تاریخ : 1398,پنجشنبه 14 شهريور13:36
کد خبر : 326952 - سرویس خبری : یادداشت

محدثه رشید

کانون خانواده، بهترین محل برای پرورش کودکِ با هویت اسلامی-ایرانی

خانواده در نظام جمهوری اسلامی ایران، کانونی متعالی، مهم و تربیتی است که موتور مولد جامعه برای انسان سازی نیز می باشد. در این راستا زن به عنوان هسته خانواده و مربی جامعه از جایگاه ویژه ای برخوردار است و به دلیل این محوریت و نقش تعیین کننده ای که داراست همواره سعی در تاثیرگذاری بر شخصیتش به وسیله فرهنگ های بیگانه اعم از شرق و غرب مشهود بوده است.

خبرنامه دانشجویان ایران: محدثه رشید// خانواده اولین کانون نمایش خصیصه اجتماعی بودن بشر است. او که چنین خلق شده است که در کنار همنوعان خود زیست کند، ابتدایی ترین نیازش  وابستگی و حضور در خانواده است.

خانواده در نظام جمهوری اسلامی ایران، کانونی متعالی، مهم و تربیتی است که موتور مولد جامعه برای انسان سازی نیز می باشد. در این راستا زن به عنوان هسته خانواده و مربی جامعه از جایگاه ویژه ای برخوردار است و به دلیل این محوریت و نقش تعیین کننده ای که داراست همواره سعی در تاثیرگذاری بر شخصیتش به وسیله فرهنگ های بیگانه اعم از شرق و غرب مشهود بوده است.

در واقع با جدا کردن زن از کانون مقدس و متعالی خانواده و سرگرم کردن او به مصرف گرایی، تجمل، اشرافیت و به طور کلی مسائل بی اهمیت و غیراولویت دار، این عنصر مهم را از وظیفه اصلی خود که همان انسان سازی، رشد و تعالی افراد خانواده است باز می دارند.

در تعریف شرقی، زن عنصری در حاشیه و بی نقش در تاریخ سازی و در تعریف غرب، به مثابه موجودی است که جنسیت او بر انسانیتش میچربد و ابزاری برای مردان که در خدمت سرمایه داری جدید است معرفی می شود.

در یک دهه اخیر، تغییرات ژرفی در سبک زندگی یا سیاست های زندگی روزمره در میان زنان ایرانی رخ داده که نه تنها در الگوی کالاهای مصرفی آنها، بلکه در مصرف نشانه ها، مکان ها، زمان ها و فضاهای خاص نیز متبلور است و هویت جنسیتی زن را نشانه رفته است، این همان چیزی است که باعث می شود زن از مسئولیت خطیر خود دور شود.

در این میان می توان به نقش تأثیرگذار صدا و سیما اشاره کرد، چرا که رسانه ها و ارتباطات در این دو دهه اخیر پیشرفت بسیاری داشته است تا آن جا که فاصله سبک زندگی در شرق و غرب را کم کرده و نقش مهمی در رواج زندگی غربی داشته است و حتی نقش مهم صدا و سیما در ترویج سبک زندگی غربی به جایی رسیده که هویت اسلامی-ایرانی در صداوسیما روز به روز کمرنگ تر می شود و ارائه الگویی از خانواده تراز کمتر دیده می شود.

حفظ کردن روابط داخلی خانواده، ازدواج به هنگام فرزندان، در یک چنین شرایطی بسیار دشوار است و دشوارتر زمانی می شود که سیاست های اتخاذ شده از سوی اعضای فراکسیون زنان و معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری، در رابطه با ممنوعیت ازدواج دختران بالغ ایرانی، خلاف سیاست های ابلاغی خانواده از سوی مقام معظم رهبری است.

بدیهی است که مدیریت کلان چنین تغییراتی، در راستای حمایت از سبک زندگی اسلامی-ایرانی، عدم واردات وسایل غیر ضروری،حمایت و تسهیل مادری، باروری زنان، تسهیل ازدواج، اشتغال زنان با توجه به هویت جنسیتی خود، در کنار بهره مندی از توانمندی ها و فرصت های زنان در روند توسعه کشور، بر عهده حاکمیت است و سیاست اجتماعی یکی از ابزار کارآمد در مدیریت تحولات اجتماعی به شمار میرود.

در بحث واردات وسایل غیر ضروری، این نکته حائز اهمیت است که اکنون با توجه به قیمت ارز در کشور، ارز دولتی به پارچه چادری تخصیص داده نمی شود و پارچه آن با ارز آزاد خریداری می‌شود.

علیرغم افزایش سرسام آور قیمت این محصول فرهنگی، تنها تعدادی از عرضه کنندگان محصولات عفاف و حجاب در حال پیگیری هستند چون ماهیت کار خود را به غیر از کار اقتصادی، یک کار فرهنگی می‌دانند و بارها از طریق رسانه‌ها اعلام کرده‌اند که قیمت این محصول به صورت شوک آوری بالا رفته است اما تا به این لحظه موفق نشده اند که درباره نابسامانی بازار پارچه چادر مشکی پاسخی از مسئولان وزارت صنعت و معدن و دیگر مسئولان مربوطه دریافت کنند.

سؤال اینجاست که چطور وزارت صنعت و معدن در جمهوری اسلامی ایران که سال گذشته 18 میلیارد ریال واردات داشته و در لیست محصولات وارداتی کالاهای غیرضروری مثل کلاه‌گیس، چرخ پلاستیکی فرغون،‌ مربا و ظروف ملامینی دیده می‌شود ولی چادر مشکی که جزو کالاهای فرهنگی در جمهوری اسلامی محسوب می‌شود که بر سر آن خون‌های زیادی ریخته شده و از جمله وصایای شهدای انقلاب اسلامی بوده است، مورد بی‌توجهی و بی‌مهری قرار گرفته است.

این شرایط شبهه‌برانگیز است، مگر انگیزه و برنامه ریزی مدونی برای  مخالفت با ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در کشور و از سوی مسئولین عالی رتبه وجود دارد؟!

در رابطه با نقش تربیتی مادر، در آیه ۱۲ سوره قصص به این اشاره می شود که رشد و نمو موسی(ع) تنها باید از طریق مادرش باشد، درست در همان هنگام که او نیازمند تغذیه است، خواهرش در برابر فرعونیان میگوید: آیا شما را به خانواده ای که سرپرستی او را برای شما به عهده بگیرد و کانونی مفید برای او باشد، راهنمایی کنم؟
و نیز در آیه۴۰ سوره طه همین مطلب با اندکی تفاوت چنین آمده است که آیا شما را راهنمایی کنم به کسی که سرپرستی اورا به عهده گیرد؟
در آیه قبل تربیت بر عهده « اهل بیت» نهاده شده است؛ یک خانواده، آن هم خانواده ای صالح، کانونی که در رأس آن مادر است اما در این آیه راهنمایی به فردی که کفالت او را به عهده گیرد، صورت میگیرد.

این دو بیان به خوبی ارتباط و تعامل مستقیم میان خانواده و مادر و نیز اصل کفالت و حضانت را روشن می سازد و می رساند که یک کانون خانوادگی ناصح، تحت نظارت مادری صالح، که خود مستقیما کفیل فرزند است، بدون دخالت هر فرد دیگری، می تواند کانونی کاملا مناسب برای رشد مطلوب فرزند باشد. از این رو هرگاه بر یکی از سه مشخصه یعنی خانواده، مادر، اصل کفالت و تربیت فرزند، صدمه ای وارد آید، آن خانه نمی تواند شرایط لازم برای رشد صحیح را فراهم آورد؛ این نحوه بیان، اگربه خوبی پرورانده شود می تواند بیانگر بسیاری از اصول خانواده در شریعت اسلام و استحکام بخش باشد.

به خوبی می توان دریافت که در جامعه بشریت و در کانون خانواده، شرایط روحانی و ثبوت فکری مادر به عنوان مهم ترین مربی باید قبل از هرچیز فراهم باشد و یکی از عواملی که این سکون خاطر را برای مادر به ارمغان می آورد، حضور فرزند در کنار او و تحت تعلیم اوست که این شرایط را هم پدر خانواده میتواند فراهم کند و هم جامعه نقش مهمی دارد. به این معنا که یک تعامل سازنده در ارتباط با تربیت کودک، بین مرد و زن که پدر و مادر کودک هستند، ایجاد میگردد. متزلزل شدن افکار و آرامش مادر به هر دلیلی، تزلزل جامعه کوچک خانواده و سپس اجتماع بزرگ بشری را به همراه دارد!

ترویج سبک زندگی ایرانی-اسلامی در بین خانواده ها، آگاهی به مادران در زمینه تربیت کودک، آموزش بازی و سرگرمی سالم و مفید به مادر، در بستر خانواده و سپس همراه کردن پدر در این امر موجب حفظ نشاط و بالندگی کانون خانواده می شود چنانچه کودک از همان ابتدا محیط خانواده و انس با اعضای خانواده خود را در اولویت قرار می دهد و همزمان شخصیتش رشد می کند و میتواند وارد جامعه شود و نقش مؤثری داشته باشد.

دبیرخواهران اتحادیه جنبش عدالتخواه


کد خبرنگار : 85