تاریخ : 1398,پنجشنبه 08 فروردين19:47
کد خبر : 306820 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

روایتی از اولین بحران دوران رهبری آیت‌الله خامنه‌ای؛

بازخوانی تاریخی موافقان و مخالفان جنگی که نشد

صادق خلخالی عضو دیگر مجمع روحانیون مبارز از طرفداران سرسخت همراهی با صدام برای ورود ایران به جنگ با آمریکا و متحدانش بود. او با تاکید بر این‌که هدف آمریکا نه نفت و نه عراق، بلکه اسلام است و این جنگ یک جنگ صلیبی علیه مسلمان‌هاست، تصریح کرد: «ما دایم می‌گوییم مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسراییل، حالا باید این معنا را نشان دهیم.»

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ۱۱ مرداد ۶۹ هاشمی رفسنجانی با رهبری تماس تلفنی گرفت و خبر داد عراق به کویت حمله کرده: «قرار شد در موضع‌گیری عجله نکنیم و شورای امنیت ملی را تشکیل دهیم.» صدام ظرف ۱۳ساعت درحالی‌که پادشاه کویت به عربستان فرار کرده بود، کویت را اشغال کرد و آن را یکی از استان‌های عراق خواند. اشغال کویت به این معنا بود که صدام با احتساب ذخایر نفتی عراق، به 20 درصد از ذخایر نفتی جهان رسیده بود. صدام برای فرار از بدهی ۳۰ میلیارد دلاری به کویت و استفاده از نفت این کشور برای بازسازی عراق، به کویت حمله کرد. او اعتقاد داشت چون جنگ ایران و عراق به سود کشورهای عرب حوزه خلیج‌فارس بوده، دولت‌های عربی باید بدهی 30 میلیارد دلاری عراق را ببخشند، اما کویت زیر بار نرفت. وقتی گفت‌وگو‌ها و تهدیدهای پس از جنگ، هنوز در جریان بود، صدام با رویکردی دوباره به قضیه فلسطین، اعلام کرد اگر اسراییل از نوار غربی رود اردن، بلندی‌های جولان و نواره غزه عقب‌نشینی کند، او نیز از کویت باز پس می‌نشیند. صدام دنبال تشکیل جبهه اعراب کنار خود بود. این پیشنهاد صدام باعث شکافی بین کشورهای عرب شد و آمریکا و کشورهای غربی را مقابل فلسطینی‌ها قرار داد.

توافق آمریکا و شوروی، ماجرای تجاوز عراق را به کویت، به شورای امنیت سازمان ملل فرستاد. شورای امنیت درنهایت به صدام ضرب‌الاجل خروج از کویت داد و تصویب کرد درصورت عدم خروج صدام از کویت، به زور متوسل خواهد شد. هم‌زمان صدام دنبال تجدید رابطه با ایران بود تا شاید ایران را در جنگ با آمریکایی‌ها همراهی کند، یا حداقل از حمایت ایران بهره ببرد. 20 آذر «عمرحسن البشیر» رییس‌جمهور سودان از جانب عراق، پیام تجدید رابطه صمیمی و دوستانه آورد.

از طرفی دیگر صبح 21 آذر 69 جمعی از شخصیت‌های اسلامی از لیبی، ترکیه، الجزایر، سنگال، اردن و فلسطین به تهران آمدند. هاشمی در خاطراتش می‌نویسد: «برای مساله عراق و کویت و پیدا کردن راه‌حل صلح‌آمیز و در حقیقت برای نجات صدام آمدند. گفتم راه‌حل منطقی این است که صدام، بدون شرط از کویت بیرون برود. چند روز بعد «شاذلی بن جدید» رییس‌جمهور الجزایر هم از طرف صدام به دیدار هاشمی آمد. « مذاکره خصوصی با حضور مترجم داشتیم. پیام صدام را داد که گفته بود، در اراده دوستی و همکاری با ایران مصمم است و از من خواسته بود که اگر شبهه‌ای دارم، توضیح بخواهم.»

فشار شورای امنیت سازمان ملل به عراق هر روز بیشتر می‌شد، اما صدام اخطار شورای امنیت را نپذیرفت و همین امر موجب شد آمریکا با ائتلافی از 20 کشور‌ شامل عربستان سعودی، کانادا، فرانسه، بریتانیا، مصر، قطر، سوریه و کویت به عراق حمله کند. جنگی که به جنگ اول خلیج‌فارس معروف شد. جنگ اول خلیج‌فارس با مصوبه شورای امنیت، در 26 دی 69 با حمله هوایی گسترده‌ آمریکا و متحدانش علیه عراق آغاز شد. از اوت 1990 تا ژانویه 1991  آمریکا و ائتلاف غرب 500 هزار سرباز آمریکایی، 36 هزار سرباز انگلیسی، 150 هزار سرباز شورای همکاری خلیج‌فارس، 14 هزار سرباز فرانسوی، 29 هزار سرباز مصری و 30 هزار سرباز از کشورهای دیگر و همچنین 3هزار تانک سنگین و 2 هزار هواپیما را به منطقه رساندند. صدام نیز برای تلافی، چند موشک به اسراییل زد. هدف صدام از این حمله‌ها، بازگرداندن اعراب به صف خود و اقدام علیه اسراییل بود. ولی چون اسراییل نمی‌خواست کشورهای عربی از ائتلاف ضدعراق خارج شوند، درصدد انتقام جویی برنیامد.

