خبرنامه دانشجویان ایران: محمدرضا محمدی*// «آقااااا! دوره نشریه و روی کاغذ نوشتن تمامشده است. دوره، دوره فضای مجازی است. نمیدانم بعضیها چرا گیر دادهاند به این قلم و کاغذ و ول هم نمیکنند. لایک اینستاگرام من از مخاطب نشریه اینها بیشتر است. خدا هدایتشان کند!»
متن بالا دیالوگی تکراری است که خیلیهایمان شنیدهایم. یا شاید بهتر باشد بگویم که شاید خیلی از شما که در حال خواندن این متن هستید، قبلاً مخاطب چنین دیالوگی بودهاید. اما جالب اینجاست که بسیاری از افرادی که چنین نصایحی را به ما نشریاتیها میکنند، نه قلم به دست بودهاند و نه سابقه مؤثری در فضای مجازی داشتهاند! اما گذشته از همه اینها، غرض از یادآوری این دیالوگ تکراری این بود که بگویم که باوجود ظهور بسیاری از بسترها در فضای مجازی، هنوز هم که هنوز است همین قلم و کاغذ خودمان حرف اول را میزند.
نگارنده باوجود سابقه مختصری که در حوزه تولیدات مدیا و مستندهای کوتاه هم دارد، معتقد است، قلم به دست گرفتن و نوشتن متن هنوز هم که هنوز است لذتی دارد که در تولیدات چندرسانهای نمیتوان یافت. لذتی که نه فقط برای نویسنده بلکه برای خواننده اهل سخن هم شیرین است. البته این هم ناگفته نماند که پشت سر هر تولید چندرسانهای یک نویسنده نشسته است که غنای محتوایش، وابسته به سناریوی آن است.
شوربختانه رویکرد نادرست رسانهای چند دهه اخیر، رسانه زدگی را برای ما به ارمغان آورده است. امروز دیگر این اندیشمند نیست که ثروت ثروتمندان را در اختیار دارد. بلکه این ثروت ثروتمندان است که اندیشه اندیشمندان را به اسارت گرفته است و همه ما را اسیر خودکرده است.
بهتر است بحث را فلسفی نکنیم. آنچه واضح است این است که تقابل اندیشهها همچنان در رسانههای مکتوب است و این روزنامهها هستند که مشخص میکنند که رسانههای خرد دیگر به چه سمتی حرکت کنند و در چه حوزهای به تولید بپردازند. در نشریات دانشجویی هم اوضاع به همین ترتیب است. تازمانی که گفتمان انقلاب را روی کاغذهایمان غلبه ندهیم، سخن از فناوریهای نوین رسانهای زدن گزافهگویی است.
اما در مورد نشریات دانشجویی؛ پر واضح است که در یکی دوسال اخیر به دلایلی دوباره اقبال به نشریات دانشجویی در حال افزایش است. همین مسئله موجب این شده است که حرکت خوبی جهت رشد و بالندگی رسانههای مکتوب دانشجویی ایجاد شود. اما تابع همین رشد و حرکت رو به جلو، مشکلات و آسیبهایی هم ایجاد میشود که تا حدودی اجتنابناپذیر هم هست.
مهمترین مشکلات و آسیبهایی که در حوزه نشریات دانشجویی میتوان به آنها اشاره کرد، اولاً خلأهای قانونی و آییننامهای است و دوما سیاست زدگی در ساختارهای مدیریتی و تصمیم سازی.
منظور از خلأهای قانونی و آییننامهای مشکلاتی است که در هستههای مرکزی مدیریتی وزارتین علوم و بهداشت در مورد نشریات دانشجویی وجود دارد. بسیاری از آییننامهها و شیوهنامههای موجود این دو وزارتخانه آموزشی با توجه به اینکه با اهدافی غیر از پیشرفت کیفی رسانههای دانشجویی نوشتهشدهاند، دانشجویان را به دام برخی کمیت گراییها انداختهاند که کیفیت کار آنها را تحت شعاع قرار داده است. برای مثال امروز در برخی دانشگاههای کشور شاهد این هستیم که تشکلهایی که توان بروز نگهداشتن حتی یک نشریه خود را نداشتهاند، متقاضی صدور مجوز 50 نشریه از کمیته ناظر بر نشریات خود میشوند تا بتوانند عدهای را در تهران به اهداف سیاسیشان برسانند. حالا بماند که برخی در پایتخت و در خود دانشگاه تهران برای تحقق اهداف سیاسیشان که عمدتاً از بنیادهای سیاسی خارج از دانشگاه تغذیه میشوند با شدت و حدت بسیار زیاد به دنبال ایجاد غلبهای کمیت گرایانه در حوزه نشریات دانشجویی هستند تا بتوانند از این طریق اهداف حزب سیاسی متبوعشان را در دانشگاه پیش ببرند. البته ناگفته نماند که برای ایجاد همین غلبه هم چه بیقانونیها و تخلفات که در حوزه نشریات انجام نمیدهند...
مسئله دیگری که در حوزه نشریات دانشجویی در دانشگاههای کشور دردسرساز شده است، رویکرد مدیریتی اقتدارگرایانهای است که مسئولین دانشگاهها ایجاد کردهاند. با توجه به اینکه امروز، ناکارآمدی گفتمانی و عملیاتی دولت جناب آقای روحانی برای هرکسی مشخص شده است، گویا صبر و حوصله مسئولین دانشگاههای کشور که عمدتاً مسئولین ستادهای انتخاباتی آقای رئیسجمهور در شهرستانها بودهاند را هم به پایان رسانده است
اما لازم است به این نکته هم اشاره شود که حرکت نشریات دانشجویی انقلابی با شیبی تندرو به جلو حرکت میکند و پیشبینی میشود که در آیندهای نزدیک تمرکز خوبی از سوی تشکلهای دانشجویی در این حوزه را شاهد باشیم.
* عضو شورای مرکزی ناظر بر نشریات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری