فرهنگی مختلف برگز داشته می‌شود. اما شاهد هستیم که طی چند سال اخیر تغییر نوع نگرش جنبش دانشجویی به مسائل سیاسی و اجتماعی باعث شده تا این روز وجهه دیگری به خود بگیرد. ورود به مسئله عدالت اجتماعی، انتقاد گسترده از حاکمیت و توجه گسترده به افکار عمومی سه نمود بارز این تغییر هستند. به همین مناسبت گفتگویی داشتیم با محمدمهدی امین‌پور، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان، پیرامون مسائل جاری کشور و آسیب‌شناسی فعالیت دانشجویی در کشور.

در ادامه متن این گفت‌‌وگو را می‌خوانید:

به عنوان اولین سوال؛ با یک مرور ساده در فضای مجازی شاهد هستیم که انگاره «تقابل استکبارستیزی با منافع عمومی و معیشت» در حال گسترش است. آیا این انگاره تنها یک برساخته مجازی است یا نمودی از واقعیت را در خود حامل میکند؟
همواره این بیگانگان بودند که وارد کشور شدند و منافع کشور ما را چپاول کردند و همین در ذهن مردم ما باعث شده نسبت به حضور بیگانگان در داخل کشورشان موضع داشته باشند و استکبارستیز باشند. چه قبل از انقلاب اسلامی و چه بعد انقلاب؛ در برهه ای میخواستند افکار عمومی را به سمتی سوق دهند که دوران استکبار ستیزی تمام شده است و یکسری از دولتمردان به این القائات اعتقاد پیدا کرده بودند که باید با استکبار از در مصالحه وارد شد و با آنها مذاکره کرد و تبلیغات رسانه ای گسترده ای از داخل و خارج جهت تنویر افکار عمومی انجام دادند تا مذاکرات انجام شود. اما خود سیاستمداران دیر یا زود فهمیدند که این انگاره انگاره اشتباهی بود و به این نتیجه رسیدند که آمریکا فرقی هم نمیکند رییس جمهورش اوباما باشد یا ترامپ؛ آمریکای چند دهه گذشته یا امریکای فعلی آنها همواره تعهدات خود را نقض کرده اند و جامعه عمل نپوشانده اند.

در اذهان عمومی کشور ما تصورات واهی از دولت اوباما ایجاد کرده بودند اما اقدامات ترامپ چهره عیان و واقعی آمریکاست.

در فضای مجازی عده ای چه در داخل و چه از خارج دارند دوباره این فضا را تحمیل میکنند که ما باید برگریم به مذاکرات و دوباره این کار را انجام بدیم اینها همه یک القاات غلط و از بیرون هست. مردم ما عهد شکنی را به عینه دیدند گرچه قبلا هم اتفاق افتاده بود و عینی ترین عهد شکنی آمریکا همین برجام بود و مردم ما دیگر اعتمادی به آمریکا ندارند.

اگر دشمنی اش با نظام ما هست چرا مردم ما را تحریم میکند؟ چرا بیماران سرطانی و ملت ایران را به لحاظ اقتصادی و معیشتی تحریم میکند؟ مساله اینجا است که مردم ایران 40سال پیش قصد کردند استقلال داشته باشند ومستقل باشند عزتمندانه زندگی کنند مردم ایران قصد کردند نفت ملی داشته باشند ثروتشان را خودشان استخراج کنند.

کمک‌های جمهوری اسلامی به مرم منطقه تا چه حد بویی از واقعیت دارد؟ و نسبت آن با معیشیت عمومی مردم چیست؟
این موارد در راستای تامین امنیت مرز های ملی است. غربگرایان باید به این سوال پاسخ دهند که چطور آمریکایی که هزاران کیلومتر با مرزهای ما فاصله دارد با چه توجیهی ارتش خود را تا لب مرز های ما می اورد؟ و این سیاست را در راستای صلح بین المللی تلقی میکنند. اما وقتی جمهوری اسلامی یک فاصله ای از مرز های خود میگیرد، که آن هم در جهت تامین امنیت مردم خود است،  این برخلاف منافع ملی میشود؟ حضور میدانی ما در کشور های منطقه به ما کمک میکند که امنیت خود را بیشتر از بیش تامین کنیم  و این اتفاق افتاده و در حال تقویت آن هستیم و بخشی از مسایل اقتصادی خود را در خارج از مرز های خود دنبال کنیم و افزایش همکاری تجاری داشته باشیم.