این جنگ اسلام و کفر نیست!
چند هفته پیش از حمله آمریکا به عراق و تشدید بحران منطقه، جلسه شورای عالی امنیت ملی با اطلاع رهبر برگزار شد: «درباره شرایط منطقه در فرض شروع جنگ عراق و آمریکا بحث کردیم و تصمیم‌های لازم اتخاذ شد: عدم شرکت در جنگ و جلوگیری از عبور از خاک ما برای حمله به عراق، در صورت خواست آن‌ها و انجام مانور.» فردای آن روز ولایتی وزیر امورخارجه به هاشمی اطلاع داد که «عزت ابراهیم» نفر دوم عراق اجازه سفر به ایران خواسته. شنبه 8 دی دوباره جلسه شورای عالی امنیت با سفر عزت ابراهیم موافقت و تصویب کرد در صورت بروز جنگ، اجازه استفاده از خاک کشور به آمریکایی‌ها داده نشود. 20 دی عزت ابراهیم به دیدار هاشمی آمد. هاشمی در خاطراتش می‌نویسد: «عزت ابراهیم، جواب سوال من را صریح داد. گفت قصد ندارند از کویت بیرون بروند؛ کویت را جزو خاک خود می‌دانند. حتی پس از حل مساله فلسطین، به فرض قبول آمریکا فقط حاضرند درباره کویت به مذاکره بنشینند و قبل از آن، حاضر به مذاکره نیستند و احتمال جنگ را جدی گرفته‌اند و آماده دفاع‌اند و خیال می‌کنند شکست نمی‌خورند. قول داد مساله اسیران را حل کنند. او تقاضای صریح نکرد، جز اعتماد و حرکت سریع در جهت صلح و همکاری. بیان خواسته‌ها را به عهده همراهانش گذشته بود... عصر، شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. درباره تقاضای عراقی‌ها بحث کردیم. قرار شد در حد پذیرش هواپیماهای مسافربری آن‌ها و عدم سخت‌گیری برای ارسال غذا و دارو به‌صورت غیررسمی به عراق، در مقابل تحویل منافقین،موافقت شود.»

سه روز پس از حمله آمریکا به عراق، جلسه شورای امنیت ملی در حضور آیت‌الله خامنه‌ای، تشکیل جلسه داد. در این جلسه، جوانب مختلف کار سنجیده شد و در ‌‌نهایت قرارشد ایران بیانیه‌ای برای اعلام بی‌طرفی در جنگ منتشر کند، اما در عین حال خواستار بازگشت طرفین به مرزهای شناخته‌شده بین‌المللی و خروج نیروهای ائتلاف از منطقه شود.

با وجود این تصمیم، رهبر انقلاب در پرهیز به ورود به جنگ، ناگهان صدایی از مجلس ایران بلند شد که در صورت حمله آمریکا باید به دفاع از صدام برویم! فقط دو سال از پایان جنگ تحمیلی عراق به ایران می‌گذشت و در شرایطی که بازسازی مناطق جنگ‌زده و آوارگی مرزنشینان و ده‌ها هزار شهید و جانباز و اسیر میراث جنگ 8ساله بود، حالا جناحی خواستار ورود دوباره ایران به جنگی نامعلوم بود. از نظر آن‌ها دیگر صدام نه‌تنها  تحمیل‌کننده جنگ 8ساله خانمان‌سوز نبود، بلکه به‌دلیل رویارویی با آمریکا و زدن چندموشک به اسراییل، شایسته همراهی و حمایت هم بود!

چند روز بعد از نظر قطعی شورای عالی امنیت ملی و تاکید بر بی‌طرفی ایران و درحالی‌که نمایندگان چپ نطقی علیه این مصوبه ایراد می‌کردند، آیت‌الله خامنه‌ای در سخنانی با انتقاد از افرادی که که ساز مخالف با موضع بی‌طرفی ایران را کوک می‌کنند و اعتقاد به کمک صدام دارند، گفت: «این موضعی که مسئولان جمهوری اسلامی اعلام کرده‌اند، صددرصد اسلامی و انقلابی است؛ چون نفی تجاوزطلبی و تقبیح حوادثی است که علیه مردم اتفاق افتاده است. بعضی سعی می‌کنند کلمه‌ بی‌طرفی را به معنای غلطی معنا کنند. ما از اول انقلاب، در جنگ بین شرق و غرب، بی‌طرف نبوده‌ایم. ما از اول انقلاب تا حالا، علیه شرق و غرب جنگیده‌ایم. مگر این‌طور نیست؟ شرق و غرب هم علیه ما متحد شده‌اند و جنگیده‌اند. روزی که شرق و غرب هنوز با هم آشتی نکرده بودند و در دنیا شرق و غربی وجود داشت، شعار انقلاب ما «نه شرقی و نه غربی» بود؛ یعنی نفی هر دو و مخالفت با هر دو. این، معنایش بی‌طرفی نیست. ما هرگز به نفع چپ، با راست دشمنی پیدا نمی‌کردیم؛ به نفع راست هم با چپ دشمنی پیدا نمی‌کردیم. دو اردوگاه و دوجناح‌اند که به خاطر اهداف غلط و غیرالهی و نامقدس از نظر ما و از نظر همه‌ انسان‌های واقع‌بین با هم می‌جنگند.

جمهوری اسلامی، هر دو جناح را رد می‌کند؛ چون در هر دو طرف، انگیزه‌ها مادی است و به همین دلیل با یکدیگر تعارض پیدا کرده‌اند. آن‌ها به دلیل مادی بودن، با هم تعارض پیدا کرده‌اند. این‌طور نیست که یکی الهی و یکی هم مادی است. جنگ اسلام و کفر نیست. این، موضع ملت ایران ماست.»

آیت‌الله خامنه‌ای در این سخنرانی، با انتقاد شدید از حمله‌های ارتش آمریکا به مردم بی‌دفاع عراق گفت: «چرا یک کشور را این‌طور ویران می‌کنید؟ چرا قدرتی، به صرف این‌که می‌تواند شلیک کند، به خودش اجازه می‌دهد به هر هدفی که دلش می‌خواهد، شلیک کند؟ آخر به چه مناسبتی! مردم بصره و حله و عماره و بغداد و اعتاب عالیه و - آن‌طور که نقل می‌شود - بقیه شهرهای عراق، مگر چه گناهی کرده‌اند که باید جان‌شان را از دست بدهند، پالایشگاه‌شان را از دست بدهند، کارخانه‌شان را از دست بدهند، فرودگاه‌شان را از دست بدهند؟ ملت عراق، چند سال بعد از این باید کار کند، تا بتواند آنچه را شما از او گرفته‌اید، دوباره برای خودش تامین کند؟ آخر، این چه جنایتی است که انجام می‌گیرد؟ از این بزرگ‌تر، جنایتی متصور نیست.» مقام معظم رهبری افزود: « اگر جنگ دارید، به میدان جنگ بروید؛ نیروهای نظامی آنجا هستند، با آن‌ها بجنگید. چرا از اول اعلام می‌کنید ما ۱۰روز می‌خواهیم جنگ هوایی کنیم؟ جنگ هوایی، یعنی چه؟ جنگ هوایی، یعنی انداختن بمب بر سر شهر‌ها. عریان‌تر از این جنایتی که امروز آمریکا به کمک متحدان خودش - فرانسه و انگلیس و دیگران- انجام می‌دهد، وجود ندارد و تا جایی که ما یادمان می‌آید، وجود نداشته است. وای بر بشریتی که همین جنایتکاران، پرچمداران حقوق بشر هم هستند!»

دو روز بعد، ۱۵۰ نفر از نمایندگان مجلس، با صدور بیانیه‌ای از این مواضع دفاع کردند: «بیانات با صلابت و راهگشای آن رهبر فرزانه بار دیگر چهره خبیث متجاوزان به حقوق بشر و در راس آن‌ها شیطان بزرگ آمریکا را رسوا کرد. اهداف نامقدس طرفین درگیر در خلیج فارس را افشا و پرده از همه ابهام‌ها و القائات سوء نفسانی صدام برداشت و خط حق و باطل را روشن کرد و امت اسلامی را در خط اسلام ناب محمدی(ص) و ولایت فقیه که از اندیشه‌های نورانی حضرت امام قدس سره است هدایت کرد. ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی سپاس خود را از اظهارنظر حکیمانه و مواضع به حق و هدایت آن رهبر عظیم‌الشأن اعلام می‌داریم و هر آینه چون سربازانی فداکار گوش به فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده و هستیم و از خداوند منان سلامت و توفیقات روزافزون ولی امر مسلمین را خواستاریم.»

صدام حسین سردار اسلام!
جناح چپ به‌رغم موضع‌گیری صریح رهبر انقلاب و اعلام شورای عالی امنیت ملی مبنی بر بی‌طرفی ایران، خواستار مبارزه با آمریکا شد. دقیقا همان چیزی که به‌زعم جناح راست، افتادن در دام سیاست آمریکا برای نابود کردن انقلاب بود. کار به جایی رسید که برخی چهره‌های جناح چپ با استناد به تحریرالوسیله حضرت امام(ره) حمایت از عراق و مبارزه با آمریکا را واجب دانستند.

