تاریخ : 1348,پنجشنبه 11 دي07:00
کد خبر : 32683 - سرویس خبری : خبرنامه

روایت یک شاهد عینی از جنگ 33 روزه

کاتیوشاهای حزب الله بدون امضای `سیدحسن` شلیک نمی شد

خبرنامه دانشجویان ایران: «اگر شما زاهیه را بمباران کنید ، ما هم حیفا را بمباران می کنیم ... بلکه شما جنگ تمام عیار می کنید پس ما هم جنگ تمام عیار می کنیم ، ما آماده ایم و تا آن سوی حیفا نیز با شما می جنگیم ... تنها ما تلفات نمی دهیم ، شما هم تلفات می دهید ! اگر جنگ تمام عیار می خواهید ، بسم الله » این ها بخشی از سخنان سید حسن نصرالله خطاب به طرف اسرائیلی در جنگ 33 روزه است که در برنامه دوشنبه شب راز پخش شد.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، دهمین قسمت برنامه راز با سالروز جنگ 33 روزه مصادف شده بود و به همین مناسبت مهمانان برنامه محمود عاطفی (شاهد عینی جنگ در لبنان و عکاس) و محمد محمدی نجات ( که مدت ها در زاهیه در جنوب لبنان ساکن بوده است) مروری بر خاطرات و دیده های خود در جنگ لبنان در برابر رژیم صهیونیستی داشتند و همچنین دکتر مسعود اسد اللهی از بیروت با نادر طالب زاده مرتبط بود و در بحث شرکت داشت.
 
 

محمود عاطفی در واکنش به این بیان طالب زاده که او را مسئول همه خبرنگاران صدا و سیما خواند، در مورد چگونگی ورود به بیروت گفت: من ماموریتی برای سرپرستی خبرنگاران نداشتم، روز دوم یا سوم جنگ با تعدادی از دوستان چند تیم شدیم و به دمشق رفتیم. در دمشق با خبرنگاران صدا و سیما روبرو شدیم و چون اجازه ورود به بیروت را نمی دادند، یک هماهنگی خودجوش به وجود آمد و از منطقه کوهستان خودمان را به بیروت رساندیم.

وی در ادامه گفت: یک و دو روز اول، به شدت همه جا بمباران می شد و منطقه زاهیه که محل زندگی شیعیان است را به شدت می کوبیند. فضای داخل بیروت هم کاملا نظامی ــ امنیتی بود. من سعی می کردم عکس بیندازم اما آن جا از دریچه دوربین خارج بود. ما در ساعات مشخصی حق خروج و عکس برداری داشتیم و من منتظر می ماندم تا سوژه پیدا شود.

محمدی نجات بیان کرد: اولین حمله ای که انجام شد در ساعت 6 صبح بود. منزل ما در زاهیه بود و اولین جایی که زده شد فرودگاه بیروت بود و من قارچ انفجار از فرودگاه را دیدم. شب قبل از آن سید حسن نصرالله صحبت کرده بود و اعلام کرده بود که اسیران را آزاد خواهیم کرد.

محمدی نجات در قیاس اهداف بیان شده اسرائیل و حزب الله یادآور شد: هدف حزب الله آزاد کردن اسیران خودش بود که به آن رسید و با افتخار آن ها را برگرداند، این هدف هم آرمانی بود هم شدنی اما هدف اسرائیل چندین مورد بود مثل نابود کردن حزب الله ، از بین بردن رهبران حزب الله ، نابودی نیروی موشکی آن و غیره که خدا را شکر به هیچ کدام از موارد دست نیافت و عاقبت جنازه های خودش را تحویل گرفت و اسیران حزب الله را برگرداند.

طالب زاده در اشاره به شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه گفت: البته امروز در رسانه ها ، امریکایی ها نمی خواهند این شکست را باور کنند. اگر اسرائیل شکست نخورد چرا از سر مرز تا دو کیلومتر نتوانست جلو بیاید؟ سوال این است.

محمدی نجات به نقل جمله ای از سید حسن گفت: رسانه ها در دست امریکا است و شکست رژیم صهیونیستی برایشان باور کردنی نیست. سید حسن زمانی گفت که « اسرائیل اولین جنگ را که شکست بخورد ، متلاشی خواهد شد» و این یک پیش گویی دقیق است که ما در حال حاضر با این تحولات عظیم منطقه شاهدش هستیم. امریکا این را نمی خواهد باور کند.

طالب زاده با مخاطب قرار دادن مسعود اسداللهی پرسید: وضع کنونی لبنان بعد از 5 سال چگونه است؟ لبنان بعد از آن پیروزی بازسازی شد  و ما می خواهیم بیشتر از حس مردم و روحیه مردم اعم از مسلمان و مسیحی و غیره باخبر شویم.

اسداللهی بیان کرد: هر سال حدودا در همین زمان، اسرائیل بیش از سایر کشورها به بررسی دوباره جنگ 33 روزه می پردازد و در رسانه هایشان و مقاله هایی که منتشر می شود، به نقد عملکرد خودشان می پردازند و این نشان دهنده این نکته است که اسرائیلی ها حس پیروزی ندارند و باور کشورها مهم نیست، مهم خود رژیم صهیونیستی و کارشناسان و بزرگانشان هستند. مهم ترین دلیل شکست اسرائیل تشکیل کمیته بررسی نقاط ضعفشان در جنگ است، اسرائیل شکست خورد چون پیروز نشد و این جمله یکی از اسرائیلی ها است. تفاوت قدرت میان رژیم صهیونیستی و حزب الله چنان زیاد بود که از کادر درجه 1 و 2 حزب الله هیچ کس شهید نشد و همه شهدا یا از رزمندگان بودند و یا افرادی که در بمباران ها به شهادت رسیدند. همین سرپا ماندن حزب الله در برابر نیروی نظامی اسرائیل موفقیت عظیمی است.

اسداللهی به دومین پیروزی بزرگ حزب الله اشاره داشت و افزود: پیروزی دیگر این بود که قبل از این جنگ این بحث در داخل لبنان شکل گرفته بود که مقاومت دیگر دلیلی ندارد و دولت ها باید از مرزها دفاع کنند اما جنگ نشان داد که اسرائیل خطر بسیار بزرگی است و وجود مقاومت در برابر آن ضروری است. در حال حاضر به علت ضعف دولت لبنان ، اسرائیل به نفت و گاز دست اندازی کرده است یعنی ارتش لبنان قادر به مقاومت در برابر نیروی نظامی اسرائیل نیست.

وی در بیان سومین پیروزی حزب الله گفت: موفقیت بعدی، اعتماد به نفسی است که جنگ 33 روزه ایجاد کرد. ایده ای که در مورد عقب کشیدن اسرائیل در جنگ 2000 وجود داشت این بود که اسرائیل به خاطر دادن تلفات زیاد مجبور به عقب نشینی شد یعنی عقب نشینی رژیم صهیونیستی توجیه می شد اما در این جنگ امثال امریکا انتظار داشتند اسرائیل بسیار ویرانگر ظاهر شود چون در مرزهای خودش است  اما نتیجه جنگ نشان داد که اسرائیل حتی اگر در مرزهای خودش ــ که ما این مرزها را به رسمیت نمی شناسیم ــ باشد ، موفق نخواهد بود. 

اسداللهی به نقل جمله ای از یکی از انقلابیون تونس پرداخت که: «ما دیدیم حزب الله چگونه در برابر قدرت عظیمی مانند اسرائیل ایستادگی کرد و با خود گفتیم یعنی یک ملت نمی تواند در برابر پلیس های خیابان بایستد؟» و در ادامه به دیگر موفقیت های حزب الله در جنگ 33 روزه اشاره کرد و افزود: میان شخصیت های داخلی لبنان همیشه شکاف عمیقی وجود داشت اما با شروع جنگ و در جریان آن و حتی بعد از جنگ اتحاد بی سابقه ای میان شیعیان لبنان و شخصیت های لبنان ایجاد شد. اسرائیل قصد داشت شیعیان را آواره کند و دیگر نشانی از آن ها در جنوب لبنان دیده نشود اما این حمله به اصل شیعه ، به خواست خدا ، اتحادی میان شیعیان ایجاد کرد که در هیچ گروه مذهبی دیگری دیده نمی شود.

محمود عاطفی در مورد لقبی که نیروهای اسرائیلی به رزمندگان حزب الله داده بودند با عنوان «ارتش شبه» یا «نیروهای نامرئی» بیان کرد: تاکتیک های منحصر به فردی در این جنگ توسط حزب الله اجرا شد که در هیچ آکادمی ارائه نشده است در اصل جنگ، جنگ مردمی و مقاومت مردمی بود و ساختار حزب الله نیز بسیار هوشمندانه عمل می کرد. اعترافات نیروهای اسرائیل حین جنگ بسیار جالب بود. آن ها می گفتند که جنگ ما با ارواح است و این ناشی از تلاش های خود بچه های حزب الله بود که وارد میدان شده بودند و ابتکار عمل را به دست داشتند.

طالب زاده با یادآوری روند تغییرات آشکار دیدگاه رسانه های امریکایی به نیروهای حزب الله در طول جنگ، اظهار کرد: در هفته اول، امریکایی ها رزمندگان حزب الله را با عنوان «لشگر سرهم بندی شده» یاد می کردند که افرادی هستند که شش ماه آموزش دیده اند و مهارت ندارند. در هفته دوم همین ها کارشناسان بازنشسته ارتش را می آوردند و کارشناسان اظهار می کردند که آنچه در روزهای قبل عنوان می شد اشتباه بود و این افراد آموزش های سطح بالایی دیده اند و دیگر در هفته سوم و روز 20 دست اسرائیلی ها بالا رفت و روز 21 اعلام آتش بس کردند. در یک مقاله راجع به جنگ 33 روزه خواندم که سروان های اسرائیلی از فرماندهانشان تمرد می کردند و به خانه ها حمله نمی کردند.

محمد محمدی نجات  نیز یادآور شد: حزب الله چیزهای زیادی در چنته داشت البته نه ابزار و اسلحه بلکه تاکتیک هایی که به کار برد بخشی از سورپرایزهای حزب الله بود. شما از یک طرف با یک ارتش سازماندهی شده و منظم می جنگید که سلاح ها و تاکتیک ها و نقشه های مشخصی دارد و از طرف دیگر ارتشی که هیچ کس از تاکتیک ها و حوزه نفوذی و نقشه ها و سلاح آن ها اطلاعی ندارد. اسرائیلی ها اولین افرادی بودند که با این سورپرایزها روبرو شدند و اما آخرین افراد نبودند. حزب الله با این سورپرایزها نیروهای اسرائیل را غافل گیر می کند و این یکی از شاخصه های موفقیت آن ها بود و اسرائیلی ها نمی دانستند از کجا می خورند.

در این بخش برنامه، قسمتی از تبلیغات روز نخست جنگ 33 روزه در رسانه های اسرائیلی پخش شد و محمدی نجات با توضیحاتی در این رابطه بیان کرد: تبلیغات دقیقا از روز نخست جنگ شروع شد که اسرائیل تدارک هجوم و حملات زمینی را چیده و با هواپیما در حال کوبیدن نوار جنوبی لبنان است و در این قسمت می بینید که خبرنگاران حالت تمسخر دارند و اولمرت در پایان صحبت هایش می گوید که ما پیروز می شویم.

دکتر اسداللهی در بیان تفاوت های جنگ های دیگر منطقا و جنگ 33 روزه افزود: امریکایی ها به دنبال حمله به ایران بودند و قصد داشتند این تاکتیک ها را در جایی تست کنند و آن لبنان بود. آن ها می دانستند که تاسیسات هسته ای ایران در زیر زمین است ، اگر این تاکتیک ها در لبنان جواب می داد، در ایران هم نتیجه داشت اما این شکست بزرگ جواب دندان شکنی برایشان بود و حمله به ایران را منتفی کرد. جنگ 33 روزه مانند تجاوز امریکا به عراق بود اما با جنگ ما با عراق تفاوت داشت. در حمله نظامی امریکا به عراق، امریکا با حملات هوایی گسترده سیستم ارتباطاتی ارتش را از بین برد و وقتی نیروی زمینی وارد شد ، ارتباطات میان ارتش از بین رفته بود و آن ها قصد داشتند در سپتامبر به لبنان حمله کرده و همان نقشه را اجرایی کنند ــ با توجه به نتیجه مطلوبی که در عراق گرفته بودند ــ اما نتیجه مثبت را نگرفتند!! اسرائیل هرچه می زد نمی توانست فرماندهی حزب الله را بزند و تا روز آخر ارتباط سید حسن با رزمنده پای قبضه کاتیوشا وجود داشت و به دستور فرمانده شلیک می شد. تا جایی که بعد از جنگ یک گروه امریکایی وارد اسرائیل شد تا سیستم ارتباطاتی حزب الله را بررسی کند. یکی از افسران اسرائیلی اعتراف می کند که : «حزب الله سال 2006 با سال 2000 خیلی تفاوت داشت و اتفاقاتی در این سال ها افتاده بود که ما خبر نداشتیم.» این تفاوت ها همان تاکتیک های جنگی و آموزش ها و روح شهادت طلبی بود.

اسداللهی بیان کرد: امریکا در همان ابتدا فهمید که این جنگ به سود اسرائیل تمام نخواهد شد. کار به جایی رسیده بود که در روز 18 یا 19 جنگ ، ذخیره موشک ضد استحکامات اسرئیل که در زمین خلا ایجاد می کرد و خرابی های عظیمی شکل می داد ، به پایان رسید و امریکا این موشک ها را از طریق انگلیس وارد می کرد! این ها به معنی آن است که ابعاد جنگ و تحولات آن بسیار ارزشمند و گسترده است.

طالب زاده پرسید: روحیات مردم در جریان جنگ، بعد از تخلیه عظیمی که در زاهیه انجام شد و بعد از همه اتفاقات ، چگونه بود؟ مردم بدبین بودن یا ناامید یا...؟

محمود عاطفی در این باره اظهار کرد: ما تجربه 8 سال دفاع مقدس را داشته ایم و روحیه مردم ما در طول جنگ باور نکردنی بود ، روحیه مردم لبنان هم بسیار عالی بود. این جنگ، تنها جنگ ارتش ها نبود ، ارتش لبنان خودش را کنار کشیده بود و اظهار ضعف کرده بود. در 7 ، 8 روز اول جنگ ، طرف اسرائیلی جنگ پل ها را شروع کرد و همه پل ها را کوبید، بعد از آن ، در جنگ ماشین ها ، هر ماشینی در هر کجای لبنان را می زدند و بعد از این ها ، یکی از کارهای عجیب نیروهای اسرائیلی ، کوبید محل اقامت حدود 500 هزار شیعه در زاهیه بود ، این افراد را حزب الله تخلیه کرده بود و اسکان داده بود اما اسرائیل آن جا را زد و متاسفانه رسانه ها آن را ــ چنان که بایدــ منعکس نکردند. با همه این جوانب، مردم گویا آمادگی داشتند و هرچه به سمت منطقه خطر پیش می رفتیم، روحیه مردم قوی تر می شد. در اطارف صیدا ، داخل یک مدرسه همه بچه های اطراف را جمع کرده بودند و ما مدت بسیار کوتاهی که در این مدرسه بودیم، بیش از 10 بار صدای مهیب حملات هوایی پیچید. مادر این بچه ها صبح های زود به فرزندانشان سر می زدند و بعد به مناطق می رفتند برای پرستاری و خدمت به پشت جبهه ها و پدرانشان همه رزمنده بودند. دیدن این بچه ها در آن شرایط ، خیلی عجیب بود ، آن ها با کمترین امکانات آن جا بودند.

دکتر اسداللهی در تشریح فضای امروز بیروت که همیشه آبستن حوادث بسیاری است و آرامش و اعتماد به نفس مردم ذکر کرد : جامعه لبنان متاسفانه بعد از ترور رفیق حریری ، دچار دودستگی عمیقی شده است که هرروز هم شدیدتر می شود. یک قطب طرفدار مقاومت و مبارزه به امریکا و اسرائیل هستند و قطب مقابل آن ها به اسم خونخواهی حریری ، طرف امریکا قرار گرفته اند. گروه دوم که واضح است از هیچ حمله ای بیم ندارند چرا که اگر حمله هم صورت بگیرد، به آن ها ضرری نخواهد رسید و متحد اسرائیل هستند ــ همان طور که عده ای از مسیحیان در جریان جنگ 33 روزه زندگی عادی خود را داشتند و گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است ــ اما ما شاهد آرامش و اعتماد به نفس در گروه اول هم هستیم. جنگ نشان داد که افسانه ای از ارتش اسرائیل ساخته بودند، در هم شکسته و ارتش اسرائیل آن طور که فکر می کردند شکست ناپذیر نیست.

مسعود اسداللهی در مورد وارونه شدن شرایط قبلی لبنان و اسرائیل نیز، بیان کرد: هرساله حدود خردادماه یک مانور جبهه داخلی در لبنان انجام می شود که در آن تمامی ارگان ها مثل بیمارستان ها و شهرداری ها و آتش نشانی ها حضور دارند و آمادگی هر حمله ای در لبنان وجود دارد اما اگر در جنگ 33 روزه ساکنین شما فلسطین اشغالی به تل آویو پناه بردند، امروز این امکان برایشان وجود ندارد و در صورت حمله، اسرائیل تلفات بسیار زیادی خواهد داد. وضعیت گذشته اسرائیل دیگر وجود ندارد، قبلا اسرائیلی ها ضرب المثلی داشتند که « مبارز اسرائیلی می جنگد و کشاورز در زمینش کار می کند» به این معنا که آن ها اجازه ورود دشمن را به داخل مرزهایشان نمی دهند، جنگ یا در مرز صورت می گیرد یا در خاک دشمن اما این ضرب المثل در جنگ 33 روزه نقض شد و حزب الله به داخل خاک فلسطین اشغالی نفوذ کرد.

