روایتی از مشتزنی دیروز دانشگاه تهران؛
از پشت سر به من حملهور شد/ پایین سن ایستاده بودیم تا کسی بالا نرود
دانشجوی دانشگاه تهران پیرامون اتفاقات دیروز نوشت:«احتمالاً خیلی از شماها یک فیلم چندثانیهای از این 2-3 ساعت درگیری و مناقشه را دیده باشید. اما در فیلم نشان نمیدهند که از قبل از ظهر ما خیلی حوصله به خرج دادیم و از هر حرف کج و معوجی که زدند عبور کردیم.»
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ روز گذشته یکی از روزهای داغ دانشگاه تهران بود، این اعتراضات سه ساعته یقیناً حاشیه های فراوانی هم داشته است، حاشیه هایی که برخی از آنها ضبط شده است و تا امروز در فضای مجازی دیده اید و شاید چندین حاشیه دیگر بدون آنکه جایی ثبت شوند تنها در ذهن افراد باقی خواهد ماند.
برای مثال یکی از تصویرهایی که هم دوربین ها آن را ثبت کرده اند و هم در فضای مجازی دست به دست شد. فیلمی از صحنه آمفی تئاتر دانشکده هنرهای زیبا است که در آن کلیپ کار دو نفر به مشت و مشت زنی می کشد و البته همین موضوع جو تا حدی آرام شده سال را به هم می ریزد.
شب گذشته، علی عوضی خواه، دانشجوی دانشگاه تهران، همان فردی که ویدیوی مشت زنی اش با مخالفان حجاب در فضای مجازی منتشر شده است، در اینستاگرام خود متنی پیرامون واقعیت های آن برخورد منتشر کرد. او در اینستاگرام خود نوشت:«احتمالاً خیلی از شماها یک فیلم چندثانیهای از این 2-3 ساعت درگیری و مناقشه را دیده باشید. اما در فیلم نشان نمیدهند که از قبل از ظهر ما خیلی حوصله به خرج دادیم و از هر حرف کج و معوجی که زدند عبور کردیم.»
متن کامل نوشته شده این دانشجو را در ادامه می خوانید:
فراخوان داده بودند برای برگزاری تجمع ضد حجاب! وسط ماه رمضان، تبلیغاتش را هم آمدنیوز و کانال منافقین، چپها و کمونیستها منتشر کردند. بهبه چه آش شوربایی!
ظهر که رسیدم دانشگاه، آدمهایی دیدم با قیافه و ظاهر عجیب غریب که تابلو بود بعضیشان دانشجو نیستند، و حتی نقاب و ماسک زده بودند. سوال شد برایم که اینها مگر از در نیامدهاند داخل دانشگاه؟ کسی نپرسیده: شما؟اینجا؟
کف دانشگاه شلوغ شده بود و بحث و جدل در جریان. بعد از اذان ظهر جمعیت هر دوطرف با هم رودررو شدند. آنها علیه حجاب شعار میدادند و ما هم جوابشان را. جمعیت رفت سمت دانشکده هنر و با پادرمیانی بعضی مسئولین، قرار شد در سالن شهید آوینی، تریبون بدهند به نمایندههای طرفین.
روحت شاد آقا مرتضی، اینها اصلا آوینی خواندهاند؟ شنیدهاند که گفتهای:«هر که با ولایت و عزاداری محرم و حجاب زنان و روحانیون در بیفتد بدون شک بر میافتد.»؟! پایین سن ایستاده بودیم تا کسی -چه خودی و چه از آشوبگران- بالای سن نرود. یکهو همین شازدهای که دیدید روی سن، با قلدری آمد، همزمان با فحاشی به ولیفقیه و نظام، از پشت سر به من حملهور شد و تا آمدم رویم را برگردانم، مشتی حوالهام کرد.
دنبالش رفتم تا بیارمش پایین که فضا به هم نریزد. اما مشتی به صورت من زد و بقیهاش را هم در فیلم دیدید. احتمالاً خیلی از شماها یک فیلم چندثانیهای از این 2-3 ساعت درگیری و مناقشه را دیده باشید. اما در فیلم نشان نمیدهند که از قبل از ظهر ما خیلی حوصله به خرج دادیم و از هر حرف کج و معوجی که زدند عبور کردیم. ولی اینها حتی احترام نظم برنامه را هم نگه نمیدارند و هر لُغزی که بخواهند میسرایند.
ما حرف منطقی را میشنویم اما آنقدر هم دیپلمات نیستیم که و سط ظهر ماه رمضان تجمع بگذارند علیه حکم صریح اسلام و به هر چیزی که دلشان خواست توهین کنند و انتظار لبخند از ما داشته باشند. بعضی وقتها باید مثل خودشان رفتار کرد.
آخر اینکه، اگر اینجا اولین دانشگاه این مملکت اسلامیست، نمیشود بیتفاوت از کنار همهچیز رد شد و همواره ما آهسته رفته باشیم و آنها با شلوغ بازی آمده باشند و بعدش همه برویم دنبال کار خودمان و یادمان برود که اصلا اینهمه جنجنال برای چه بود؟
بعضی برادران عزیز خودمان هم بدانند، روحیهی انگار نه انگاری در قبال مسائل نداشتن عیب نیست. بیخیال بودن عیب است.
پ ن:مایی که در دانشگاه خودمان، از ارزش هایمان دفاع کرده ایم می شویم لباس شخصی و غیر دانشجو، آنهایی که با نقاب و ماسک شعار هنجار شکنانه می دادند، شده اند دانشجو. طنز تلخیست
"انتشار این مطلب به معنای تایید آن از طرف «خبرنامه دانشجویان ایران» نمی باشد"
* گزارش از محمد جعفری