شاید اولین موضع‌گیری پس از اعلام بی‌طرفی از سوی شورای عالی امنیت ملی را حسن روحانی گرفت که هم‌زمان دبیر این شورا و نماینده مجلس بود. 5 دی پیش از حمله آمریکا به عراق و در زمانی که کویت در اشغال عراق بود، در نطقی خلاف اعلام بی‌طرفی ایران، تلویحا عدم ایستادگی در برابر آمریکا را ننگ دانست: «عراق از این تجاوز یکی از اهدافش ژاندارمی منطقه خلیج فارس بوده، رهبری دنیای عرب بوده، این هم جزو اهداف عراق بوده. خارجی‌ها هم که به این منطقه آمده‌اند و در راس آن آمریکا یکی از اهدافش تسلط بر منطقه است. آمریکایی‌ها قبلا شاه را به‌عنوان ژاندارم در این منطقه نگه ‌داشته بودند تا از منافع غرب و آمریکا پاسداری کند، به اصطلاح بعد‌ها فکر کردند شاید عراق بتواند این وظیفه را انجام بدهد. اما امروز به این نتیجه رسیده‌اند که خودشان مستقیم باید ژاندارمی منطقه را به‌عهده بگیرند و این مساله بسیار مهم است. ننگی است برای منطقه و دنیای اسلام اگر در برابر این توطئه نایستند و مقابله نکنند.»

اما مجمع روحانیون مبارز درباره حمله آمریکا به عراق و لزوم مبارزه با منافع آمریکا در بیانیه‌ای نوشت: «فاجعه سنگین این‌که، این خونریزی و جنایت به سرکردگی بزرگ‌ترین دشمن اسلام و انسانیت، آمریکای جنایتکار صورت می‌گیرد و خودسری و جاه‌طلبی صدام که بهانه تجاوز آمریکا و هم‌پیمانانش به منطقه شده، هیچ‌گاه نباید ما را از خطر و جنایت اصلی غافل کند. دست آمریکا به خون همه مظلومان آلوده و آوازه جنایتش سراسر زمین را پر کرده و امروز در کار ویرانی خانه و تاسیسات مردم مسلمان عراق و کویت و به خاک و خون کشیدن انسان‌های بی‌گناه با شقاوتی وصف‌ناپذیر است. مثلث استکبار، صهیونیسم و ارتجاع، آشکارتر از همیشه نقش خائنانه خود را بازی می‌کند و هیچ‌گاه نباید از این که این مثلث شوم به ظاهر در برابر حکومت عراق قرار گرفته، از خطر بالفعل و بالقوه این اتحاد غافل ماند. آمریکا، صهیونیسم و ارتجاع دشمن ملت‌های منطقه، سرکوبگر حرکت‌های استقلال‌طلبانه و به‌خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی بزرگ‌ترین دشمن این انقلاب بوده‌اند.»

بیانیه دیگر مجمع روحانیون مبارز انقلابیون جهان اسلام را به حمله به منافع آمریکا تشویق کرد: «آمریکا و نیروهای متحد آن باید هرچه زودتر جنگ را متوقف و بدون قید و شرط نیروهای خود را از منطقه بیرون ببرند و در طرح امنیت و آینده منطقه دخالتی نکنند. از مسلمانان و هسته‌های انقلابی جهان اسلام و به‌خصوص منطقه خلیج‌فارس می‌خواهیم که صفوف خود را هرچه فشرده‌تر کنند و خود را برای ضربه زدن به منافع آمریکا در منطقه و سراسر جهان آماده کنند و... دست شیطان بزرگ را از سر مسلمین کوتاه کنند. در این لحظات حساس از شورای عالی امنیت ملی درخواست می‌کنیم در ادامه تلاش‌ها و تصمیم‌های ارزنده خود با توجه به اهمیت و خطرات اوضاع، با الهام از تعالیم و سیره مبارک امام راحل... در مقابله با آمریکا با تدبیری همه جانبه و با استظهار به نیروی انقلابی ملت بزرگوار ایران و اعتماد به خواست و اراده ملت‌های مسلمان برای مقابله با خطرات و نقشه شوم آمریکا و تامین منافع و مصالح جمهوری اسلامی ایران... با قاطعیت به بهره‌گیری از فرصت‌ها و اتخاذ تصمیم‌های مناسب پردازد. از همه انقلابیون فداکار در سراسر جهان می‌خواهیم که منافع نامشروع آمریکای جنایتکار و اسراییل غاصب را در همه جا مورد تهاجم قرار دهند.»

بهزاد نبوی در دیدار با دانشجویان دانشگاه تهران در یک موضع‌گیری حیرت‌انگیز حمله آمریکا به عراق را فرصت تاریخی! برای حمله به اسراییل توصیف کرد: «این جنگ، فرصتی تاریخی برای حمله به اسراییل به وجود آورد که از دست رفت. در طول تاریخ سابقه نداشته که اسراییل مورد حمله واقع شود... و عکس‌العمل نشان ندهد، زیرا از جنگ که او را در منجلاب خواهد انداخت، وحشت دارد. پس ما از این طریق می‌فهمیم که آمریکا یک نقطه ضعف اساسی دارد و آن اسلامی ‌ـ ‌اسرییلی شدن جنگ است. وظیفه ما این بود که به هر طریق ممکن است سمت و سوی جنگ را عوض می‌کردیم. می‌بایست در سیاست خارجی و مواضع‌مان را در قبال عراق این نکته محوری نصب‌العین قرار می‌دادیم.»