محمود عاطفی در ادامه گفت: در اوج جنگ نظامی و جنگ نرم اسرائیل ، خانواده ها با حداقل امکانات داخل پارک ها جمع شده بودند و ما می دیدم که یک آقای هنرمند در همان شرایط به بچه نقاشی آموزش می دهد یا یک پدری را دیدیم که همه اعضای خانواده و فامیل را جمع کرده بود و با هم جوک می گفتند و می خندیدند. وقتی با این مردم صحبت می کردیم ، معتقد بودند که خانه هایشان که خراب شده را می سازند اما دعا می کنند به پیروزی برسند. همه از عزتی که سید حسن(یک رهبر عرب) بعد از سالیان دراز به آن ها داده بود ، شاد بودند و از او طرفداری می کردند. این خرده فرهنگ های مردمی را اگر بررسی کنیم ، حزب الله توانست به مقاومت ، بُعد مردمی بدهد و این موفقیت بزرگی است.

محمدی نجات یادآور شد: 2،3 روز نخست جنگ ، حجم تخریب ها بسیار شدید بود و مردم دچار شوک بودند و این شوک می رفت که به یک یاس و ناامیدی تبدیل شود اما نقطه عطف امیددادن به مردم، زمانی بود که حزب الله ناوچه اسرائیل را کوبید و این حمه را به صورت مستقیم از تلویزیون پخش کرد و صدای سید حسن روی تصاویر به گوش مردم می رسید.

اسد اللهی نیز بر این مطلب تایید کرد و افزود: هفته اول جنگ، عجیب بود چرا که تجربه های قبلی حزب الله از جنگ با اسرائیل این بود که اسرائیل برای پاسخ به افکار عمومی خودش، یک حمله محدود 2 یا 3 روزه می کند و بعد از آن مذاکره می کند اما با این حملات همه شوکه شدند و نیاز به یک اتفاق بود تا رزمندگان و مردم از شوک دربیایند. در 1982 که اسرائیل لبنان را تصرف کرد یک ناو بزرگ به نام نیوجرسی را به سواحل لبنان آورد و بعد ها با همان ناو زاهیه را بمباران می کرد. این یک خاطره در اذهان مردم است و در آن زمان هیچ کس توان مقاومت نداشت چون حزب الله شکل نگرفته بود. اما در جنگ 33 روزه یک ناو با خیال آسوده آنقدر نزدیک شده بود که از سواحل هم دیده می شد و کوبیدن آن توسط حزب الله آن هم در شب ، کار خارق العاده ای بود که به مردم اثبات کرد حادثه نیوجرسی تکرار نخواهد شد و سواحل تا آخر جنگ امن باقی ماندند. این حادثه برای اسرائیل آنقدر شوکه کننده بود که برای توجیه آن اعلام کردند این ناو را سپاه پاسداران از ایران کوبیده و حزب الله از این نوع موشک ها ندارد.

طالب زاده با اشاره به تبلیغات رسانه های امریکایی، اظهار کرد: در جریان جنگ حدودا روز دهم، یک شبکه امریکایی یک فیلم به نام «آخرالزمان»  پخش کرد و حرفش این بود که نوید پیروزی بدهد که این جنگ یکی از جنگ های آخرالزمان است و به نفع جبهه خودشان هم تمام می شود. 3 ، 4 روز پشت سرهم در این شبکه در بهترین ساعت فیلم های آخرالزمانی پخش می شد و در آن ها اشاراتی به جملاتی از یوحنا هم داشت. این فیلم ها از 6ماه پیش آماده شده بود تا آن زمان روی آنتن برود.

محمود عاطفی در تکمیل این مطلب افزود: درگیری های مرزی امری طبیعی است که حل می شود اما در مورد جنگ 33 روزه وقتی ارتش وارد شد، مشخص بود که اسرئیل آماده جنگ بوده و نقشه داشته است اما همان 4روز اول ، حزب الله جنگ را در دست گرفت و مقاومت را مردمی کرد. علی رغم ظواهر اسرائیلی ها افرادی به شدت خرافاتی هستند و همین که جنگ را «جنگ ارواح» می خواندن مصداقی از این امر است.

در انتهای برنامه تصاویری از آزاد شدن اسیران حزب الله و مراسم استقبال از آن ها در داخل لبنان نمایش داده شد و محمد محمدی نجات چنین توضیح داد: آن چه در زمین محقق شد ، هدف حزب الله بود و آزاد شدن اسیران. اسرائیل به هیچ یک از اهدافش نرسید و این نکته مهمی است. انتقال سمیر قنطار و جشنواره بزرگی که در آزادی او و دیگران برپا شد ، بسیار بااهمیت و تاریخی است و بزرگترین پیروزی حزب الله است.