جنبش دانشجویی آیا توانسته در حوزه معیشیت عمومی گامی بردارد؟ این فعالیت به معنی تاثیر مستقیم نیست. بلکه به معنای فعالیت جنبش دانشجویی در حوزه آگاهسازی مسئولان و بازتاب دادن مشکلات جامعه است. چقدر جنبش دانشجویی در این زمینه موفق بوده است؟
جنبش دانشجویی امروز تخصصی کار میکند و کارشناسی شده به مسایل وارد میشود. تمام ابعاد فرهنگی سیاسی اجتماعی و حتی اقتصادی با توجه به اینکه رهبری تمام دستگاه ها را دعوت کردند به ساختن اقتصاد ملی و توجه اقتصاد مقاومتی و جنبش دانشجویی در این زمینه برنامه ریزی کردیم و از کارشناسان این حوزه در برنامه های خود دعوت کردیم ونشست های مختلفی در اتحادیه برگزار کردیم و نقاط قوت و ضعف اقتصاد ملی را بررسی کردیم. در همین راستا از مسولین مربوطه مطالبه گری کردیم در زمینه های بانک و وزارت اقتصاد و صنعت معدن و تجارت و زمانی هم که احساس کردیم که مسولان نمیخواهند پاسخ گو باشند به صورت جدی پیگیری کردیم با آگاه سازی در سطح جامعه آمدیم کار کردیم و به عنوان نمونه  تجمع جلوی وزارت اقتصاد در سال 95 در جهت مطالبه اجرای اقتصاد مقاومتی بود. این قضیه از مطالبات اصلی ما بوده و جنبش دانشجویی فرزندان این مردم هستند و رابطه این قشر هم با اقتصاد ملی مثل پوست وگوشت و استخوان درگیر هستند و همواره یکی از مطالبات اصلی مان همین بحث معیشیتی و اقتصادی کشور بوده بوده است.

آیا جنبش دانشجویی در صدد تکرار برخی شعار های سیاسی خاصی هست یا خود به دنبال ایجاد گفتمان جدیدی در جامعه است ؟
انقلاب اسلامی به جنبش دانشجویی هویت داد؛ یکسری از آرمان انقلاب اسلامی که کماکان اجرایی نشده شعار ماست و یکسری اقتضائات زمان هست که جای زمینه سازی و گفتمان سازی دارد و باتوجه به اینکه انقلاب اسلامی محدود به ظرفیت های داخلی نیست در همین جهت به اخبار و اطلاعات روز دسترسی داشته باشیم و با توجه به اخبار روز سعی در اتخاذ مواضع خود میکنیم و وارد صحنه سیاسی اجتماعی شویم. در جریان مذاکرات با طرف غربی که راهی برای حل تمامی مشکلات کشور مطرح شد، در حلقه های فکری بررسی کردیم و به نتیجه رسیدیم که شاید مذاکرات بتواند برخی از گره ها را باز کند اما اینکه مشکل آب خوردن مردم را به تحریم ها و مذاکرات گره بزنیم غلط هست و لذا حتی هم اگر مذاکره ای انجام میدهم باید عزتمندانه باشد و اگر فعالیتی در عرصه سیاسی انجام میدهیم باید عزتمندانه باشد و نباید عزت ایرانی لگدمال شود و گفتمان عزت ملی را راه انداختیم و تمامی مطالبات خود را در طی چند سال حول محور عزت ملی قرار دادیم و در سطح مسولین مطالبه کردیم و در سطح مردم تبیین کردیم.