مجلس سوم که اکثریت آن دست جناح چپ بود، مخالف اعلام بی‌طرفی ایران بودند. باوجود اعلام صریح نظر رهبری و شورای امنیت ملی بر بی‌طرفی در جنگ، صحن مجلس شورای اسلامی به میدان‌داری اعضای مجمع روحانیون مبارز، صحنه اعتراض نمایندگان به این تصمیم شد.

علی‌اکبر محتشمی‌پور، نماینده تهران و عضو شاخص مجمع روحانیون مبارز، پشت تریبون رفت و اولین نفری بود که صدام حسین را با «خالد بن ولید» سردار سپاه اسلام مقایسه کرد و گفت: «امروز خبر می‌رسد کربلا و نجف ما زیر آماج بمب‌باران‌های آمریکا قرار گرفته است. چرا ملت ایران و ملت اسلام در سکوتی مرگبار به سر می‌برند؟ آیا ما وظیفه نداریم؟ آیا آمریکا خطری برای جهان اسلام نیست؟ آیا کشور عراق و ملت عراق یک کشور اسلامی و ملت مسلمان نیستند؟ آیا این امام نیست که با فریاد رسا، وظیفه و تکلیف همه مسلمانان را دفاع از اسلام و مسلمین و سرزمین‌های اسلامی اعلام می‌کند؟ چرا نباید این جنایت مرگبار آمریکا محکوم شود؟ چرا ما باید بی‌تفاوت از کنار این همه جنایت بگذریم؟ جمهوری اسلامی و ملت مسلمان و انقلابی ایران با توجه به اصول و آرمان‌هایش از هر کشور دیگر اولی و احق است که در جهاد مقدس بر علیه آمریکا شرکت کند و به آرزوهای مقدس و الهی امام که خلیج‌فارس باید گورستان آمریکایی‌های متجاوز شود، جامه عمل بپوشاند.»
او سپس با بیان این‌که متاسفانه ما صرفا به یک ابزار تاسف اکتفا کرده‌ایم و حتی به خود جرات نداده‌ایم که جنایات آمریکا و متحدین او را محکوم کنیم، تصریح کرد: «امروز اگر پاسخ به استغاثه یا للمسلمین ملت مظلوم عراق و کویت و فلسطین را ندهیم، چه انتظاری داریم که فردا اگر این گرگ خون‌آشام به شما و به ملت ما و به انقلاب ما و کشور ما حمله‌ور شد، سایر مسلمین با ما همدردی کنند.»

او شرایط منطقه را با دوران صدر اسلام و صدام را با «خالد ابن ولید» مقایسه کرد: «مسلمانان جهان با پذیرش رهبری اسلامی ایران توقع دارند پرچم‌داری جهاد و مبارزه با آمریکا در دست ایران و انقلاب ایران باشد. حوادث و بحران اخیر یادآور رویارویی و صف‌آرایی خالد بن ‌ولید در برابر ابرقدرت‌های صدر اسلام است. او که عمری در صف کفر، شمشیر به روی پیامبر(ص) و مسلمانان کشید، ولی در ‌‌‌نهایت فاتح بزرگی برای مسلمانان گشت. امروز دنیای کفر در مقابل ملت مسلمان عراق و فلسطین به عنوان خاک‌ریز اول قرار گرفته و به یقین خاک‌ریز بعدی، انقلاب و ملت مسلمان ایران است، ما از چه می‌ترسیم؟ بگذار با عزت و شرف زندگی کنیم و بمیریم. زندگی زیر سایه سرنیزه‌های آمریکا برای ما ذلت است و اسارت است ‌و ننگ است.»

او با اشاره به فتاوای امام در دفاع در تحریرالوسیله، این فتاوا را منطبق با شرایط زمان می‌داند و می‌گوید:«امروز بحث بر سر گذشته عراق و ایران نیست. تفنگ‌داران آمریکایى و صلیبى‌هاى غربى براى نابودی ماشین جنگى عراق و سپس پرداختن به انقلاب اسلامى ایران و تمام حرکت‌هاى آزادى‌بخش و تثبیت و تحکیم رژیم اشغال‌گر فلسطین آمده‌اند. ساده‌اندیشى است کسانى فکر کنند آمریکا براى دفع تجاوز عراق از کویت به منطقه آمده و پس از آن خواهد رفت. آمریکا براى سیطره کامل سیاسى و اقتصادى و به زنجیر کشیدن و اسارت ملت‌هاى مسلمان وارد خلیج‌فارس و سرزمین مقدس حجاز شده است. امروز کفر جهانى به سر کردگى آمریکا در یک صف براى نابود کردن منابع مسلمین قرار گرفته است. این‌که برخى افراد ساده‌لوح، یا مرعوب فکر کنند این جنگ براى ما جاى نگرانى نیست و مردم نگران نباشند، جاى بسى تاسف است. وزیر دفاع آمریکا اعلام کرده آمریکا می‌خواهد ریشه انقلاب اسلامى و ملت ایران را قطع کند. درا ین صورت ملت ایران و انقلاب اسلامى تغییر کرده، یا ماهیت آمریکاى جهان‌خوار عوض شده، یا این‌که این حرف دعوت به بى‌تفاوتى مردم در مقابل سرنوشت و انقلاب اسلامى خود است. امروز ملت‌هاى مسلمان منطقه به‌خصوص ملت ایران وظیفه شرعى دارند تا در جهادى مقدس به مقابله با نیروهاى کفر آمریکا و ناتو و صهیونیسم برخیزند. انقلاب و نظام جمهورى اسلامى نمی‌تواند در این جنگ خانمان‌سوز و سرنوشت مسلمانان بى‌تفاوت بماند.»

خلخالی: این یک جنگ صلیبی است و ما بسیجی داریم!
صادق خلخالی عضو دیگر مجمع روحانیون مبارز از طرفداران سرسخت همراهی با صدام برای ورود ایران به جنگ با آمریکا و متحدانش بود. او با تاکید بر این‌که هدف آمریکا نه نفت و نه عراق، بلکه اسلام است و این جنگ یک جنگ صلیبی علیه مسلمان‌هاست، تصریح کرد: «ما دایم می‌گوییم مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسراییل، حالا باید این معنا را نشان دهیم.»

خلخالی خطاب به رهبری گفت: «ای آیت‌الله، رهبر عالی‌قدر زمان آقای خامنه‌ای سلمکم الله تعالی دستور بفرمایید، همان‌طور که گفتید جهاد است، کشته شدن در راه اسلام است... ما باید در اینجا آمریکا و بوش و فهد و دولت‌های انگلی مانند حسنی مبارک و اوزال را در سنگر‌ها به نابودی بکشانیم، غرق خون کنیم تا این‌ها بدانند حریم اسلام، حریم بزرگی است. والله والله فردا اگر آمریکا پیروز شود و در بغل ایران بیاید، به این آسانی منطقه را ترک نمی‌کند.»  خلخالی با بیان این‌که در این نبرد قهرمانانه نمی‌توانیم ملت عراق را تنها بگذاریم، گفت: «گذشته‌ها مساله دیگر است، جنگ ما با عراق یک مساله دیگر است. اینجا سرنوشت اسلام مطرح است. این برای ما ننگ است، برای ما عار است، اسلحه داریم، قدرت داریم، جوان داریم، بسیجی داریم، ولی بخواهیم تسامح و تساهل کنیم. هیچ‌وقت تساهل در این مسایل جایز نیست.»

هادی خامنه‌ای دیگر نماینده مجلس و عضو مجمع روحانیون نیز با اعلام این‌که بسیار ساده‌اندیشی است که جریان حمله گسترده آمریکا و متحدانش را به خلیج‌فارس ناشی از تجاوز عراق به کویت بدانیم، در موضعی ملایم‌تر گفت: «حال که کشورمان در جنگ اعلام بی‌طرفی کرده، هرگونه نقض بی‌طرفی که به وسیله مهاجمان صورت گیرد، مانند تجاوز به حریم هوایی، پرتاب موشک و... باید به‌شدت پاسخ داده شود.» او به تلاش صدا و سیما برای سانسور موضع اکثریت نمایندگان در محکومیت حمله آمریکا واکنش نشان داد و گفت: «صدا و سیما علاوه بر گزارش تصمیمات رسمی مسئولان موظف به پخش بیانیه‌ها و اطلاعیه‌های مجلس شورای اسلامی که رکن عمده حکومتی است نیز می‌باشد. بنابراین سانسور بیانیه‌هایی که به امضای اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسیده و بیان‌کننده عمق تنفر و انزجار آن‌ها از آمریکا و تهاجم گسترده استکبار جهانی در این واقعه است. اکتفا کردن فقط به بیان اظهار تاسف نمایندگان و بی‌خبر گذاشتن مردم از نظر نمایندگان‌شان، مغایر با وظیفه اصلی است که این رسانه عمومی برعهده دارد.»

مهدی کروبی، رییس مجلس با لحن آرام‌تر اما در نزدیکی کامل به مواضع دیگر اعضای جناح چپ، نسبت به ورود اسراییل به جنگ منطقه هشدار داد و گفت: «بی‌شک ایران اسلامی در مقابل شرارت‌های رژیم اشغالگر قدس ایستادگی خواهد کرد و وارد عمل خواهد شد. اما نوع و میزان و چگونگی جنگ علیه اسراییل را شورای امنیت ملی تعیین خواهد کرد.»

کوبیدن بر طبل جنگ
موضع جناح راست که دقیقا عکس چیزی بود که جناح چپ به آن معتقد بود. در مقابل جناح چپ، نمایندگان دیگری بودند که نظری متفاوت داشتند. موحدی ساوجی در نطق پیش از دستور گفت: «در مساله جنگ میان متفقین و عراق باید بررسی کرد که این چه جنگی است؟ آیا جنگ میان حق و باطل است؟ جنگ میان اسلام و کفر است؟ جنگ میان عدالت و ظلم است؟ اگر ما اول جنگ و ماهیت جنگ و مقدمات جنگ و انگیزه‌های جنگ را که در طرفین وجود دارد بشناسیم، بعد می‌توانیم قضاوت کنیم که در رابطه با این جنگ چگونه باید برخورد کنیم. کدام طرف قرار بگیریم یا باید بی‌طرفی خودمان را اعلام کنیم؟ معتقدم چون در این جنگ هیچ طرفش حق نیست و از آنجایی که جنگ میان دو متجاوز و دو قدرت مغرور خودخواه استکباری در واقع صورت گرفته، مسلمانان جهان تا زمانی‌که ماهیت این جنگ، جنگ میان حق و باطل نباشد، نمی‌توانند به اذن اسلام و به اذن خدا و قرآن در یکی از این دو صف شرکت کنند.»

علی‌اکبر ناطق نوری از دیگر نمایندگانی بود که با ورود ایران به جنگ ابراز مخالفت کرد. او در نطق خود تصریح کرد: «هیچ‌کس نمی‌گوید و نمی‌تواند بگوید آمریکای جهان‌خوار و هم‌پیمانانش به حق وارد منطقه شده‌اند، هرگز. اینان سلطه‌گرایانی سودجو هستند که باید هرچه زود‌تر گور خود را از این منطقه گم کنند و سرنوشت منطقه را به دست ملت‌های آن بسپارند. اما این را هم نباید پذیرفت که صدام حق است و دفاع از او دفاع از بیضه اسلام است.»  او گفت: «جنگ خلیج فارس نمی‌تواند جنگ اسلام و کفر باشد، چون ما معتقدیم باید جهاد تحت رهبری امام عادل باشد و ائمه طاهرین علیهم‌السلام از رفتن به جنگ، تحت پرچم خلفای غاصب منع می‌کردند... چه‌قدر ساده‌اندیشی است اگر کسی تصور کند صدام ماهیت عوض کرده است. ما زنده‌به‌گور شدن دختران جوان بُستان، منهدم شدن شهر‌ها و روستا‌ها در استان‌های جنگ‌زده و هزاران شهید و ده‌ها مدرسه که با صد‌ها کودک بی‌گناه در یک لحظه از صفحه زمین محو شدند، جانبازان عزیزی که باید عمری رنج هوس‌های یک پلید (صدام) را تحمل کنند، آثار بمب‌های شیمیایی و زخم‌های به جامانده بر پیکر بسیجیان سلحشور را فراموش نکرده‌ایم. همه شهادت می‌دهند که صدام مثل دیگر جنایتکاران یک جنایتکار تاریخ است.»

چهره‌های صاحب‌نظر در سیاست خارجی جناح راست در روزنامه رسالت ضمن نقد نظرات جناح چپ آن‌ها را افرادی ساده‌لوح و احساسی توصیف کردند. محمدجواد لاریجانی که در بحرانی‌ترین سال‌های جنگ پست قائم مقام وزارت خارجه را به‌عهده داشت و از چهره‌های شاخص جناح راست به شمار می‌رفت، جنگ بین آمریکا و عراق را جنگ تجاوزها توصیف کرد و برخی از اشخاصی که تحریرالوسیله امام را مجوزی برای ورود به جنگ منطقه قرار می‌دادند، افرادی ساده‌لوح و فاقد اعتقاد درست توصیف کرد و به آن‌ها توصیه کرد به عقل خود رجوع کنند: «اگر این جنگ درگیری حق و باطل بود، تردیدی نداشتیم که کدام طرف را باید حمایت کرد و چند بار باید حمایت کرد، اما نباید ساده‌نگر و سطحی بود این جنگ تعارض تجاوزهاست! تجاوز به کویت و تجاوز به منطقه! ما حادثه را خوب می‌فهمیم! مقاصد آشکار است و دقیقا به همین خاطر بی‌طرف هستیم. امروز دشمنان اسلام سعی می‌کنند درگیری متجاوزان را جنگ اسلام و کفر بنمایانند و چون در این جنگ رژیم عراق شانس کمتری دارد، لذا نتیجه بگیرند که در جنگ اسلام و آمریکا، آمریکا پیروز شد! به همین دلیل پرتاب چند موشک عراقی به تل‌آویو، جنگ اسلام و صهیونیسم نیست، که دست آخر صهیونیسم‌ها هم فاتح از آب درآیند. متاسفانه دوستان ساده‌لوح ما زود فریب می‌خورند و از آن فراتر، تحریرالوسیله را وسیله ضربه زدن به بنیانی می‌کنند که حضرت امام(ره) تمام عمر را صرف تحکیم آن کرد. یعنی کسی که فروع تحریر را نفهمیده و صلح و جنگ را از دایره اختیارات ولی‌فقیه خارج می‌کند که درواقع قرآن را سرنیزه کرده است... اگر اعتقاد درستی ندارید، حداقل ضروریات عقلی را منکر نباشید».

