تاریخ : 1398,دوشنبه 09 ارديبهشت13:09
کد خبر : 310194 - سرویس خبری : باشگاه نویسندگان

سیدعلیرضا ساداتی؛

متری شیش و نیم، فیلمی دو نیمه‌ای

متری شیش و نیم مانند فوتبال دو نیمه دارد. دو نیمه کاملا متفاوت. در نیمه اول قهرمان فیلم نقش اول را ایفا می کند. پلیسی شجاع که برای دستگیری سردسته باند توزیع مواد مخدر، از هیچ چیز هراس ندارد و حتی دست رد به رشوه وسوسه انگیز 4 میلیاردی می زند.

خبرنامه دانشجویان ایران: سیدعلیرضا ساداتی// هر مسابقه فوتبال دو نیمه دارد. نیمه دوم به نیمه مربیان معروف است. یعنی نیمه ای که مربیان حرف خود را در میدان مسابقه می زنند. "سعید روستایی" نیز در نیمه دوم فیلم خود حرفش را می زند. او در نیمه دوم فیلم سعی دارد به مخاطب بفهماند که درخت معضلات اجتماعی را باید از ریشه قطع کرد، نه از تنه. دو فیلم اخیر سعید روستایی حامل این پیام است که "فقر" عامل اصلی معضلات اجتماعی است و اگر بخواهیم معضلات اجتماعی را ریشه کن کنیم باید فقر را از بین ببریم.

هر چند که ساخت فیلم با موضوع فقر در سینمای ایران کلیشه شده است اما "متری شیش و نیم" مانند کار قبلی کارگردان، با "پر دیالوگ بودن" و "ریتم خوب" جذابیت خود را حفظ کرده و باعث شده که فیلم یک سر و گردن نسبت به سایر رقبای هم موضوع خود برتر باشد.

متری شیش و نیم مانند فوتبال دو نیمه دارد. دو نیمه کاملا متفاوت. در نیمه اول قهرمان فیلم نقش اول را ایفا می کند. پلیسی شجاع که برای دستگیری سردسته باند توزیع مواد مخدر، از هیچ چیز هراس ندارد و حتی دست رد به رشوه وسوسه انگیز 4 میلیاردی می زند. نیمه اول فیلم با ژانر پلیسی و هیجان انگیز دنبال می شود، به طوری که هر ببیننده ای را برای تماشای فیلم روی صندلی خود میخکوب می کند. گویا باب تازه ای در موضوع فیلم سینمای ایران باز شده است. اما نیمه دوم این فرض را رد می کند. نقش اول فیلم به ضد قهرمان می رسد. ریتم فیلم کند شده و به ژانری اجتماعی تبدیل می شود.

نقد اصلی نگارنده به این فیلم، سوء استفاده از احساس مخاطبان است. به طوری که در انتها حتی پلیس قهرمان فیلم نیز از اعدام عامل مهم اعتیاد بسیاری از معتادان احساس رضایت نمی کند. سکانس های آخر فیلم فضا را کاملا احساسی می کند و اینطور در ذهن مخاطبان القا می کند که "ناصر خاکزاد" نباید اعدام بشود. خانواده سفید ضد قهرمان و خانواده سیاه قهرمان تناقضی است که در این فیلم دیده می شود. همچنین سیاهی پلیس (به ما هو پلیس) در این فیلم کم نبوده. به عنوان مثال نارو زدن و عدم اعتماد بین پلیس ها در این فیلم کاملا مشهود است. هر چه به انتهای فیلم نزدیک می شویم، از یک داستان امید بخش و دارای قهرمان فاصله گرفته و کما فی السابق به فیلمی تاریک که حس ناامیدی را در سالن سینما پخش می کند، نزدیک می شویم. البته نباید از نقد خوب به عدم وجود قوانین حمایتی از نیروی انتظامی و همچنین بازی جذاب و متفاوت پیمان معادی گذشت که در جای خود باید به آن توجه داشت.

در پایان اگر سعید روستایی را مربی  و فیلم متری شیش و نیم را یک تیم فوتبال در نظر بگیریم، می توان گفت مربی با اتخاذ تاکتیک نامناسب در نیمه دوم، از بهتر شدن نتیجه بازی به نفع تیمش جلوگیری کرد. اگر این مربی تیمش را در نیمه دوم طوری هدایت می کرد که مثل نیمه اول بازی کند، بازی تیمش چشم نوازتر و هوادار این تیم نیز بیشتر می شد.


کد خبرنگار : 16