خبرنامه دانشجویان ایران: معین احمدیان// 1. اینجیرو آسانوما، رهبر حزب سوسیالیست ژاپن، در سال 1960 میلادی حین سخنرانی در یک نشست حزبی که بهصورت زنده از تلویزیون ملی ژاپن پخش میشد، ازسوی یک ملیگرای افراطی ترور شد. این ملیگرای افراطی که 17 سال بیشتر سن نداشت، آسانوما را مقابل چشمان میلیونها ژاپنی که بهتازگی با پدیده تلویزیون آشنا شده بودند، با یک شمشیر کوچک سامورایی کشت. مرگ خشونتبار آسانوما _که البته بهدلیل حمایتهای همهجانبهاش از حکومت کمونیستی چین، محبوبیت چندانی میان مردم ژاپن نداشت_ بر صفحههای تلویزیون، موجی از خشم و نفرت را بین ژاپنیها شکل داد. مردمی که بهتازگی فاجعه جنگجهانی را از سر گذرانده بودند، تاب دیدن خشونت دیگری با این حجم از جزئیات گرافیکی نداشتند، پس چاره را در تحریم طولانیمدت جعبه جادویی دیدند؛ آنهم با یک دلیل که «تلویزیون وقیح است». واضح است که تحریم جعبه جادو در ژاپن همیشگی نماند.
2. دو روز قبل تصاویری از صحنه قتل یک روحانی در فضای مجازی منتشر شد. خبرهای اولیه حکایت از آن داشت که یکی از فعالان اینستاگرامی با یک خودروی سواری ۲۰۶ در محله «آخوند» همدان با شلیک دو گلوله به سمت این روحانی ۴۶ ساله، او را به قتل رسانده است. بعد از وقوع این حادثه و انتشار تصاویر هولناک آن در فضای مجازی، ضارب در صفحه اینستاگرام خود نسبت به قتل این روحانی اعتراف میکند و بار دیگر رجزخوانیهای اینستاگرامی به راه میاندازد. نکته عجیب این ماجرا، تصاویری است که قاتل در فضای مجازی از چند روز قبل منتشر کرده بود و نشانههای عدم تعادل روانی و موارد قانونشکنی او در این تصاویر دیده میشود. ظاهرا سهلانگاری نسبت به این فضای اجتماعی، منجر به بروز یک فاجعه هولناک رسانهای شده بود. مختصات این حادثه و نوع بازنشر آن در فضای مجازی، این گزاره را در ذهن تقویت میکند که «اینستاگرام هم وقیح است» اما راهحل مواجهه با پدیده شبکههای اجتماعی چیست؟ و اینکه آیا تحریم طولانی این رسانه شکلگرفته در دنیای مجازی راهحل این ماجراست؟
3. پس از فراگیرشدن شبکههای اجتماعی در ایران، دو گزاره مشهور بهعنوان راهحل مواجهه با این کلونی انسانی فضای مجازی مطرح میشود؛ یکی آنکه تسلیم محض یک فضای نوین رسانهای شویم که ذات این مدل رسانه است که مخاطب قدمبهقدم به پذیرش محضی از قوانین نانوشته این شبکههای اجتماعی برسد و در این انحصارگرایی رسانهای تمام بنیانهای فرهنگی و ارزشی فرو ریخته و انسان منفعل و بنده محض این تکنولوژی خواهد شد. گزاره دوم اینکه انسانها برای نجات از وضع موجود چارهای جز زهدگرایی اجتماعی نخواهند داشت، بدان معنا که با بهکارگیری قدرت عقل، مانع سلطه این سیل رسانهای شوند. البته هرکدام از این گزارهها طرفداران خاص خود را دارد و البته نگاه سومی هم به شبکههای اجتماعی و حضور در فضای مجازی وجود دارد.
4. روز گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان و مدیران نیروی انتظامی به موضوع «تامین امنیت فضای مجازی» تاکید کردند و گفتند: «فضای مجازی امروز در زندگی مردم گسترش زیادی پیدا کرده است و درعین منافع و امکانات، خطرات بزرگی نیز دارد.»
این اولین باری نیست که رهبری ضمن اشاره به اهمیت فضای مجازی، درخصوص برخورد هوشمندانه نسبت به این پدیده مهم این روزهای جامعه ایرانی تاکید دارند. ایشان در دیداری که اسفندماه سال گذشته هم با اعضای مجلس خبرگان داشتند، با اشاره به دو نوع نگاهی که به فضای مجازی وجود دارد، گفتند: «در بیانات آقایان راجعبه فضای مجازی و مسائل مانند اینها؛ خب نوع برخورد با این قضیه دو جور ممکن است: میتواند بهصورت مدبرانه عملکردن باشد، یکجور هم نه، میتواند بهصورت سهلاندیشانه. البته سهلانگاری یک حرف است، سهلاندیشی یک حرف دیگر است؛ سهلاندیشی یعنی انسان پیچیدگی کار را نبیند، آن پیچهای کار و مشکلات کار را انسان توجه نکند؛ این سهلاندیشی است. سهلانگاری هم این است که انسان نگاه کند، بیتفاوت از مقابل خطر عبور کند. هم میتوان اینجوری عمل کرد، هم میتوان با تدبیر، با دقت، با ملاحظه جوانب وارد میدان شد.» در تدبیر رهبری برای حضور در شبکههای اجتماعی، راهحل پرهیز از حضور در فضای مجازی عنوان نمیشود. ایشان حتی در دیدار با مسئولان دفتر تبلیغات اسلامی گفتند: «دستگاههای مختلفی در فضای مجازی حضور دارند، اما حضور در این فضا باید یک حضور جریانساز باشد، ضمن اینکه بهترین راه شناسایی و ارتباط با گروههای موثر فرهنگی و یافتن سوالها و سرنخهای فکری آنان، استفاده از فضای مجازی است.»
اگرچه در بیان رهبری هست مواردی که از فضای مجازی بهعنوان «مضلات الفتن» (فتنهها و آشوبهای اغواگر) یاد میشود اما هیچگاه در بیانات ایشان، انفعال مقابل این پدیده مهم رسانهای دیده نمیشود و از آن بهعنوان فرصتی برای مقابله با دشمن یاد میکنند؛ «جوانها امروز در فضای مجازی فعالند؛ فضای مجازی میتواند ابزاری باشد برای زدن توی دهن دشمنان.»