تاریخ : 1397,سه شنبه 28 اسفند17:11
کد خبر : 306179 - سرویس خبری : یادداشت

خلیل عامری

از کیهان تا کیان

شاید با هر اصلاح طلب، ( از تئوریسین ها تا اصلاح طلبان امروز ) که صحبت کنیم، دستاورد دولت اصلاحات را نامگذاری سال ۲۰۰۱ به نام گفت و گوی تمدن ها بدانند؛ غافل از اینکه در خلوت هایشان از خود حتی سوال نمی کنند که چرا این دستاورد، بزرگترین جنگ تمدن ها را از جانب بوش پسر کلید زد؟

خبرنامه دانشجویان ایران: خلیل عامری*// اصلاح طلبان دستاورد را خلق نمی کنند بلکه آن را تعریف می کنند؛  به جای ربط دادن رفع حصر به مسائل اقتصادی به فکر تعریف راه حل باشند.

از حکم امام در موسسه کیهان تا حلقه کیان و ضیافت بلوط سبز  

1- سکانس اول: محمد خاتمی پس از فعالیت هایی در موسسه کیهان که روزانه در انتقاد از لیبرال ها، علیه بازرگان و در غرب و شرق ستیزی سرمقاله و یادداشت می نوشت؛ به پیشنهاد میرحسین موسوی برای وزارت ارشاد رای اعتماد گرفت و کارش را با حلقه خاص خود شروع کرد؛ شاید تنها کسی که در آن زمان از او و فرجام ش آگاه بود پدرش بود که او را غرب زده و خطرناک خطاب می کرد.

2- سکانس دوم: سید خندان ما، در رقابت و عبور از عالیجنابان سرخ پوش و خاکستری و با تشکیل جبهه دوم خرداد بر مسند قدرت قرار گرفت. دولتی که کار خود را با شعار جامعه مدنی و توسعه سیاسی آغاز کرده بود؛ خفقان ترین دوران و تحولات سیاسی را رقم زد؛ از قضایایی مانند ۲۳ ابان ۷۶، اصلاح قانون مطبوعات و قتل های زنجیره ای گرفته، تا حوادث کوی دانشگاه، لوایح دو قلو و دوگانه ای، که زمینه ای برای افزایش قدرت و مقابله با ولایت فقیه ای شد که در وصفش، در گذشته  قلم ها می نوشت.

3- سکانس سوم: به رغم کنار کشیدن از انتخابات سال ۸۸ و فاصله گرفتن از سیاست فعالیت خود را در حمایت از [میر] ها با کمک گرفتن از ملک عبدالله [ها] برای ستادهای انتخاباتی شروع کرد و ابتدای اختناق و فتنه دیگر را قبل از انتخابات و نیز در همان ورزشگاه آزادی استارت زد؛ بعد از پایان فتنه ها و تحمیل هزینه های جبران ناشدنی، نقطه اوج همه این ماجراها ضیافت بلوط سبز و  دیدار با سوروس ها و مایکل لیدن هایی است که اجرای طرح های رفراندومی و ایران مدرن های آن ها نقطه پایان او در عرصه سیاست ایرانی - اسلامی بود.

4- سکانس پایانی:  انقضا و پایان ولایت فقیه برای خاتمی؛ تاجزاده و حلقه هایشان تا روز ۱۴ خرداد ۶۸ بود؛ اگر بازرگان، که زمانی خاتمی دهه شصتِ سرپرست کیهان، روزانه در انتقاد از او و لیبرال ها سرمقاله و یادداشت می نوشت، اکنون تصویرش را در دفاتر انجمن اسلامی در کنار خاتمی می بینیم؛ و یا  اگر افشا کننده های جاسوسی های امیرانتظام اکنون شده اند مدافعش و در روز فوتش پیام تسلیت نثارش می کنند؛ و از تسخیر لانه جاسوسی و جاسوس خواندنش ابراز لَهف می کنند؛ اگر اکبر پونزده های دهه شصت اکنون شده اند مدافعان حقوق و آزادی زن؛  اگر میرحسین موسوی دهه شصت که هر روز در روزنامه جمهوری اسلامی علیه غرب و شرق و در دفاع از جمهوری اسلامی  قلم می زد؛ اکنون به دلیل عنایت و لطف جمهوری اسلامی در حصر است؛ اگر کروبی انقلابیِ سه دهه قبل  امروز در تخریب رهبری و نظام نامه می نویسد؛ حاصل تفکر اصلاحاتی است که محصول تضاد است نه مولد آن ؛ اصلاحات دستاورد را خلق نمی کند بلکه آن را تعریف می کند.

شاید با هر اصلاح طلب، (از تئوریسین ها تا اصلاح طلبان امروز) که صحبت کنیم، دستاورد دولت اصلاحات را نامگذاری سال ۲۰۰۱ به نام گفت و گوی تمدن ها بدانند؛ غافل از اینکه در خلوت هایشان از خود حتی سوال نمی کنند که چرا این دستاورد، بزرگترین جنگ تمدن ها را از جانب بوش پسر کلید زد؟

آن ها هنوز هم راه حل را تعریف نمیکنند  و مسائلی مانند رفع حصر را به گشایش اقتصادی مربوط میسازند؟!

* قائم مقام واحد سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان