تاریخ : 1398,چهارشنبه 01 خرداد22:12
کد خبر : 313006 - سرویس خبری : ماه دیدار ماه

نماینده خواهران دفتر تحکیم وحدت در دیدار دانشجویان با رهبری:

جامعه انقلابی ما با «بحران هویت اجتماعی دختران» مواجه است/ نظام هزینه‌های سنگینی چون برجام را در ازای مردم سالاری‌اش پرداخت

آنچه که این مساله را جدی تر می کند وجود یک «شکاف هویتی عمیق بین زمان فارغ التحصیلی تا ازدواج دختران» است که به لطف برنامه‌ریزی های دقیق مسئولین (!) این حفره روز به روز عمیق‌تر می گردد. در این بازه دختران نه در قالب خانواده نقش دقیقی دارند و نه در اجتماع عرصه مفیدی برای آنان تعریف شده؛ فلذا مسیر بی‌هدف تحصیلات تکمیلی یا اشتغال‌های غیرمرتبط با هویت زنانه پررنگ می‌شود.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ نرگس سادات حسینی، عصر امروز به نمایندگی از تشکل دفتر تحکیم وحدت در دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب به سخنرانی پرداخت.

متن کامل سخنرانی به شرح زیر است:

در دهه پنجم انقلاب اگر بخواهیم نگران کمرنگ شدن یک اصل باشیم آن، مردم سالاری دینی است.

جمهوری اسلامی باید باور به مردم را نه تنها در کلام بلکه در عمل نشان دهد؛ به همین منظور ساختارهای مشارکت مردمی باید اصلاح شود و عرصه های نوین ایجاد گردد.

معتقدیم نوسازی مشارکت به کارآمدی جمهوریت خواهد رسید. بر همین اساس دغدغه‌های دانشجویان دفتر تحکیم وحدت را در دو بخش خدمت شما عرض میکنیم:

اول. انتخاب مسئولان
جمهوری اسلامی اقتدار مردمی را با مشارکت بالا در انتخابات به خوبی نشان داده اما چه بگوییم از پشت صحنه؛ هزینه های هنگفت می کنند، افکار متناقض ائتلاف می سازند، با تهمت لیست دیگر را تخریب می کنند و بعد از 24 ساعت ائتلافشان متفرق می شود!

نظام انتخاباتی باید اصلاح شود تا حضور پرشور مردم ثمر دهد. بهترین راه، حرکت به سوی نظام تناسبی است که می‌تواند در عین رفع اشکالات، احساس مشارکت مردمی را تقویت نماید و تنوع افکار در جامعه اسلامی را به مجلس وارد کند.

متاسفیم که مجلس شورای اسلامی پس از سال ها بررسی، به طرح شهرستانی-استانی و تناسبی رسیده که در آن فواید تناسبی به کلی از بین رفته و عدالت انتخاباتی هم زیر سوال می رود.

دوم. اثرگذاری بر تصمیمات مسئولان
دررابطه با بسترهای اثرگذاری بر تصمیمات مسئولان حرف زیاد است اما پیش از آنکه جمهوری اسلامی به بسترها بیاندیشد، باید به لوازم آن فکر کند؛ چرا که نظام هزینه های سنگینی چون برجام را در ازای مردم سالاری اش پرداخته؛ اما این هزینه هنگفت هم تجربه تاریخی نخواهد شد؛ زیرا «آگاهی بخشی» واژه فراموش شده مسئولان ماست.

آگاهی بخشی نیاز به ارتباط مستمر مسئولین و مردم دارد. برای رصد این ارتباط، دانشگاه نمونه ای ازآنست؛ متاسفانه علی رغم تاکیدات حضرتعالی، دانشگاه ها رنگ مسئولین را هم به خود نمی بینند! وقتی با دانشجوی نخبه چنین برخورد میشود عامه مردم را که قطعا حساب نمی کنند!

بعد دیگر آگاهی بخشی آموزش است و باید از بطن مدارس پیگیری شود که هدف تربیت انسان هایی با مولفه های «جامعه پذیری» مطلوب اسلامی است.

جامعه پذیری سیاسی مطلوب آن است که مسئولیت اجتماعی به باور عمیق نسل آینده تبدیل شود و ابعاد سیاسی-اجتماعی دین، مانند امر به معروف و نهی از منکر متناسب با شرایط روز تبیین گردد. لذا دانش آموز ما باید نسبت به آینده کشور حساس شود، خود را در شکل گیری فردا اثرگذار بداند و با فهم سیاست، مطالبه گر شود نه یک سیاست گریزِ غززننده!

سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تهیه شده باید بتواند این مهم را پیاده کند اما به عنوان یک سند فراگیر و ملی ناتوان است؛ چرا که راهبرد‌های دقیق، ملموس و قابل ارزیابی از ویژگی های یک سند اجرایی استاندارد است که سند تحول فاقد آنهاست.

و همین ویژگی ها تفاوت سند تحول و سند 2030 است.

2030 به لحاظ مبانی اندیشه در زباله‌دان است اما در شاکله یک سند استاندارد کم‌نظیر است؛ آقایان بروند سندنویسی را از ۲۰۳۰ یاد بگیرند!

و اما درد جامعه زنان
ما با خودمان عهد بستیم دقیق و عمیق مسائل زنان را رصد کنیم و در این باب کوتاه نیاییم؛ چرا که ما زنان را «رهبران جامعه» می‌دانیم، اگر و تنها اگر از این ظرفیت عظیم درست و به جا استفاده شود.

متاسفانه جامعه انقلابی ما با «بحران هویت اجتماعی دختران» مواجه است. نمونه‌ای از آن را در حادثه‌ی سیل اخیر مشاهده کردیم؛

احساس مسئولیت، دختران را بر آن داشت تا همچون آقایان به منطقه بروند اما جای سوال است که حضور زنان در روزهای ابتدایی برای لایروبی و کارهای یدی مفید است یا خیر؟

معتقدیم حرکت دختران به سوی این مدل مشارکت بیانگر یک خلا جدی در نظام اجتماعی ماست؛ خلا عرصه‌های حضور اجتماعی زنان انقلابی متناسب با هویت و طبیعت زنانه!

در حالی که آقایان در قالب‌های جهادی هویت انقلابی و همدلی‌شان با انقلاب اسلامی را نشان می دهند و برای جنس فعالیت‌شان ارزش گذاری اجتماعی صورت گرفته است، دختران جامعه در گردابی دست و پا می‌زنند که نه می‌توانند هویت انقلابی‌شان را تعریف کنند و نه هویت دخترانه‌شان را.

این بحران هویت اجتماعی، دختران را به سمت فعالیت‌های مردانه می‌کشاند و شور انقلابی را به «ضد زنانگی‌شان» بدل می‌کند یا موجب «سرخوردگی اجتماعی» می‌شود و بی‌شک نه سرخوردگان اجتماعی می‌توانند راهبر جامعه باشند و نه زنانی با خوی مردانه!

آنچه که این مساله را جدی تر می کند وجود یک «شکاف هویتی عمیق بین زمان فارغ التحصیلی تا ازدواج دختران» است که به لطف برنامه‌ریزی های دقیق مسئولین (!) این حفره روز به روز عمیق‌تر می گردد. در این بازه دختران نه در قالب خانواده نقش دقیقی دارند و نه در اجتماع عرصه مفیدی برای آنان تعریف شده؛  فلذا مسیر بی‌هدف تحصیلات تکمیلی یا اشتغال‌های غیرمرتبط با هویت زنانه پررنگ می‌شود.

تنها راه حل «بازتعریف هویت اجتماعی زنان» به ویژه دختران انقلابی است.

متاسفانه امروز تمام توان و انرژی مسئولین برای ترویج اشتغال تمام وقت زنان صرف می‌شود؛ درحالی که نه بسترسازی مناسب برای این مشاغل صورت می‌گیرد و نه بسترهای فعالیت پاره وقت یا آزادانه، ایجاد و یا تقویت می‌شود. بسترهایی آزادانه که امکان حضور اجتماعی بدون محدودیت زمانی و متناسب با شرایط خانوادگی را فراهم کند.

توقع ما از نظام، برنامه‌ریزی جهت به‌کارگیری پتانسیل زنان در جهت رفع آسیب‌های اجتماعی است. باور داریم گر‌ه‌های موجود به سرپنجه«قدرت نرم زنان» باز خواهد شد.

و در پایان کلامی از دبیر شهید دفتر تحکیم وحدت، شهید مهدی رجب بیگی:« می رویم تا خط امام بماند. خطی که راه پیروز کبیر انقلاب اسلامی خلق دلاور ایران است و باید که حماسه قیام را تا دوردست ها بکشاند و نهال انقلاب را در دل خلق های تحت ستم جهان بنشاند.» ان شاال...

والسلام علیکم و رحمه ال.. و برکاته