تاریخ : 1398,جمعه 11 مرداد17:36
کد خبر : 322452 - سرویس خبری : یادداشت

ابوطالب مرادی

پایان‌نامه‌هایی که به دور ریخته شد!

طبیعتاً ارتقای افسانه ای بسیاری از اساتید در بعد اقتصادی و علمی و شوی آمار کمی مقالات که بسیاری از آنها دردی از جامعه دوا نمی کند برای مسئولین؛ چیزی نیست که فعلاً در سطح تصمیم گیران، عزمی جدی در مهار نیروی محرکه ی آن یعنی پذیرش بیش از حد و هدایت تحصیلی نامناسب دانشجویان وجود داشته باشد، حتی اگر به قیمت تباه شدن عمر بهترین نیروهای کشور، عقب ماندگی صنعت از عرصه های جهانی و ناامیدی مردمان یک سرزمین از آینده ی خود تمام شود.

خبرنامه دانشجویان ایران: ابوطالب مرادی// تصاویری مربوط به دور ریخته شدن برخی از پایان نامه های دانشجویان دکتری دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهیدچمران اهواز آن‌هم توسط یکی از اساتید یادآور دردی است که جامعه ی علمی کشور را سالیان سال در بر گرفته است.

این درد، دور ریختن تعدادی ورقه ی کاغذ نیست که اصل آن در جای دیگر محفوظ باشد، بلکه نابود شدن بهترین سالهای عمر با استعداد ترین جوانان کشور است که در نهایت کار در کشورشان جایی برای ثمر دادن پیدا نمی کنند چون بعضاً پایان نامه ی آنها نتوانسته نیازی از نیازهای کشور را حل کند.

سوال مطرح می شود که مگر برای هر دانشجو از بیت المال هزینه های زیادی صورت نمی گیرد که عصاره ی این سرمایه گذاری در سطل زباله پیدا شود؟ برآوردهای آماری نشان می دهد برای تحصیل هر نفر از بدو ورود به دانشگاههای دولتی تا فارغ التحصیل شدن او از مقطع دکتری حدود 2 میلیارد تومان از بیت المال هزینه می شود.

مگر موضوع پایان نامه ها مورد داوری اساتید قرار نمی گیرند و اساتید با مقالات مستخرج از این رساله ها ارتقا نمی یابند؟ آیا اگر پایان نامه ها کاربردی بودند هم اینچنین دور ریخته می شدند و فارغ التحصیلان مرتبط با آن بیکار می ماندند؟ مسئولان آموزش عالی در سخنان خود در پاسخ به علت چرایی پذیرش های افسارگسیخته، بارها از افزایش تقاضا برای تحصیلات دانشگاهی سخن گفته اند و توپ را در زمین دانشجویان و خانواده های آنها انداختند و در هر حال به صورت غیر مستقیم به گناه خویش در نگاه به نظام آموزش عالی به عنوان بنگاهی تجاری که صرفاً عرضه و تقاضای آموزشی آن را کنترل می کند اعتراف کرده اند.

این در حالی است در مورد رشته های مرتبط با وزارت بهداشت تقاضای تحصیل و حتی نیاز به نیروی کار بسیار است ولی برنامه ریزان آن تاکنون بر افزایش ظرفیت پذیرش رشته های مرتبط با خود طفره رفته اند!

از سویی دیگر مسئولان وزارت علوم با مشاهده ی معضلاتی که گریبان گیر آموزش عالی شده است چنان از نیاز به توسعه ی کیفی پس از توسعه ی کمی حرف می زنند که گویی در رابطه با توسعه ی کمی از استراتژی های هوشمندانه پیروی کرده اند !

طبیعتاً ارتقای افسانه ای بسیاری از اساتید در بعد اقتصادی و علمی و شوی آمار کمی مقالات که بسیاری از آنها دردی از جامعه دوا نمی کند برای مسئولین؛ چیزی نیست که فعلاً در سطح تصمیم گیران، عزمی جدی در مهار نیروی محرکه ی آن یعنی پذیرش بیش از حد و هدایت تحصیلی نامناسب دانشجویان وجود داشته باشد، حتی اگر به قیمت تباه شدن عمر بهترین نیروهای کشور، عقب ماندگی صنعت از عرصه های جهانی و ناامیدی مردمان یک سرزمین از آینده ی خود تمام شود.