تاریخ : 1398,پنجشنبه 14 شهريور19:17
کد خبر : 326984 - سرویس خبری : فرهنگی اجتماعی

نامه رئیس سازمان اوج به وحید جلیلی؛

«این گروه خشن» را مظلوم نکن! / دیر یا زود آثار خیر کننده جوانان همچون موشک پایه‌های حکومت طویل المدت برخی را فرو می‌ریزد

دیشب یادداشتت را خواندم: «این گروه خشن». برای من جدید نبود، چرا که بارها در جلسات متعدد به ویژه در «دفتر»، شاهد فریادهای بدون لکنت و فرو باریدن نقدهای صریح و بدون تعارفت بر حضرات ساکن در «سیمایِ جام جم» و همچنین «دفتر»! بوده ام. این بار همان حرف ها را با قلمت علنی کرده ای.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از دانشجو، پس از یادداشت جنجالی‌ وحید جلیلی درباره مدیریت صداوسیما رئیس سازمان اوج طی نامه ای مواردی را یادآور شد.

برادرم آقا وحید جلیلی
دیشب یادداشتت را خواندم: «این گروه خشن». برای من جدید نبود، چرا که بارها در جلسات متعدد به ویژه در «دفتر»، شاهد فریادهای بدون لکنت و فرو باریدن نقدهای صریح و بدون تعارفت بر حضرات ساکن در «سیمایِ جام جم» و همچنین «دفتر»! بوده ام. این بار همان حرف ها را با قلمت علنی کرده ای.

کیست که نداند از زمان حیات «سیّد مرتضی آوینی» الی یومنا هذا، درب بر همان پاشنه می گردد. اینکه تعمّدی است و از سر دشمنی یا غفلت است و لجبازی نمی دانم اما تردید نکن که باز هم «گروه خشن» و کینه توز، پاسخت را با دیپلماسیِ «حذف، سکوت و لبخند» خواهند داد و در «جهل» یا «نفاق»شان راسخ تر خواهند شد.

برادرم؛ به این پرسشم خوب فکر کن اما از تو جواب نمی خواهم: اگر من و تو زبانم لال در اتاقِ جنگ دشمن قرار داشتیم، نفوذ و اثرگذاری در سازمان انرژی اتمی و روند رسیدن دانشمندان ایران به اورانیوم غنی شده برایمان مهم تر و راهبردی تر بود، یا نفوذ به یگانه قلب عظیم رسانه ای انقلاب در نبرد افکار و یا ... «بالاتر»؟!

بگذار بگذریم برادر ... هر چند که خون دل خوردن، سهم، ارث و رسمِ مألوفِ طایفه و نسل ماست، لیکن من که سال هاست دست به قلم نبرده ام، در غلاف محبوسش کرده ام و زبان به کام گرفته ام و به جای نقد و فریاد، در جبهۀ تولید و کار ایجابی، آرایش هجومی گرفته ام به شما برادرانه توصیه می کنم که «این گروه خشن» را مظلوم نکن! قدری صبوری کن ... به حول و قوۀ الهی و به فرمودۀ سیدنا القائد و سکاندارِ جانباز سفینه عاشورایی انقلاب، جناح مومنِ انقلابی و یاران جوانِ تازه نفس برخاسته اند. هزاران هزار استعدادِ حیرت انگیز در پهنۀ این خاکِ الهی و سرزمین آخرالزمانی، سر برآورده اند و دیر یا زود با آثار خیره کننده شان، همچون موشک های دور بُرد و نقطه زن، با انگیزه، ابتکار و حرکت پرشتاب و برق آسا، پایه های حکومت طویل المدت و پر خسارتِ این جماعت را بی هیاهو فرو می ریزند. خون دلی که نسل ما نوش می کند در برابر خون دل هایی که گروه های غیرانقلابی و یا پشیمان، در همۀ عرصه ها به ویژه اقتصادی و سیاسی بر جان مقتدایمان نشاندند و می نشانند، ناچیز است امّا به فضل پروردگار دور نیست که نهالِ پرنشاط و پرمحصولِ افسران آتش به اختیارِ این نبرد سهمگین، به شجره ای تنومند و پُربار در منظومۀ جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی مُبّدل شود.

قسم به خون صدها هزار شهیدِ این مُلک، و به دعای خیر پدران و مادران و همسران و فرزندان عزیز و داغدارشان، این انقلاب تا ظهور منجی زنده می ماند و حجامت در این مقطع، درمان اجتناب ناپذیرِ مرض های عارض شده بر پیکر زخم خوردۀ آن است. عمرِ «دولتِ آشنا» و «جریان انحراف» هم به سر آمده و هر چه دست و پا می زنند، بیشتر در باتلاق سیاست بازی و خشم ملّت فرو می روند. مختصر گفتم و نوشتم تا تیغ به دست زنگیِ مست ندهم. فعلاً همین مقدار کفایت می کند.

عزتت مستدام
کوچکترین سرباز جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
برادرت – احسان محمدحسنی
چهاردهم شهریورماه 1398 مصادف با پنجم محرم1441