یا زمانی که جنبش دانشجویی حس میکند که معاهدات بین المللی و کنوانسیون های آن قرار است تصویب شود و ما جلسات کارشناسی متعددی حول محور همین مسایل برگزار کردیم تا چه حدی میتوانند برای کشور ما موثر هست اینها را بررسی کردیم و دیدیم که انطور که به جامعه القا میشود نیست بلکه در مواردی برای اقتصاد کشور و برای مردم مضر هست  و از جمله اینکه تعاریف اف ای تی اف از تروریسم از بانکداری جهانی و... از تعاریف جمهوری اسلامی  متفاوت است و ما از طریق مطالبه گری رسانه ای و میدانی و تجمعات مختلف را راه اندازی کردیم و این نشان میدهد جنبش دانشجویی زنده است و نه تنها به آرمان های گذشته پایبند است بلکه رو به پیشرفت است.

برخی از تحلیل گران و جامعه شناسان بیان می‌کنند که جنبش دانشجویی به یک عرصه سمبولیک تبدیل شده است وتوانایی ایجاد یک عرصه عمومی را از دست داده است شما به عنوان یک فعال دانشجویی با این صحبت موافق هستید؟
در حقیقت این جنبش دانشجویی بود که انقلاب را رقم زد؛ اگر کسی میگوید که جنبش دانشجویی به یک جنبش سمبولیک شده میتوانیم چندین نمونه موفق را بررسی کنیم همین عرصه پیگیری مطالبات مردمی از نمایندگان از طرق ارسال پیامک به نمایندگان مردم در مجلس(دیپلماسی پیامک). اما الان جنبش دانشجویی در سنگر دانشگاه متمرکز شده است و آنهایی که میخواهند القا کنند که جنبش دانشجویی سمبولیک شده است جنبش دانشجویی را با دهه های اول انقلاب مقایسه میکنند.

در این برهه کنونی جنبش دانشجویی  باید به فکر مشکلات و مسایل اساسی کشور باشد و انها را از مسولین مطالبه کند و در سطح جامعه تبیین کند تا مشکلات حل بشود و به همین خاطر جنبش دانشجویی کار های تخصصی تر شده و تخصصی تر عمل میکند و اگر زمانی نیاز به حضور فیزیکی باشد همواره پای کار بوده است.

اما فضای دانشگاه در حال کم رمق شدن است. این مشکل هم به دلیل یکسری سیاست های گذاری هایی است که برای دانشگاه و دانشجو جاری و ساری شده است. در دانشگاه ها طیف گستره دانشجویی وجود دارد و دانشگاه به سمتی رفته که به یک ایستگاه برای جوان و یا یک دانشجو تبدیل شده است؛ دانشجویی که دنبال آینده شغلی و ازدواج است در دانشگاه متوقف میشود.

سیاست‌های فرهنگی که ابلاغ می‌شود انقدر کارآمد نیستند که دانشجو‌ها را دغدغه‌مند بار بیاورد و موجب می‌شود که جمعیت دانشجویی کشور از لحاظ دغدغه‌مندی به سطحی تنزل پیدا کرده به طوریکه مراسم 16 آذر در دانشگاه‌ها به یک فستیوال تبدیل شده است و برای اکثریت دغدغه نیست که چرا در تاریخ سه دانشجوی ما شهید شدند وخیلی ها هم اطلاع ندارند این کار انجام شده و آسیب اصلی که وارد دانشگاه شده  سر تعدد دانشگاه ها بوده و دانشجو جایگاه خود را از  دست داد.

با توجه به گذشت٤ دهه از عمر جمهوری اسلامی چرا نتوانستیم در برخورد باجریان های فکری و سیاسی که ناکارآمدی گفتمانشان واضح است و هنوز سعی در تکرار کردن هستند، از آنها عبور کنیم ؟
علت این است که جمهوری اسلامی فضای رادیکال و بسته دوران پهلوی را به فضای باز سیاسی تبدیل کرد و این یکی از دستاورد های نظام است و ما در زمینه دموکراسی موفق بودیم. مثال و شاهد عینی ان این است ما هر دوسال یک انتخابات داریم و قالب مسولیت ها از طریق انتخابات صورت میگیرد مردم هم باید در رابطه با مشکلات موجود باید از احراب و جریان هایی که در تلاش هستند که قدرت را در دست داشته باشند مطالبه گری کنند.به نظرم مشکل اصل سیاسی کشور فرار از پاسخگویی توسط سیاست مداران است و همه اینها موجب میشود که مطالبه گری به سمت حاکمیت می رود.


کد خبرنگار : 84