روزنامه رسالت در مقاله‌ای، برخی از چهره‌های جناح چپ را به مصلحت‌اندیشی و عاقلانه اندیشیدن فرا خواند: «امروز مردم ما سیاست بی‌طرفی مسئولان نظام را سیاستی کاملا منطقی و مبتنی بر مصلحت می‌دانند، زیرا بهتر از دیگران به ماهیت این نظام‌های متجاوز آشنا هستند و بهتر است گروهی که طرح «درگیری ایران در جنگ» را مطرح می‌کنند عاقلانه بیندیشند و مصلحت نظام و مردم را بر بهره‌برداری‌های سیاسی مقطعی ترجیح بدهند به خود آیند و واقع‌بینانه بیندیشند و بدانند ملت در شناسایی دوستان و دشمنان خود از تجربه بسیاری برخوردار است. ناآگاهان بدانند امت اسلامی ایران به پیروی از ولایت‌فقیه اعتقاد دارند و از مصوبات شورای عالی امنیت ملی که به تایید مقام معظم رهبری می‌رسد، پیروی می‌کنند.»

روزنامه رسالت در مقاله دیگری در این‌باره می‌گوید: «ما باید بدانیم کجا ایستاده‌ایم، اما نباید دست‌خوش احساس یا خیال‌بافی شویم و خود را گول بزنیم. الزاما به همان اندازه‌ای که سازش با آمریکا در موضع استکباری غیراصولی و ضدآرمانی است، تحقق اهداف مشترک استراتژیک با (حزب) بعث نیز غیراصولی و ضدآرمانی است.»

هاشمی رفسنجانی رییس‌جمهور وقت نیز چند‌بار در سخنرانی‌های مختلف، به‌شدت جناح چپ را مورد عتاب قرار داد و موضع‌گیری آن‌ها را مبنی بر مداخله در جنگ محکوم می‌کند. او این سوال را مطرح می‌کند که ورود ایران به جنگچه ژتوجیهی دارد: «ما وارد جنگی نخواهیم شد که در آن خون بدهیم آمریکا پیروز شود و به اهدافش برسد یا عراق پیروز شود و در کویت بماند.»
ایشان در جایی می‌گوید: «ما ثابت کردیم کشور ماجراجویی نیستیم بلکه اهل فکر و اندیشه‌ایم!»

اما حسن روحانی به‌تدریج موضع خود را تغییر داد. آش حمایت از صدام توسط جناح چپ آن‌قدر شور شد که خلاف موضع گذشته با صراحت گفت: «با توجه به انگیزه‌های باطل طرفین درگیر جنگ خلیج‌فارس، جوانان ما به نفع هیچ‌کس از آن‌ها فداکاری نخواهند کرد.»

سیداحمد خمینی که نزدیکی و قرابت قدیمی با بیشتر چهره‌های مجمع روحانیون مبارز داشت، حین جنگ لفظی دو جناح درباره مورد چگونگی برخورد نظام با مسایل منطقه در آن مقطع حساس همه جناح‌ها را به اتحاد فراخواند و تلویحا جناح چپ را به پیروی از دستورات رهبر انقلاب و دولت و عدم موضع‌گیری مخالف با آن فرا می‌خواند: «هرکس بگوید اطاعت از امام غیر از اطاعت از آیت‌الله خامنه‌ای است، در خط آمریکاست. با تمام وجود از دولت دفاع می‌کنیم. مگر ما مرده‌ایم که بگذاریم آقای هاشمی تنها بماند.»

عصر ۳۰ دی گروهی از نمایندگان عمدتا وابسته به جناح چپ تظاهراتی علیه حضور نظامی عراق در منطقه برگزار کردند. تظاهراتی که در آن شعارهای تندی علیه آمریکا و دیگر کشورهای متحد و در دفاع از دخالت نظامی ایران سر داده شد. اما این یکی از واپسین تلاش‌ها برای برای ورود ایران به جنگ بود، چون نظر رهبر عدم ورود ایران به جنگ بود. 

در نهایت قوای آمریکا و هم‌پیمان خود، ارتش صدام را در بهمن 69 از کویت بیرون راندند. حمله صدام  به کویت اولین بحران بین‌المللی دوران رهبری آیت‌الله خامنه‌ای بود. تدبیر رهبری، ایران را از جنگی بیهوده رهانید. مواضع جناح چپ در این بحران، فقط یک نمونه از مواضع غلط، افراطی و دور از تعقل آنها بود. اما باید تاریخ انقلاب را موشکافی کرد تا عیان شود چگونه بی‌تدبیری چپ‌های دیروز، کشور را یک سال پس از جنگ تحمیلی، به یک قدمی جنگی دیگر کشاند. اصلاح‌طلبانی که حالا نظام و رهبری را به جنگ‌طلبی متهم می‌کنند.


کد خبرنگار : 86